پرش به محتوا

البرهان في تفسير القرآن: تفاوت میان نسخه‌ها

جز
جایگزینی متن - ' (ع)' به '(ع)'
جز (جایگزینی متن - 'ه(' به 'ه (')
جز (جایگزینی متن - ' (ع)' به '(ع)')
خط ۸۲: خط ۸۲:
در مقدمه مى‌نويسد: من روايات را از كتب معتبر، قابل اعتماد و مورد رجوعى انتخاب كردم كه مؤلفين آنها از مشايخ معتبر و علماى منتجب هستند.
در مقدمه مى‌نويسد: من روايات را از كتب معتبر، قابل اعتماد و مورد رجوعى انتخاب كردم كه مؤلفين آنها از مشايخ معتبر و علماى منتجب هستند.


وى در مقدمه 16، مصادر كتاب و مؤلفان آنها را بيان مى‌كند و مى‌فرمايد: اغلب روايات را از طريق اماميه نقل كرده‌ام، ولى در آنجايى كه روايات اهل سنت موافق روايات اهل‌بيت(ع) يا در بيان فضائل اهل‌بيت(ع) هستند، از آنها نيز نقل نموده‌ام. از ابن عباس نيز مقدار كمى در تفسير آيات، نقل كرده‌ام؛ زيرا او شاگرد حضرت على (ع) بوده است.
وى در مقدمه 16، مصادر كتاب و مؤلفان آنها را بيان مى‌كند و مى‌فرمايد: اغلب روايات را از طريق اماميه نقل كرده‌ام، ولى در آنجايى كه روايات اهل سنت موافق روايات اهل‌بيت(ع) يا در بيان فضائل اهل‌بيت(ع) هستند، از آنها نيز نقل نموده‌ام. از ابن عباس نيز مقدار كمى در تفسير آيات، نقل كرده‌ام؛ زيرا او شاگرد حضرت على(ع) بوده است.


مى‌نويسد: در جايى كه در تفسير آيات، روايت صريح و مستندى از اهل‌بيت(ع) نيافتم، آنچه را على بن ابراهيم قمى (كه فردى ثقه مى‌باشد) در تفسير خود آورده، نقل كرده‌ام؛ زيرا تفسير او منسوب به [[امام جعفر صادق(ع)|امام صادق(ع)]] مى‌باشد.
مى‌نويسد: در جايى كه در تفسير آيات، روايت صريح و مستندى از اهل‌بيت(ع) نيافتم، آنچه را على بن ابراهيم قمى (كه فردى ثقه مى‌باشد) در تفسير خود آورده، نقل كرده‌ام؛ زيرا تفسير او منسوب به [[امام جعفر صادق(ع)|امام صادق(ع)]] مى‌باشد.
خط ۹۴: خط ۹۴:
شكى نيست كه وجود روايات ضعيف و مضطرب از اهميت كار سيد بحرانى نمى‌كاهد؛ همان‌گونه‌كه «[[بحار الأنوار]]» مرحوم مجلسى، داراى روايات ضعيف و مضطرب مى‌باشد، اما وجود آنها از اعتبار و عظمت تلاش مجلسى و خدمتى كه به كتابخانه تشيع نمود، نمى‌كاهد.
شكى نيست كه وجود روايات ضعيف و مضطرب از اهميت كار سيد بحرانى نمى‌كاهد؛ همان‌گونه‌كه «[[بحار الأنوار]]» مرحوم مجلسى، داراى روايات ضعيف و مضطرب مى‌باشد، اما وجود آنها از اعتبار و عظمت تلاش مجلسى و خدمتى كه به كتابخانه تشيع نمود، نمى‌كاهد.


