پرش به محتوا

أسرار الصلاة (جوادی آملی): تفاوت میان نسخه‌ها

جز
جایگزینی متن - ' (ص)' به '(ص)'
جز (جایگزینی متن - ' (ع)' به '(ع)')
جز (جایگزینی متن - ' (ص)' به '(ص)')
خط ۷۵: خط ۷۵:
مؤلف مى‌گويد: اينكه گفته شده از هر قطره وضو ملكى خلق مى‌شود، نه در مورد هر وضو گيرنده و دعاى وضو خوانى است بلكه وضو گيرنده‌اى مانند على بن ابى طالب با آن زبان علوى كه دعاهاى علوى بخواند، باعث خلق ملك از قطره وضو مى‌گردد.
مؤلف مى‌گويد: اينكه گفته شده از هر قطره وضو ملكى خلق مى‌شود، نه در مورد هر وضو گيرنده و دعاى وضو خوانى است بلكه وضو گيرنده‌اى مانند على بن ابى طالب با آن زبان علوى كه دعاهاى علوى بخواند، باعث خلق ملك از قطره وضو مى‌گردد.


ايشان، براى اثبات باطن‌دار بودن وضو به روايتى ديگر استناد كرده‌اند كه موضوعش آمدن يك شخص يهودى به نزد رسول خدا (ص) و سؤالش از چند مسئله، از جمله وضو مى‌باشد؛ پيامبر (ص) نيز در جوابش سر وضو را در شستن تك تك اعضا بيان نمودند. اين حديث در جلد دوم وسائل آمده و مضمونش در رابطه با مكرى است كه شيطان لعين در مورد حضرت آدم(ع) به كار برد و حضرت با وضو از آن خلاص گرديد مى‌باشد. ايشان در ذيل احاديث مطرح شده، جملاتى را تحت عنوان فقه الحديث آورده‌اند كه در راستاى بيان باطن و مفهوم احاديث است.
ايشان، براى اثبات باطن‌دار بودن وضو به روايتى ديگر استناد كرده‌اند كه موضوعش آمدن يك شخص يهودى به نزد رسول خدا(ص) و سؤالش از چند مسئله، از جمله وضو مى‌باشد؛ پيامبر(ص) نيز در جوابش سر وضو را در شستن تك تك اعضا بيان نمودند. اين حديث در جلد دوم وسائل آمده و مضمونش در رابطه با مكرى است كه شيطان لعين در مورد حضرت آدم(ع) به كار برد و حضرت با وضو از آن خلاص گرديد مى‌باشد. ايشان در ذيل احاديث مطرح شده، جملاتى را تحت عنوان فقه الحديث آورده‌اند كه در راستاى بيان باطن و مفهوم احاديث است.


وجود كامل براى وضو و آب در عرش و جريان آب از چشمه صاد كه نام يكى از سوره‌هاى قرآن هم مى‌باشد، از نكته‌هاى بازگو شده توسط مؤلف در اين قسمت مى‌باشند.
وجود كامل براى وضو و آب در عرش و جريان آب از چشمه صاد كه نام يكى از سوره‌هاى قرآن هم مى‌باشد، از نكته‌هاى بازگو شده توسط مؤلف در اين قسمت مى‌باشند.
خط ۸۹: خط ۸۹:
مؤيد اين كلام روايت نبوى است كه مى‌فرمايد: «إن الرجلين من أمتي يقومان في الصلاة و ركوعهما و سجودهما واحد و أن ما بين صلاتيهما مثل ما بين السماء و الأرض»، اين نشان‌گر تفاوت ماهوى در نمازهايى است كه افراد با درجات مختلف اقامه مى‌نمايند
مؤيد اين كلام روايت نبوى است كه مى‌فرمايد: «إن الرجلين من أمتي يقومان في الصلاة و ركوعهما و سجودهما واحد و أن ما بين صلاتيهما مثل ما بين السماء و الأرض»، اين نشان‌گر تفاوت ماهوى در نمازهايى است كه افراد با درجات مختلف اقامه مى‌نمايند


