۴۲۵٬۲۲۵
ویرایش
جز (جایگزینی متن - 'ر(' به 'ر (') |
جز (جایگزینی متن - ' (ص)' به '(ص)') |
||
خط ۴۶: | خط ۴۶: | ||
[[ابن سینا، حسین بن عبدالله|ابن سينا]] در اين رساله مختصر و پرمعنى، به شيوهايى مخالف اشعريان، به اثبات «نبوت عامه» مىپردازد و آن را ضرورى مىداند. اشعريان بر پايهى تفكر عمومى خود در مسائل، قايل به «ضرورت» پديده «نبوت» نيستند، بلكه در استدلالهاى خود چه در برابر كافران و چه در برابر ديگر مسلمانان، همين اندازه مىكوشند، ثابت كنند كه نبوت پديدهاى است، «جايز و ممكن» از نظر عقلانى. | [[ابن سینا، حسین بن عبدالله|ابن سينا]] در اين رساله مختصر و پرمعنى، به شيوهايى مخالف اشعريان، به اثبات «نبوت عامه» مىپردازد و آن را ضرورى مىداند. اشعريان بر پايهى تفكر عمومى خود در مسائل، قايل به «ضرورت» پديده «نبوت» نيستند، بلكه در استدلالهاى خود چه در برابر كافران و چه در برابر ديگر مسلمانان، همين اندازه مىكوشند، ثابت كنند كه نبوت پديدهاى است، «جايز و ممكن» از نظر عقلانى. | ||
افعال خدا در نظر اشعريان، ارادى است و اراده در مكتب ايشان، صفتى زايد بر ذات الهى است. افعال خدا ضرورى نيست، زيرا ذاتى نيست. به ديگر سخن: هيچ انگيزهاى در كار نيست كه فرستادن پيامبران از جانب خدا را ضرورى گرداند. او اگر بخواهد پيامبر (ص) مىفرستد و اگر نخواهد، نمىفرستد «از كارهاى او پرسيده نمىشود، اگر چنين كرد، بلكه مردم پرسيده مىشوند». اشعريان استدلال مىكنند بر جواز نبوت عقلا و واقع شدن آن در وجود عينا؛ ولى [[ابن سینا، حسین بن عبدالله|ابن سينا]] به اثبات «ممكن بودن» پديده نبوت بسنده نمىكند، بلكه مىكوشد آن را پديدهاى ضرورى نشان دهد. او از اين ديدگاه، كاملا مخالف اشعريان است. نبوت از نگاه او، گاه ضرورتى احتياجى است، گاه ضرورتى استنتاجى از واقعيت و گاه ضرورتى وابسته به علم و فعل خدا بر پايه مقتضاى نظام خير همگانى در كل جهان هستى. [[ابن سینا، حسین بن عبدالله|ابن سينا]] مىگويد: اگر انسان خواسته باشد، زندگى خود را بهبود بخشد، بايد اجتماعى گردد و اجتماع جز با رفتار و داد و ستد انسانى امكان پذير نمىگردد، اين رفتار و داد و ستد، نيازمند به قانون و عدالت است. وى از اين جا نتيجه مىگيرد كه «قانون و عدالت نياز به قانون گذار و عدالت گستر دارد». در اين جا سه مقدمه لطيف و پنهان به نظر مىرسد: نخست آنكه قانونگذارى كار مردم نيست، بلكه از كارهاى ويژه خداست، دوم اينكه قانون و سنت الهى به همه مردم وحى نمىشود، بلكه پيامبر (ص) شارع را فرا مىگيرد، و سوم اينكه در عالم واقع، جامعهاى انسانى وجود دارد و اين جامعه را قانون و عدالت مىبايد. [[ابن سینا، حسین بن عبدالله|ابن سينا]] پس از اثبات نبوت عامه مىگويد: اين مختصرى در اثبات نبوت و بيان ماهيت و ذكر وحى و فرشته وحى و وحى كننده بود. اما نبوت پيامبر (ص) ما محمد(ص)، درستى دعوت او براى هر خردمندى آشكار مىگردد و اين به هنگامى است كه ميان وى و ديگران مقايسهاى انجام دهد. در دنباله مبحث نبوت، شرحى پيرامون اشارات و رازهاى آيهى نور (نور، 35) آمده است. کتاب اثبات النبوات به شيوهاى علمى و انتقادى در سال 1968م از سوى خاور شناس ميشل مارمورا در بيروت به چاپ رسيده است. | افعال خدا در نظر اشعريان، ارادى است و اراده در مكتب ايشان، صفتى زايد بر ذات الهى است. افعال خدا ضرورى نيست، زيرا ذاتى نيست. به ديگر سخن: هيچ انگيزهاى در كار نيست كه فرستادن پيامبران از جانب خدا را ضرورى گرداند. او اگر بخواهد پيامبر(ص) مىفرستد و اگر نخواهد، نمىفرستد «از كارهاى او پرسيده نمىشود، اگر چنين كرد، بلكه مردم پرسيده مىشوند». اشعريان استدلال مىكنند بر جواز نبوت عقلا و واقع شدن آن در وجود عينا؛ ولى [[ابن سینا، حسین بن عبدالله|ابن سينا]] به اثبات «ممكن بودن» پديده نبوت بسنده نمىكند، بلكه مىكوشد آن را پديدهاى ضرورى نشان دهد. او از اين ديدگاه، كاملا مخالف اشعريان است. نبوت از نگاه او، گاه ضرورتى احتياجى است، گاه ضرورتى استنتاجى از واقعيت و گاه ضرورتى وابسته به علم و فعل خدا بر پايه مقتضاى نظام خير همگانى در كل جهان هستى. [[ابن سینا، حسین بن عبدالله|ابن سينا]] مىگويد: اگر انسان خواسته باشد، زندگى خود را بهبود بخشد، بايد اجتماعى گردد و اجتماع جز با رفتار و داد و ستد انسانى امكان پذير نمىگردد، اين رفتار و داد و ستد، نيازمند به قانون و عدالت است. وى از اين جا نتيجه مىگيرد كه «قانون و عدالت نياز به قانون گذار و عدالت گستر دارد». در اين جا سه مقدمه لطيف و پنهان به نظر مىرسد: نخست آنكه قانونگذارى كار مردم نيست، بلكه از كارهاى ويژه خداست، دوم اينكه قانون و سنت الهى به همه مردم وحى نمىشود، بلكه پيامبر(ص) شارع را فرا مىگيرد، و سوم اينكه در عالم واقع، جامعهاى انسانى وجود دارد و اين جامعه را قانون و عدالت مىبايد. [[ابن سینا، حسین بن عبدالله|ابن سينا]] پس از اثبات نبوت عامه مىگويد: اين مختصرى در اثبات نبوت و بيان ماهيت و ذكر وحى و فرشته وحى و وحى كننده بود. اما نبوت پيامبر(ص) ما محمد(ص)، درستى دعوت او براى هر خردمندى آشكار مىگردد و اين به هنگامى است كه ميان وى و ديگران مقايسهاى انجام دهد. در دنباله مبحث نبوت، شرحى پيرامون اشارات و رازهاى آيهى نور (نور، 35) آمده است. کتاب اثبات النبوات به شيوهاى علمى و انتقادى در سال 1968م از سوى خاور شناس ميشل مارمورا در بيروت به چاپ رسيده است. | ||
==منابع== | ==منابع== |
ویرایش