منتهى، جمع‌آورى و تنظيم، مرحله اول كار است. مرحله دوم، تنقيح و تصفيه آثار تفسيرى مرويه از اهل‌بيت(ع) و جداسازى صحيح از غير آن و مرحله سوم، استخراج و استنباط اصول و خطوط كلى شيوه تفسيرى اهل‌بيت(ع) مى‌باشد. بدون تكميل هر سه مرحله، نمى‌توان از روايات تفسيرى اهل‌بيت(ع) بهره فراوانى برد؛ بنابراين براى افراد غير متخصص در شناخت روايات، بسيار مشكل به نظر مى‌رسد كه بتوانند با استناد به روايات اين دو مجموعه تفسير روائى (البرهان و نور الثقلين)، قطع به نظر تفسيرى ائمه (ع) پيدا كنند.
منتهى، جمع‌آورى و تنظيم، مرحله اول كار است. مرحله دوم، تنقيح و تصفيه آثار تفسيرى مرويه از اهل‌بيت(ع) و جداسازى صحيح از غير آن و مرحله سوم، استخراج و استنباط اصول و خطوط كلى شيوه تفسيرى اهل‌بيت(ع) مى‌باشد. بدون تكميل هر سه مرحله، نمى‌توان از روايات تفسيرى اهل‌بيت(ع) بهره فراوانى برد؛ بنابراين براى افراد غير متخصص در شناخت روايات، بسيار مشكل به نظر مى‌رسد كه بتوانند با استناد به روايات اين دو مجموعه تفسير روائى (البرهان و نور الثقلين)، قطع به نظر تفسيرى ائمه(ع) پيدا كنند.


[[معرفت، محمد هادی|آيت‌الله معرفت]] در «التفسير و المفسرون»، صفحه 330-331 مى‌نويسد: «[[بحرانی، هاشم بن سلیمان|سيد هاشم بحرانى]] از محدثين فاضل و متتبعين روايات و گردآورندگان اخبار محسوب مى‌شود. ايشان در اين گردآورى هيچ‌گونه اظهار نظرى در جرح، تعديل، تأويل روايات مخالف عقل و نقل صريح يا جمع منطقى روايات مخالف و معارض، نمى‌نمايد و اين شيوه‌اى است كه اكثر اخباريين برگزيده‌اند. او در تفسير خود به كتبى اعتماد كرده است كه از حيث استناد به معصوم(ع) متزلزل بوده، اعتبارى به آنها نيست و نيز از كتبى نقل نموده كه مملو از روايات جعلى مى‌باشند، علاوه بر اينكه برخى روايات نقل‌شده داراى ضعف اسناد و يا مرسله مى‌باشند. در اسناد روايات به معصومين (ع) طريقه احتياط را پيش نگرفته است؛ در جايى كه حديث، منسوب به امام(ع) است، آن را به امام(ع) نسبت مى‌دهد. اضافه بر اينكه تمام آيات قرآن را در بر نمى‌گيرد. با اين وصف، البرهان در نوع خود، مجموعه كم‌نظيرى است كه لابه‌لاى آن، روايات هدايت‌بخش اهل‌بيت(ع) به محققين تيزبين و نقّاد، ارائه خواهد شد».
[[معرفت، محمد هادی|آيت‌الله معرفت]] در «التفسير و المفسرون»، صفحه 330-331 مى‌نويسد: «[[بحرانی، هاشم بن سلیمان|سيد هاشم بحرانى]] از محدثين فاضل و متتبعين روايات و گردآورندگان اخبار محسوب مى‌شود. ايشان در اين گردآورى هيچ‌گونه اظهار نظرى در جرح، تعديل، تأويل روايات مخالف عقل و نقل صريح يا جمع منطقى روايات مخالف و معارض، نمى‌نمايد و اين شيوه‌اى است كه اكثر اخباريين برگزيده‌اند. او در تفسير خود به كتبى اعتماد كرده است كه از حيث استناد به معصوم(ع) متزلزل بوده، اعتبارى به آنها نيست و نيز از كتبى نقل نموده كه مملو از روايات جعلى مى‌باشند، علاوه بر اينكه برخى روايات نقل‌شده داراى ضعف اسناد و يا مرسله مى‌باشند. در اسناد روايات به معصومين(ع) طريقه احتياط را پيش نگرفته است؛ در جايى كه حديث، منسوب به امام(ع) است، آن را به امام(ع) نسبت مى‌دهد. اضافه بر اينكه تمام آيات قرآن را در بر نمى‌گيرد. با اين وصف، البرهان در نوع خود، مجموعه كم‌نظيرى است كه لابه‌لاى آن، روايات هدايت‌بخش اهل‌بيت(ع) به محققين تيزبين و نقّاد، ارائه خواهد شد».


