۴۲۵٬۲۲۵
ویرایش
جز (جایگزینی متن - 'ه(' به 'ه (') |
جز (جایگزینی متن - ' (ع)' به '(ع)') |
||
خط ۶۹: | خط ۶۹: | ||
3- وظيفه معرفى حجت خدا، رسالتى نورانى بر عهده پاسداران عقيده و ايمان است. | 3- وظيفه معرفى حجت خدا، رسالتى نورانى بر عهده پاسداران عقيده و ايمان است. | ||
فصل اول: اختصاص دارد، به ذكر رواياتى از پيامبر (ص) و ائمه (ع) كه به تعيين شخص قائم موعود از لحاظ حسب و نسب پرداختهاند. از جمله اين روايات مىتوان به احاديث زير اشاره كرد: | فصل اول: اختصاص دارد، به ذكر رواياتى از پيامبر (ص) و ائمه(ع) كه به تعيين شخص قائم موعود از لحاظ حسب و نسب پرداختهاند. از جمله اين روايات مىتوان به احاديث زير اشاره كرد: | ||
1- غيبت [[طوسی، محمد بن حسن|شيخ طوسى]] به نقل از [[امام جعفر صادق(ع)|امام صادق(ع)]]: نهمين از اولاد سيد الشهداء(ع) قائم موعود بوده كه وصى پيغمبر (ص) است. | 1- غيبت [[طوسی، محمد بن حسن|شيخ طوسى]] به نقل از [[امام جعفر صادق(ع)|امام صادق(ع)]]: نهمين از اولاد سيد الشهداء(ع) قائم موعود بوده كه وصى پيغمبر (ص) است. | ||
2- كمالالدين از امام رضا (ع): خداوند به پيامبر (ص) فرمود: اين انوار، اوصياء تو هستند كه به سبب بيان و تبليغ آنان، دين الهى را ظاهر كرده و به وسيله آخرين آنها، زمين را از لوث دشمنان الهى پاك خواهم كرد. | 2- كمالالدين از امام رضا(ع): خداوند به پيامبر (ص) فرمود: اين انوار، اوصياء تو هستند كه به سبب بيان و تبليغ آنان، دين الهى را ظاهر كرده و به وسيله آخرين آنها، زمين را از لوث دشمنان الهى پاك خواهم كرد. | ||
3- حديث مفصلى از امام باقر (ع)، به نقل از پيامبر (ص) است كه ائمه (ع) در صلب سيد الشهداء(ع) را يك به يك بيان فرموده و براى هر يك از آنها، دعاى مخصوصى ذكر كرده است. | 3- حديث مفصلى از امام باقر(ع)، به نقل از پيامبر (ص) است كه ائمه(ع) در صلب سيد الشهداء(ع) را يك به يك بيان فرموده و براى هر يك از آنها، دعاى مخصوصى ذكر كرده است. | ||
دوم، در دو بخش، رواياتى را ذكر كرده است: | دوم، در دو بخش، رواياتى را ذكر كرده است: | ||
خط ۸۳: | خط ۸۳: | ||
- روايتى از جابر بن عبدالله انصارى به نقل از پيامبر (ص) كه تصريح مىفرمايد، مهدى (عج) هم نام و هم كنيه پيامبر (ص) است كه پس از غيبت، ظهور مىفرمايد. | - روايتى از جابر بن عبدالله انصارى به نقل از پيامبر (ص) كه تصريح مىفرمايد، مهدى (عج) هم نام و هم كنيه پيامبر (ص) است كه پس از غيبت، ظهور مىفرمايد. | ||
- امام باقر (ع): خوشا به حال كسى كه درك نمايد قائم موعود را در حالى كه او را امام بداند... | - امام باقر(ع): خوشا به حال كسى كه درك نمايد قائم موعود را در حالى كه او را امام بداند... | ||
- حديثى از پيامبر (ص) كه ايشان به غيبت قائم موعود تصريح فرموده و قسم ياد مىكنند كه ثابتين بر عقيده خود كه واسطه شياطين متزلزل نمىشوند، بسيار كم بوده و خداوند مؤمنين را خالص و كافران را نابود مىسازد. | - حديثى از پيامبر (ص) كه ايشان به غيبت قائم موعود تصريح فرموده و قسم ياد مىكنند كه ثابتين بر عقيده خود كه واسطه شياطين متزلزل نمىشوند، بسيار كم بوده و خداوند مؤمنين را خالص و كافران را نابود مىسازد. | ||
خط ۸۹: | خط ۸۹: | ||
2- مدح معتقدين به امامت امام قائم و ذم منكرين آن حضرت. | 2- مدح معتقدين به امامت امام قائم و ذم منكرين آن حضرت. | ||
سوم، اختصاص دارد به ذكر اخبارى كه دلالت دارند، به التزام به شخص حجت ابن الحسن (ع) و اعتقاد به غيبت آن حضرت. | سوم، اختصاص دارد به ذكر اخبارى كه دلالت دارند، به التزام به شخص حجت ابن الحسن(ع) و اعتقاد به غيبت آن حضرت. | ||
