۴۲۵٬۲۲۵
ویرایش
جز (جایگزینی متن - 'بهمنيار' به 'بهمنيار ') |
جز (جایگزینی متن - 'فخررازى' به 'فخررازى ') |
||
خط ۷۵: | خط ۷۵: | ||
#بىتوجهى به اشتراك لفظى: اصطلاحاتى كه مشترك لفظىاند، در حقيقت يك اصطلاح نيستند، بلكه به تعداد معانى، اصطلاح دارند و در يك فرهنگ تخصصى، تفكيك اين اصطلاحها از يكديگر لازم است، اما در اين فرهنگ اين كار انجام نشده است؛ براى مثال، ذيل اصطلاح«علم»، عمده عبارتهاى ذكر شده معطوف به علم، به معناى يكى از احوالنفس است. | #بىتوجهى به اشتراك لفظى: اصطلاحاتى كه مشترك لفظىاند، در حقيقت يك اصطلاح نيستند، بلكه به تعداد معانى، اصطلاح دارند و در يك فرهنگ تخصصى، تفكيك اين اصطلاحها از يكديگر لازم است، اما در اين فرهنگ اين كار انجام نشده است؛ براى مثال، ذيل اصطلاح«علم»، عمده عبارتهاى ذكر شده معطوف به علم، به معناى يكى از احوالنفس است. | ||
#ذكر اصطلاحات نامناسب: مؤلف، چهار اصطلاح علت، علل، علت و معلول و معلول را جداگانه آورده است. در حالى كه اكثر متونى كه ذيل اين چهار عنوان ذكر شده، يكسان و تكرارىاند. در حقيقت، كافى بود اصطلاح علت ذكر شود و اين متون، ذيل آن قرار داده شوند و نيازى به تكرار چهارباره متون مربوط به علت نبود. | #ذكر اصطلاحات نامناسب: مؤلف، چهار اصطلاح علت، علل، علت و معلول و معلول را جداگانه آورده است. در حالى كه اكثر متونى كه ذيل اين چهار عنوان ذكر شده، يكسان و تكرارىاند. در حقيقت، كافى بود اصطلاح علت ذكر شود و اين متون، ذيل آن قرار داده شوند و نيازى به تكرار چهارباره متون مربوط به علت نبود. | ||
#فقدان عبارتهاى لازم: براى اعتماد به فرهنگنامهها، بايد مطمئن بود آنچه در گستره فرهنگنامه قرار مىگيرد مورد تحقيق قرار گرفته و همه متون استيفا شده است، اما در فرهنگنامهاى كه محل بحث ما است، اين شرط مفقود است؛ براى مثال، ذيل اصطلاح«علم»، از فخررازى عبارتهايى ذكر شده كه به رغم تعددشان، اولاً، كمتر از نيمى از عبارتهاى المباحث، درباره اين اصطلاح را شامل مىشود و ثانياً، مهمتر اينكه عبارتهاى ديگر فخررازى كه نشان مىدهند او نظريهاى غير از نظريه مشهور داشته، از قلم افتاده است؛ در عوض، عبارتهايى از فخررازى در اين فرهنگنامه ذكر شدهاند كه برخى صراحت در نظر مشهور؛ يعنی «حصول صورت معلوم نزد عالم» دارد و موهم اين است كه فخررازى هم قائل به نظريه مشهور در باب حقيقت علم بوده است. | #فقدان عبارتهاى لازم: براى اعتماد به فرهنگنامهها، بايد مطمئن بود آنچه در گستره فرهنگنامه قرار مىگيرد مورد تحقيق قرار گرفته و همه متون استيفا شده است، اما در فرهنگنامهاى كه محل بحث ما است، اين شرط مفقود است؛ براى مثال، ذيل اصطلاح«علم»، از [[فخر رازی، محمد بن عمر|فخررازى]] عبارتهايى ذكر شده كه به رغم تعددشان، اولاً، كمتر از نيمى از عبارتهاى المباحث، درباره اين اصطلاح را شامل مىشود و ثانياً، مهمتر اينكه عبارتهاى ديگر [[فخر رازی، محمد بن عمر|فخررازى]] كه نشان مىدهند او نظريهاى غير از نظريه مشهور داشته، از قلم افتاده است؛ در عوض، عبارتهايى از [[فخر رازی، محمد بن عمر|فخررازى]] در اين فرهنگنامه ذكر شدهاند كه برخى صراحت در نظر مشهور؛ يعنی «حصول صورت معلوم نزد عالم» دارد و موهم اين است كه [[فخر رازی، محمد بن عمر|فخررازى]] هم قائل به نظريه مشهور در باب حقيقت علم بوده است. | ||
#فقدان اصطلاحات لازم: در همين رابطه مىتوان از اصطلاحاتى ياد كرد كه در منابع اين فرهنگنامه هست، ولى مؤلف از آنها غفلت كرده است؛ مثلاً اصطلاح«علت قريبه» در الهيات شفا آمده است، ولى در اين فرهنگنامه ذكر نشده است. همچنين «علت بالفعل» نيامده اما اصطلاح مقابل آن؛ يعنی «علت بالقوه» در اين فرهنگ آمده است. | #فقدان اصطلاحات لازم: در همين رابطه مىتوان از اصطلاحاتى ياد كرد كه در منابع اين فرهنگنامه هست، ولى مؤلف از آنها غفلت كرده است؛ مثلاً اصطلاح«علت قريبه» در الهيات شفا آمده است، ولى در اين فرهنگنامه ذكر نشده است. همچنين «علت بالفعل» نيامده اما اصطلاح مقابل آن؛ يعنی «علت بالقوه» در اين فرهنگ آمده است. | ||
#تكرار عبارتها و فقدان نظام ارجاعات: اين ايراد موجب تكرارهاى بسيارى شده كه حجم زيادى از اين كتاب را تشكيل مىدهند؛ براى مثال، در مواردى كه يك اصطلاح اقسامى دارد، به جاى اينكه متون مربوط به اقسام فقط ذيل اصطلاح خود آن اقسام ذكر شود، ذيل اصطلاح مقسم هم ذكر شده است؛ مثلاً، عبارت ذيل اصطلاح«علم حِكمى»، ذيل اصطلاحهای «علم عملى» و «علم نظرى» هم تكرار شده است. | #تكرار عبارتها و فقدان نظام ارجاعات: اين ايراد موجب تكرارهاى بسيارى شده كه حجم زيادى از اين كتاب را تشكيل مىدهند؛ براى مثال، در مواردى كه يك اصطلاح اقسامى دارد، به جاى اينكه متون مربوط به اقسام فقط ذيل اصطلاح خود آن اقسام ذكر شود، ذيل اصطلاح مقسم هم ذكر شده است؛ مثلاً، عبارت ذيل اصطلاح«علم حِكمى»، ذيل اصطلاحهای «علم عملى» و «علم نظرى» هم تكرار شده است. |
ویرایش