۴۲۵٬۲۲۵
ویرایش
جز (جایگزینی متن - 'ه(' به 'ه (') |
جز (جایگزینی متن - ' (ص)' به '(ص)') |
||
خط ۳۳: | خط ۳۳: | ||
کتاب را چهار نفر نقل کردهاند که عبارتند از: ابومحمد حسن بن علی بن میمون (متوفی 291ق)، ابوطالب عبدالله بن محمد بن عبدالله عکبری (متوفی 347ق)، ابوسهل محمود بن عمر بن جعفر عکبری که اصالتاً ایرانی بوده است (متوفی 413ق)، ابوالقاسم علی بن محمد بن علی البندار (متوفی 474ق) معروف به ابن بسری<ref>ر.ک: همان، ص12</ref>. | کتاب را چهار نفر نقل کردهاند که عبارتند از: ابومحمد حسن بن علی بن میمون (متوفی 291ق)، ابوطالب عبدالله بن محمد بن عبدالله عکبری (متوفی 347ق)، ابوسهل محمود بن عمر بن جعفر عکبری که اصالتاً ایرانی بوده است (متوفی 413ق)، ابوالقاسم علی بن محمد بن علی البندار (متوفی 474ق) معروف به ابن بسری<ref>ر.ک: همان، ص12</ref>. | ||
روایات مـدائنی را خـود وی یا شـاگردانش به شکل منظم یا پراکنده از راههای مختلف پخش و نشر کردند. هرچند بیشتر راویان، روایات را بدون تصحیح و با رعـایت امـانت نـقل میکردند، مطابق فرهنگ عمومی عصر، معیارها و قاعدههایی برای نقل اخبار و روایات وجود داشـت. یکـی از آن معیارها این بود که از هر شخص مجهول و ناشناسی روایت نمیکردند؛ چراکه امتحان و نقد دشوار رجالشناسان پیش رو بـود. حـداقل ملاک راوی پس از شهرت، صداقتش بود. مدائنی در چنان فضای فکری و فرهنگی قرار داشت و مـوثق ارزیابـی شد. منابع روایی وی و نیز شاگردان و نـاقلان اخـبارش، افـراد معروف و خوشنام عصر بودند؛ ازاینرو و به دلایل دیگر بـود کـه گفتهاند: مدائنی خود سند است<ref>ر.ک: سالاری شادی، علی، ص53</ref>. | روایات مـدائنی را خـود وی یا شـاگردانش به شکل منظم یا پراکنده از راههای مختلف پخش و نشر کردند. هرچند بیشتر راویان، روایات را بدون تصحیح و با رعـایت امـانت نـقل میکردند، مطابق فرهنگ عمومی عصر، معیارها و قاعدههایی برای نقل اخبار و روایات وجود داشـت. یکـی از آن معیارها این بود که از هر شخص مجهول و ناشناسی روایت نمیکردند؛ چراکه امتحان و نقد دشوار رجالشناسان پیش رو بـود. حـداقل ملاک راوی پس از شهرت، صداقتش بود. مدائنی در چنان فضای فکری و فرهنگی قرار داشت و مـوثق ارزیابـی شد. منابع روایی وی و نیز شاگردان و نـاقلان اخـبارش، افـراد معروف و خوشنام عصر بودند؛ ازاینرو و به دلایل دیگر بـود کـه گفتهاند: مدائنی خود سند است<ref>ر.ک: سالاری شادی، علی، ص53</ref>. | ||
اولین خبر مدائنی با ذکر سلسله اسناد در مصیبت رحلت رسولالله (ص) است که چنین نقل میکند: گویندهای که دیده نمیشد چنین میگفت: خداوند عز و جل آرامش برای هر موجود فانی است و جانشین هر آن چیزی است که میمیرد و عوض هر مصیبتی است و...<ref>ر.ک: متن کتاب، ص22</ref>. | اولین خبر مدائنی با ذکر سلسله اسناد در مصیبت رحلت رسولالله(ص) است که چنین نقل میکند: گویندهای که دیده نمیشد چنین میگفت: خداوند عز و جل آرامش برای هر موجود فانی است و جانشین هر آن چیزی است که میمیرد و عوض هر مصیبتی است و...<ref>ر.ک: متن کتاب، ص22</ref>. | ||