در اين فصل، پيرامون مفهوم آخرالزمان، احتمالاتى مطرح و هر يك بررسى شده است: | در اين فصل، پيرامون مفهوم آخرالزمان، احتمالاتى مطرح و هر يك بررسى شده است: | ||
خط ۹۵: | خط ۹۵: | ||
1- اگر اول و آخر به اعتبار وجود ذاتى زمان ملاحظه شود، اول زمان، ابتداء گردش افلاك است و آخرالزمان، قطع گردش آن. | 1- اگر اول و آخر به اعتبار وجود ذاتى زمان ملاحظه شود، اول زمان، ابتداء گردش افلاك است و آخرالزمان، قطع گردش آن. | ||
2- اگر به اعتبار امر واقع در زمان ملاحظه گردد، اگر امر نبوت انبياء و جعل خليفه در زمين باشد، اول زمان آدم(ع) است و آخر زمان پيغمبر خاتم(ص) و اگر به اعتبار وصايت باشد، اول زمان امامت [[امام على (ع)|اميرالمؤمنين (ع)]] و آخر زمان وصايت حضرت حجت(ع) است. | 2- اگر به اعتبار امر واقع در زمان ملاحظه گردد، اگر امر نبوت انبياء و جعل خليفه در زمين باشد، اول زمان آدم(ع) است و آخر زمان پيغمبر خاتم(ص) و اگر به اعتبار وصايت باشد، اول زمان امامت [[امام على(ع)|اميرالمؤمنين(ع)]] و آخر زمان وصايت حضرت حجت(ع) است. | ||
چهارم، مربوط است به احاديثى كه پيرامون وقايع زمان ظهور ولى عصر (عج) مىباشند. | چهارم، مربوط است به احاديثى كه پيرامون وقايع زمان ظهور ولى عصر (عج) مىباشند. | ||
خط ۱۰۳: | خط ۱۰۳: | ||
- [[امام جعفر صادق(ع)|امام صادق(ع)]]: پيامبر (ص) با بت پرستها جنگ فرمود؛ ولى حضرت حجت(عج) با كسانى مىجنگد كه قرآن را تأويل مىكنند. | - [[امام جعفر صادق(ع)|امام صادق(ع)]]: پيامبر (ص) با بت پرستها جنگ فرمود؛ ولى حضرت حجت(عج) با كسانى مىجنگد كه قرآن را تأويل مىكنند. | ||
- حضرت عسكرى (ع): قائم موعود امر مىفرمايد، به خراب كردن منارههاى بلند و قصرهايى كه در مساجد است، زيرا تمام اين بناها بدعتى است كه نه پيغمبر و نه حجتى آن را بنا نكرده است. | - حضرت عسكرى(ع): قائم موعود امر مىفرمايد، به خراب كردن منارههاى بلند و قصرهايى كه در مساجد است، زيرا تمام اين بناها بدعتى است كه نه پيغمبر و نه حجتى آن را بنا نكرده است. | ||
پنجم، اختصاص دارد به بعضى از امورى كه در روايات، در مورد حضرت مهدى (عج) وارد شده است كه عبارتند از: | پنجم، اختصاص دارد به بعضى از امورى كه در روايات، در مورد حضرت مهدى (عج) وارد شده است كه عبارتند از: | ||
خط ۱۱۵: | خط ۱۱۵: | ||
4- تنصيص به اسم امام و نسب ايشان. | 4- تنصيص به اسم امام و نسب ايشان. | ||
آخرين فصل، در ذكر احوال اشخاصى است كه مدعى مقام نيابت و وكالت از طرف حضرت حجت(عج) شدند. اين افراد، پس از اين كه از طرف امام زمان (عج) توقيعى مبنى بر لعنشان صادر گرديد، ادعا كردند كه چون ما سرّالهى را فاش كرديم، مستحق لعن شديم؛ سرّى كه اين افراد مدعى آن بودن، عبارت بود از، حلول روح پيامبر (ص) و ائمه (ع) در اجسام وكلاء خاص و حلول روح خدا در شخص مدعى بابيت. | آخرين فصل، در ذكر احوال اشخاصى است كه مدعى مقام نيابت و وكالت از طرف حضرت حجت(عج) شدند. اين افراد، پس از اين كه از طرف امام زمان (عج) توقيعى مبنى بر لعنشان صادر گرديد، ادعا كردند كه چون ما سرّالهى را فاش كرديم، مستحق لعن شديم؛ سرّى كه اين افراد مدعى آن بودن، عبارت بود از، حلول روح پيامبر (ص) و ائمه(ع) در اجسام وكلاء خاص و حلول روح خدا در شخص مدعى بابيت. | ||
از جمله اين اشخاص «شلمغانى» مىباشد كه توضيح مختصرى پيرامون حالات و اعمال او ارائه شده است. | از جمله اين اشخاص «شلمغانى» مىباشد كه توضيح مختصرى پيرامون حالات و اعمال او ارائه شده است. |
ویرایش