۴۲۵٬۲۲۵
ویرایش
جز (جایگزینی متن - ' ' به ' ') |
جز (جایگزینی متن - ' (ع)' به '(ع)') |
||
خط ۸۷: | خط ۸۷: | ||
امام حسن عليهالسلام پس از شهادت پدر شش يا هفت ماه حاكميت در كوفه را به عهده داشت. به اعتقاد نويسنده، مهمترين حادثه زندگي آن بزرگوار صلح با معاويه بوده است كه در اين نوشتار شرح شده است. آن حضرت نيز در سنه 49 هجري با مسموم گرديد و معاويه با شنيدن اين حادثه بسيار شادمان شد و به سجده افتاد. | امام حسن عليهالسلام پس از شهادت پدر شش يا هفت ماه حاكميت در كوفه را به عهده داشت. به اعتقاد نويسنده، مهمترين حادثه زندگي آن بزرگوار صلح با معاويه بوده است كه در اين نوشتار شرح شده است. آن حضرت نيز در سنه 49 هجري با مسموم گرديد و معاويه با شنيدن اين حادثه بسيار شادمان شد و به سجده افتاد. | ||
تعدادي از واليان كوفه در مدتي كه والي به جهت امري از شهر خارج مىشد، نائب وي بودند و پس از بازگشت او از آن منصب كنار مىرفتند. يكي از اين حاكمان موقت، مغيرة بن نوفل بود كه در سال 40 هجري كه امام حسن (ع) به جهت آماده نمودن سپاه براي جنگ صفين به نخيله رفت، جانشين آن حضرت گرديد. | تعدادي از واليان كوفه در مدتي كه والي به جهت امري از شهر خارج مىشد، نائب وي بودند و پس از بازگشت او از آن منصب كنار مىرفتند. يكي از اين حاكمان موقت، مغيرة بن نوفل بود كه در سال 40 هجري كه امام حسن(ع) به جهت آماده نمودن سپاه براي جنگ صفين به نخيله رفت، جانشين آن حضرت گرديد. | ||
فصل 2: | فصل 2: | ||
خط ۹۳: | خط ۹۳: | ||
فهرست اميران در عصر اموي بالغ بر 103 شماره است كه به ترتيب زماني ذكر شده است. | فهرست اميران در عصر اموي بالغ بر 103 شماره است كه به ترتيب زماني ذكر شده است. | ||
معاويه بن ابىسفيان اولين امير كوفه بود كه پس از صلح با امام حسن (ع) تا انتقال مركز حكومت به شام در سال بعد بر اين شهر حكومت كرد. از كساني كه معاويه به اميري كوفه منصوب كرد، زياد بن ابيه بود. او در سال 49 هجري علاوه بر اين شهر حكومت بصره را نيز به عهده گرفت و اولين كسي بود كه دو امارت در او جمع شد. اگر چه درباره سرگذشت او به تفصيل سخن رفته است؛ اما عجيب اين است كه با وجود نگارش كتاب به قلم نويسنده شيعي از تأثيرگذاري او در ايجاد حادثه كربلا مطلبي ذكر نشده است. | معاويه بن ابىسفيان اولين امير كوفه بود كه پس از صلح با امام حسن(ع) تا انتقال مركز حكومت به شام در سال بعد بر اين شهر حكومت كرد. از كساني كه معاويه به اميري كوفه منصوب كرد، زياد بن ابيه بود. او در سال 49 هجري علاوه بر اين شهر حكومت بصره را نيز به عهده گرفت و اولين كسي بود كه دو امارت در او جمع شد. اگر چه درباره سرگذشت او به تفصيل سخن رفته است؛ اما عجيب اين است كه با وجود نگارش كتاب به قلم نويسنده شيعي از تأثيرگذاري او در ايجاد حادثه كربلا مطلبي ذكر نشده است. | ||
عدالملك بن مروان ديگر امير كوفه بود كه در سال 72 هجري به آنجا وارد شد. حجاج بن يوسف ثقفي به او نوشت كه اگر دوست داري در اين ملك بماني علي بن حسين را به قتل برسان. او جاسوسهايي را بر امام گماشته بود و آنها تمامي رفتارهاي شخصي و اجتماعي امام و حتي عبادات او را گزارش مىكردند. ابن خلكان نقل كرده است كه عبدالملك به حجاج گفت كه هر كس به عيوب خودش آگاه است و در آن درخواست كرد كه عيبهاي خودش را بازگو كند و چيزي از آن را مخفي نكند. او گفت: «من لجوج و كينهاي هستم». عبدالملك گفت: «بنابراين بين تو و ابليس نسبتي هست». حجاج گفت: «شيطان اگر مرا ببيند تسليم من مىشود». | عدالملك بن مروان ديگر امير كوفه بود كه در سال 72 هجري به آنجا وارد شد. حجاج بن يوسف ثقفي به او نوشت كه اگر دوست داري در اين ملك بماني علي بن حسين را به قتل برسان. او جاسوسهايي را بر امام گماشته بود و آنها تمامي رفتارهاي شخصي و اجتماعي امام و حتي عبادات او را گزارش مىكردند. ابن خلكان نقل كرده است كه عبدالملك به حجاج گفت كه هر كس به عيوب خودش آگاه است و در آن درخواست كرد كه عيبهاي خودش را بازگو كند و چيزي از آن را مخفي نكند. او گفت: «من لجوج و كينهاي هستم». عبدالملك گفت: «بنابراين بين تو و ابليس نسبتي هست». حجاج گفت: «شيطان اگر مرا ببيند تسليم من مىشود». |
ویرایش