روايت بعدى كه از امام موسى بن جعفر(ع) است، در بيان علت تكبيرات افتتاحيه مى‌باشد كه ما مضمون آن را نقل مى‌كنيم؛ حضرت مى‌فرمايد: پيامبر (ص) وقتى به معراج مى‌رفت هفت حجاب را از سر راهش برداشت كه با رفع هر حجابى تكبيرى گفت و خداوند بدين وسيله او را به منتهاى كرامت نايل نمود. اين روايت نيز همان گونه كه ملاحظه مى‌شود بيان‌گر سرى از اسرار تكبيرات است.
روايت بعدى كه از امام موسى بن جعفر(ع) است، در بيان علت تكبيرات افتتاحيه مى‌باشد كه ما مضمون آن را نقل مى‌كنيم؛ حضرت مى‌فرمايد: پيامبر(ص) وقتى به معراج مى‌رفت هفت حجاب را از سر راهش برداشت كه با رفع هر حجابى تكبيرى گفت و خداوند بدين وسيله او را به منتهاى كرامت نايل نمود. اين روايت نيز همان گونه كه ملاحظه مى‌شود بيان‌گر سرى از اسرار تكبيرات است.


مؤلف، در اين‌جا بحثى را راجع به انواع حجاب مطرح نموده‌اند كه عبارتند از: حجاب نورانى و حجاب ظلمانى كه حجاب ظلمانى همان موجود مادى و متعلقاتش است و حجاب نورانى آن موجود نورى است كه نور قاهرى دارد و مانع ادراكش يا ادراك ما ورائش مى‌گردد.
مؤلف، در اين‌جا بحثى را راجع به انواع حجاب مطرح نموده‌اند كه عبارتند از: حجاب نورانى و حجاب ظلمانى كه حجاب ظلمانى همان موجود مادى و متعلقاتش است و حجاب نورانى آن موجود نورى است كه نور قاهرى دارد و مانع ادراكش يا ادراك ما ورائش مى‌گردد.
خط ۹۵: خط ۹۵:
سالك نيز وقتى از ماده بالاتر رفت و از موجود نورى متعالى‌تر گرديد، ادراك آن حجاب برايش ميسر مى‌گردد.
سالك نيز وقتى از ماده بالاتر رفت و از موجود نورى متعالى‌تر گرديد، ادراك آن حجاب برايش ميسر مى‌گردد.


تكبيرات هفت‌گانه آغاز نماز براى خرق حجاب‌هاى طولى هستند كه سالك را به مولاى خود نزديك مى‌گردانند. البته اين حال مختص پيامبر (ص) نبوده و چنين حالاتى نيز فقط در معراج قابل تصور نيستند كما اينكه روايت جابر بن عبدالله انصارى از امير المؤمنين(ع) بر اين مضمون دلالت واضحى دارد.
تكبيرات هفت‌گانه آغاز نماز براى خرق حجاب‌هاى طولى هستند كه سالك را به مولاى خود نزديك مى‌گردانند. البته اين حال مختص پيامبر(ص) نبوده و چنين حالاتى نيز فقط در معراج قابل تصور نيستند كما اينكه روايت جابر بن عبدالله انصارى از امير المؤمنين(ع) بر اين مضمون دلالت واضحى دارد.


