۴۲۵٬۲۲۵
ویرایش
جز (جایگزینی متن - ' (ع)' به '(ع)') |
جز (جایگزینی متن - ' (ص)' به '(ص)') |
||
خط ۱۲۲: | خط ۱۲۲: | ||
المسألة الثامنة و الثلاثون: در اين مسأله در مورد يقينى بودن ادلۀ لفظى بحث شده است. | المسألة الثامنة و الثلاثون: در اين مسأله در مورد يقينى بودن ادلۀ لفظى بحث شده است. | ||
المسألة التاسعة و الثلاثون: در اين مسأله طى 5 فصل بحث شده است از امامت، ادلۀ آن و امام بعد از پيامبر (ص). | المسألة التاسعة و الثلاثون: در اين مسأله طى 5 فصل بحث شده است از امامت، ادلۀ آن و امام بعد از پيامبر(ص). | ||
المسأله الاربعون: در اين مسأله بحث شده است از مقدماتى كه مىشود در مطالب عقلى به آنها رجوع نمود. | المسأله الاربعون: در اين مسأله بحث شده است از مقدماتى كه مىشود در مطالب عقلى به آنها رجوع نمود. | ||
خط ۱۳۴: | خط ۱۳۴: | ||
از ويژگىهاى اين كتاب مىتوان بهموارد زير اشاره كرد: | از ويژگىهاى اين كتاب مىتوان بهموارد زير اشاره كرد: | ||
#مسألۀ ولايت در كتاب اربعين: [[فخر رازی، محمد بن عمر|فخر رازى]] گر چه در بحث از امامت ادلۀ شيعه را رد مىكند و به آنها جواب مىدهد؛ ولى در مسأله آخر امامت از افضل صحابه بعد از نبى (ص) بحث كرده و مىگويد: در نزد اصحاب ما ابوبكر افضل است و براى افضليت او يك آيه و يك روايت از پيامبر ذكر مىكند. | #مسألۀ ولايت در كتاب اربعين: [[فخر رازی، محمد بن عمر|فخر رازى]] گر چه در بحث از امامت ادلۀ شيعه را رد مىكند و به آنها جواب مىدهد؛ ولى در مسأله آخر امامت از افضل صحابه بعد از نبى(ص) بحث كرده و مىگويد: در نزد اصحاب ما ابوبكر افضل است و براى افضليت او يك آيه و يك روايت از پيامبر ذكر مىكند. | ||
#:سپس مىگويد، در نزد شيعه افضل اميرالمومنين(ع) مىباشد. او ابتداء ادلۀ شيعه را به صورت اجمال در سه حجت بيان مىكند، بعد هر يك از اين 3 حجت را به تفصيل مورد بحث و بررسى قرار مىدهد كه در مجموع بيش از 30 دليل بر افضليت اميرالمومنين(ع) ذكر مىكند و به هيچ يك از اين ادله نقدى وارد نمىكند، بلكه در مواردى هم كه شبهاتى حول بعضى از ادله ذكر شده است، جواب مىدهد؛ مثلا يكى از ادلۀ افضليت حضرت اميرالمومنين(ع) قول آن حضرت است كه مىگويد: و الله لو كسرت لى الوسادة... لقضيت بين اهل التوراة بتوارتهم و بين اهل الانجيل بانجيلهم و...». ابوهاشم به اين قول حضرت ايراد كرده كه اين كتب از كتب منسوخه است و طبق آن نمىشود حكم كرد، پس اين كلام دلالت بر فضل نمىكند. | #:سپس مىگويد، در نزد شيعه افضل اميرالمومنين(ع) مىباشد. او ابتداء ادلۀ شيعه را به صورت اجمال در سه حجت بيان مىكند، بعد هر يك از اين 3 حجت را به تفصيل مورد بحث و بررسى قرار مىدهد كه در مجموع بيش از 30 دليل بر افضليت اميرالمومنين(ع) ذكر مىكند و به هيچ يك از اين ادله نقدى وارد نمىكند، بلكه در مواردى هم كه شبهاتى حول بعضى از ادله ذكر شده است، جواب مىدهد؛ مثلا يكى از ادلۀ افضليت حضرت اميرالمومنين(ع) قول آن حضرت است كه مىگويد: و الله لو كسرت لى الوسادة... لقضيت بين اهل التوراة بتوارتهم و بين اهل الانجيل بانجيلهم و...». ابوهاشم به اين قول حضرت ايراد كرده كه اين كتب از كتب منسوخه است و طبق آن نمىشود حكم كرد، پس اين كلام دلالت بر فضل نمىكند. | ||
#:مؤلف در جواب ابوهاشم چهار دليل مىآورد كه اين كلام بر فضيلت حضرت اميرالمومنين(ع) دلالت دارد. [[فخر رازی، محمد بن عمر|فخر رازى]] در آخر اين ادله مىگويد: «و اما بقية الوجوه فهى اخبار ضعيفة و امثالها موجودة فى جانب ابىبكر على ما تشتمل عليه الكتب المصنفة فى هذا الجنس فهذا تمام الكلام فى هذا الباب و الله اعلم». | #:مؤلف در جواب ابوهاشم چهار دليل مىآورد كه اين كلام بر فضيلت حضرت اميرالمومنين(ع) دلالت دارد. [[فخر رازی، محمد بن عمر|فخر رازى]] در آخر اين ادله مىگويد: «و اما بقية الوجوه فهى اخبار ضعيفة و امثالها موجودة فى جانب ابىبكر على ما تشتمل عليه الكتب المصنفة فى هذا الجنس فهذا تمام الكلام فى هذا الباب و الله اعلم». |
ویرایش