آقاى سيد [[ایازی، محمدعلی|محمدعلى ايازى]] در «المفسرون حياتهم و منهجهم»، ص201 مى‌نويسد: «مؤلف از جمله اخباريين است كه تفسير را فقط با روايات واصله از اهل‌بيت(ع) جايز مى‌دانند؛ تفسير از طريق تدبر و اجتهاد و ذوق را منع و تفسير به رواياتى غير از روايات منقول خودشان را نهى كرده‌اند».
آقاى سيد [[ایازی، محمدعلی|محمدعلى ايازى]] در «المفسرون حياتهم و منهجهم»، ص201 مى‌نويسد: «مؤلف از جمله اخباريين است كه تفسير را فقط با روايات واصله از اهل‌بيت(ع) جايز مى‌دانند؛ تفسير از طريق تدبر و اجتهاد و ذوق را منع و تفسير به رواياتى غير از روايات منقول خودشان را نهى كرده‌اند».
خط ۱۱۶: خط ۱۱۶:
#بابى در فضل ثقلين؛
#بابى در فضل ثقلين؛
#بابى در فضل اينكه هر آنچه انسان‌ها به آن نيازمندند، در قرآن موجود است؛ «و فيه تبيان كلّ شيء»؛
#بابى در فضل اينكه هر آنچه انسان‌ها به آن نيازمندند، در قرآن موجود است؛ «و فيه تبيان كلّ شيء»؛
#بابى در اينكه كسى جز ائمه (ع) قرآن را همان‌طوركه نازل شده جمع نكرده‌اند و تأويل آن نيز از آنهاست؛
#بابى در اينكه كسى جز ائمه(ع) قرآن را همان‌طوركه نازل شده جمع نكرده‌اند و تأويل آن نيز از آنهاست؛
#بابى در نهى از تفسير به رأى و جدال؛
#بابى در نهى از تفسير به رأى و جدال؛
#بابى در اينكه قرآن، ظاهر و باطن، عام و خاص، محكم و متشابه و ناسخ و منسوخ دارد و پيامبر (ص) و اهل‌بيت(ع)، اينها را مى‌دانند و اينان راسخون در علمند؛
#بابى در اينكه قرآن، ظاهر و باطن، عام و خاص، محكم و متشابه و ناسخ و منسوخ دارد و پيامبر (ص) و اهل‌بيت(ع)، اينها را مى‌دانند و اينان راسخون در علمند؛
#بابى در تقسيم قرآن از جهت نزول؛
#بابى در تقسيم قرآن از جهت نزول؛
#بابى در اينكه قرآن به «إياك أعني و اسمعي يا جارة» نازل شده است؛
#بابى در اينكه قرآن به «إياك أعني و اسمعي يا جارة» نازل شده است؛
#بابى در آنچه راجع به ائمه (ع) نازل شده است؛
#بابى در آنچه راجع به ائمه(ع) نازل شده است؛
#بابى در تكميل باب قبل و نهى از تفسير بدون علم؛
#بابى در تكميل باب قبل و نهى از تفسير بدون علم؛
#بابى در معناى ثقلين از طريق اهل سنت؛
#بابى در معناى ثقلين از طريق اهل سنت؛
۴۲۵٬۲۲۵

ویرایش