اين روايت در جلد 5 جامع احاديث الشيعه آمده است.
اين روايت در جلد 5 جامع احاديث الشيعه آمده است.
خط ۱۰۹: خط ۱۰۹:
در اين زمينه آيات و روايات زيادى رسيده است، از آن جمله آيه 264 بقره كه مى‌فرمايد: '''«لا تبطلوا صدقاتكم بالمن و الأذى كالذي ينفق ماله رئاء الناس»''' يا آيه 265 بقره كه مى‌فرمايد: '''«مثل الذين ينفقون أموالهم ابتغاء مرضات الله و تثبيتا من أنفسهم كمثل جنة بربوة أصابها وابل»''' و آيه ديگر كه گوياتر از اين دو آيه است، آيه 163 و 162 سوره انعام است كه مى‌فرمايد: '''«قل إن صلاتي و نسكي و محياي و مماتي لله رب العالمين لا شريك له و بذلك أمرت و أنا أول المسلمين»'''.
در اين زمينه آيات و روايات زيادى رسيده است، از آن جمله آيه 264 بقره كه مى‌فرمايد: '''«لا تبطلوا صدقاتكم بالمن و الأذى كالذي ينفق ماله رئاء الناس»''' يا آيه 265 بقره كه مى‌فرمايد: '''«مثل الذين ينفقون أموالهم ابتغاء مرضات الله و تثبيتا من أنفسهم كمثل جنة بربوة أصابها وابل»''' و آيه ديگر كه گوياتر از اين دو آيه است، آيه 163 و 162 سوره انعام است كه مى‌فرمايد: '''«قل إن صلاتي و نسكي و محياي و مماتي لله رب العالمين لا شريك له و بذلك أمرت و أنا أول المسلمين»'''.


از روايات هم ما به يك روايت كه در کتاب ذكر شده، اشاره مى‌كنيم و آن روايت حضرت على(ع) از پيامبر (ص) است كه فرمود: «لا عمل إلا بنية و لا عبادة إلا بيقين و لا كرم إلا بالتقوى». نيت از ديد مؤلف به معنى قصد تقرب به خداوند سبحان است كه روح عمل بوده و عمل با آن زنده و بدون آن مرده خواهد بود؛ با نيت است كه عمل، صحيح گرديده و بدون آن باطل خواهد بود.
از روايات هم ما به يك روايت كه در کتاب ذكر شده، اشاره مى‌كنيم و آن روايت حضرت على(ع) از پيامبر(ص) است كه فرمود: «لا عمل إلا بنية و لا عبادة إلا بيقين و لا كرم إلا بالتقوى». نيت از ديد مؤلف به معنى قصد تقرب به خداوند سبحان است كه روح عمل بوده و عمل با آن زنده و بدون آن مرده خواهد بود؛ با نيت است كه عمل، صحيح گرديده و بدون آن باطل خواهد بود.


براى نيت درجاتى و براى صحت مراتبى است، اگر چه در اصل امتثال مشترك مى‌باشند.
براى نيت درجاتى و براى صحت مراتبى است، اگر چه در اصل امتثال مشترك مى‌باشند.
خط ۱۱۵: خط ۱۱۵:
سر قرائت  
سر قرائت  


آنچه در نماز معتبر است، قرائت فاتحة الکتاب و سوره است كه در دو ركعت اول معتبر بوده و در ركعت سوم و چهارم واجب نمى‌باشد. روايت مشهور از پيامبر (ص) در اين زمينه چنين است: «لا صلاة إلا بفاتحة الکتاب».
آنچه در نماز معتبر است، قرائت فاتحة الکتاب و سوره است كه در دو ركعت اول معتبر بوده و در ركعت سوم و چهارم واجب نمى‌باشد. روايت مشهور از پيامبر(ص) در اين زمينه چنين است: «لا صلاة إلا بفاتحة الکتاب».


از اشاراتى كه به اسرار موجود در آيات قرآن، شده، آيه 4 سوره زخرف است كه مى‌فرمايد: '''«إنا جعلناه قرآنا عربيا لعلكم تعقلون و إنه في أم الکتاب لدينا لعلي حكيم»'''.
از اشاراتى كه به اسرار موجود در آيات قرآن، شده، آيه 4 سوره زخرف است كه مى‌فرمايد: '''«إنا جعلناه قرآنا عربيا لعلكم تعقلون و إنه في أم الکتاب لدينا لعلي حكيم»'''.
خط ۱۳۵: خط ۱۳۵:
نماز، همان گونه كه ذكر و قولى دارد، حال و فعلى هم دارد كه هر يك از آنها داراى سرى مى‌باشند. مؤلف، مى‌گويد: همان گونه كه قبلا گفتيم براى رسيدن به اسرار نماز تنها راه، كشف صحيح و نقل معتبر مى‌باشد و عقل راهى براى پى بردن بدانها ندارد.
نماز، همان گونه كه ذكر و قولى دارد، حال و فعلى هم دارد كه هر يك از آنها داراى سرى مى‌باشند. مؤلف، مى‌گويد: همان گونه كه قبلا گفتيم براى رسيدن به اسرار نماز تنها راه، كشف صحيح و نقل معتبر مى‌باشد و عقل راهى براى پى بردن بدانها ندارد.