در یکی دیگر از اخبار عمر بن عبدالعزیز پس از مرگ فرزندش عبدالملک خطبه خوانده و با نهی از گریه بر فرزندش چنین گفته است: خداوند عز و جل نیکوکار و گناهکار را در دنیا جاودان قرار نداده است و... خداوند تمامی اهل زمین را فانی قرار داده و خبر داده که زمین و اهل آن را به ارث میبرد؛ پس تقوای الهی پیشه کنید و برای روز جزا کار کنید<ref>ر.ک: همان، ص31، شماره 18</ref>. | در یکی دیگر از اخبار عمر بن عبدالعزیز پس از مرگ فرزندش عبدالملک خطبه خوانده و با نهی از گریه بر فرزندش چنین گفته است: خداوند عز و جل نیکوکار و گناهکار را در دنیا جاودان قرار نداده است و... خداوند تمامی اهل زمین را فانی قرار داده و خبر داده که زمین و اهل آن را به ارث میبرد؛ پس تقوای الهی پیشه کنید و برای روز جزا کار کنید<ref>ر.ک: همان، ص31، شماره 18</ref>. | ||
در خبر دیگری به نقل از نافع، چنین میخوانیم که رسولالله (ص) شنید که مردی گدایی میکند و از خداوند نعمت کامل را طلب میکند. آن حضرت به او فرمود: آیا میدانی نعمت کامل چیست؟ همانا نعمت کامل نجات از آتش و داخل شدن در بهشت است<ref>ر.ک: همان، ص34، شماره 24</ref>. | در خبر دیگری به نقل از نافع، چنین میخوانیم که رسولالله(ص) شنید که مردی گدایی میکند و از خداوند نعمت کامل را طلب میکند. آن حضرت به او فرمود: آیا میدانی نعمت کامل چیست؟ همانا نعمت کامل نجات از آتش و داخل شدن در بهشت است<ref>ر.ک: همان، ص34، شماره 24</ref>. | ||
آخرین خبر نیز درباره مرگ منصور دوانیقی است که چنین گفت: «خداوندا اگرچه در موارد فراوانی تو را عصیان کردم، اما در محبوبترین چیزها نزد تو که همانا ذکر لا إله إلا الله با اخلاص است، تو را اطاعت میکنم» و در همان مکان مرد<ref>ر.ک: همان، ص139</ref>. | آخرین خبر نیز درباره مرگ منصور دوانیقی است که چنین گفت: «خداوندا اگرچه در موارد فراوانی تو را عصیان کردم، اما در محبوبترین چیزها نزد تو که همانا ذکر لا إله إلا الله با اخلاص است، تو را اطاعت میکنم» و در همان مکان مرد<ref>ر.ک: همان، ص139</ref>. | ||
در بخش انتهایی کتاب سماعات کتاب توسط محقق اثر گردآوری شده است؛ بهعنوان نمونه درباره جزء دوم کتاب چنین میخوانیم که راوی مینویسد: این جزء را بر ابوالقاسم بن بسری و ابوالمعالی احمد بن مرزوق زعفرانی در ماه رجب در سال 472ق، در خانهاش در باب المراتب خواندم<ref>ر.ک: همان، ص149</ref>. | در بخش انتهایی کتاب سماعات کتاب توسط محقق اثر گردآوری شده است؛ بهعنوان نمونه درباره جزء دوم کتاب چنین میخوانیم که راوی مینویسد: این جزء را بر ابوالقاسم بن بسری و ابوالمعالی احمد بن مرزوق زعفرانی در ماه رجب در سال 472ق، در خانهاش در باب المراتب خواندم<ref>ر.ک: همان، ص149</ref>. |
ویرایش