حالات نماز، اعم از قيام و ركوع و سجود، ريشه در حالاتى دارد كه پيامبر (ص) در معراج پيدا كرده؛ بود حضرت بعد از وضو و غسل از چشمه صاد كه قبلا به آن اشاره شد و قرآن با جمله'''«ص و القرآن ذي الذكر»''' بدان اشاره دارد، اعمالى انجام داد كه طبق نقل خود حضرت كه در دعوات راوندى آمده به اين صورت مى‌باشد: «أمرني جبرئيل أن أقرأ القرآن قائما و أن أحمده راكعا و أن أسبحه ساجدا و أن أدعوه جالسا».
حالات نماز، اعم از قيام و ركوع و سجود، ريشه در حالاتى دارد كه پيامبر(ص) در معراج پيدا كرده؛ بود حضرت بعد از وضو و غسل از چشمه صاد كه قبلا به آن اشاره شد و قرآن با جمله'''«ص و القرآن ذي الذكر»''' بدان اشاره دارد، اعمالى انجام داد كه طبق نقل خود حضرت كه در دعوات راوندى آمده به اين صورت مى‌باشد: «أمرني جبرئيل أن أقرأ القرآن قائما و أن أحمده راكعا و أن أسبحه ساجدا و أن أدعوه جالسا».


سر قنوت، تشهد و تسليم: صله پنجم در بيان سر موارد مذكور است. مؤلف در اين‌جا مى‌فرمايد: شكى نيست كه نظام تكوين بر طاعت و هدايت استوار بوده و مجالى براى عصيان و گمراهى نيست، زيرا زمام تمام موجودات به دست خداوند و او نيز بر صراط مستقيم است و هر چيزى كه زمامش به دست صاحب صراط مستقيم باشد، ناچار هدايت شده خواهد بود؛ آيه 56 سوره هود نيز بر آن دلالت دارد كه مى‌فرمايد: '''«ما من دابة إلا هو آخذ بناصيتها إن ربي على صراط مستقيم»''' و آنچه از گمراهى و عصيان در موجودات مشاهده مى‌شود، همگى در عالم تشريع مى‌باشد. عباداتى مانند نماز نيز براى تطابق اين دو نظام؛ يعنى نظام تكوين و تشريع معين گرديده‌اند و به همين جهت در نماز افعالى وجود دارد كه تمثل نظام تكوينى مى‌باشند؛ از جمله اين حالات قنوت است كه عبارت از ابتهال و تضرع مى‌باشد.
سر قنوت، تشهد و تسليم: صله پنجم در بيان سر موارد مذكور است. مؤلف در اين‌جا مى‌فرمايد: شكى نيست كه نظام تكوين بر طاعت و هدايت استوار بوده و مجالى براى عصيان و گمراهى نيست، زيرا زمام تمام موجودات به دست خداوند و او نيز بر صراط مستقيم است و هر چيزى كه زمامش به دست صاحب صراط مستقيم باشد، ناچار هدايت شده خواهد بود؛ آيه 56 سوره هود نيز بر آن دلالت دارد كه مى‌فرمايد: '''«ما من دابة إلا هو آخذ بناصيتها إن ربي على صراط مستقيم»''' و آنچه از گمراهى و عصيان در موجودات مشاهده مى‌شود، همگى در عالم تشريع مى‌باشد. عباداتى مانند نماز نيز براى تطابق اين دو نظام؛ يعنى نظام تكوين و تشريع معين گرديده‌اند و به همين جهت در نماز افعالى وجود دارد كه تمثل نظام تكوينى مى‌باشند؛ از جمله اين حالات قنوت است كه عبارت از ابتهال و تضرع مى‌باشد.
۴۲۵٬۲۲۵

ویرایش