۴۲۵٬۲۲۵
ویرایش
جز (جایگزینی متن - 'ه(' به 'ه (') |
جز (جایگزینی متن - ')و' به ') و') |
||
خط ۹۱: | خط ۹۱: | ||
او عقيده دارد كه اگر ساختن اين شهر به پايان برسد، بسيار بزرگتر و زيباتر از نقاط ديگر و حتى به جرات مىتوان گفت، از قسطنطنيه و رم خواهد بود. از لحاظ وسعت اصفهان را برابر ناپل مىشمرد. در اين شهر سه محله جديد ساخته شده، يكى تبريز و محله ديگر جلفاست و محله سوم ايشان، از آن گبرها است(آتشپرستان). | او عقيده دارد كه اگر ساختن اين شهر به پايان برسد، بسيار بزرگتر و زيباتر از نقاط ديگر و حتى به جرات مىتوان گفت، از قسطنطنيه و رم خواهد بود. از لحاظ وسعت اصفهان را برابر ناپل مىشمرد. در اين شهر سه محله جديد ساخته شده، يكى تبريز و محله ديگر جلفاست و محله سوم ايشان، از آن گبرها است(آتشپرستان). | ||
از بازارهاى اصفهان با لفظى بىنظير ياد مىكند و همه بناهاى آن جا را بزرگ، مساوى، منظم و داراى معمارى فوقالعاده خوب معرفى مىكند و دالانهاى بازار اصفهان را اين گونه توصيف مىكند كه آنها تقسيمبندى شده و هر قسمت به متاعى و كالايى تخصيص يافته و اين امر موجبات تسهيل امر داد و ستد را فراهم آورده است. از كاروانسراهايى كه در اين شهر براى خارجيان ساخته شده و از دو محل كه نظير آنها در قسطنطنيه نيست، بلكه با بهترين آثار مسيحيت برابرى و حتى بدون ترديد بر آنها مزيت دارد كه يكى ميدان شاه (ميدان نقش جهان) كه در جلوى قصر سلطنتى واقع است كه طول آن 9605 قدم و عرض آن 230 قدم است، و محله تماشايى ديگر، خيابانى است كه فعلا در خارج شهر قرار دارد؛ ولى وقتى مجلات به يكديگر ملحق شوند، كاملا در وسط قرار خواهد گرفت(خيابان چهارباغ) نام مىبرد.پس از معمارى و ساختمانها، پلها، باغها و خانهها از رودخانههايى كه اين شهر را قطع مىكند، آن گونه توصيف مىكند كه افكار خواننده به آن جا كشيده مىشود و خود را در كنار آنها تصور مىكند. دو جاى ديگر كه او آن را ديده و نام مىبرد، يكى منارجنبان و ديگر عمارتى يا اولين مدخل قصر شاهى است كه شاه معمولا سفراى خارجى و ميهمانان را در آن جا مىپذيرد. پس از سرزمين ايران و سكنه آن كه از اقوام، ملل و نژادهاى مختلفى تشكيل شده سخن مىگويد. از فرقههاى مختلفى ايران؛ از جمله مسيحيان (آشورىها) و ارمنىها كه اغلب گرجى هستند) و مسلمانان كه دو دسته هستند، گروه اكثريت عجمى هستند؛(يعنى ايرانى)و گروه ديگر مسلمانان قزلباش، نام مىبرد كه قزلباشىها قواى نظامى كشور و همچنين طبقه نجبا را تشكيل مىدهند، سخن مىگويند و آنگاه شرحى از جدّ شاه عباس شيخ صفى بيان مىداد. | از بازارهاى اصفهان با لفظى بىنظير ياد مىكند و همه بناهاى آن جا را بزرگ، مساوى، منظم و داراى معمارى فوقالعاده خوب معرفى مىكند و دالانهاى بازار اصفهان را اين گونه توصيف مىكند كه آنها تقسيمبندى شده و هر قسمت به متاعى و كالايى تخصيص يافته و اين امر موجبات تسهيل امر داد و ستد را فراهم آورده است. از كاروانسراهايى كه در اين شهر براى خارجيان ساخته شده و از دو محل كه نظير آنها در قسطنطنيه نيست، بلكه با بهترين آثار مسيحيت برابرى و حتى بدون ترديد بر آنها مزيت دارد كه يكى ميدان شاه (ميدان نقش جهان) كه در جلوى قصر سلطنتى واقع است كه طول آن 9605 قدم و عرض آن 230 قدم است، و محله تماشايى ديگر، خيابانى است كه فعلا در خارج شهر قرار دارد؛ ولى وقتى مجلات به يكديگر ملحق شوند، كاملا در وسط قرار خواهد گرفت(خيابان چهارباغ) نام مىبرد.پس از معمارى و ساختمانها، پلها، باغها و خانهها از رودخانههايى كه اين شهر را قطع مىكند، آن گونه توصيف مىكند كه افكار خواننده به آن جا كشيده مىشود و خود را در كنار آنها تصور مىكند. دو جاى ديگر كه او آن را ديده و نام مىبرد، يكى منارجنبان و ديگر عمارتى يا اولين مدخل قصر شاهى است كه شاه معمولا سفراى خارجى و ميهمانان را در آن جا مىپذيرد. پس از سرزمين ايران و سكنه آن كه از اقوام، ملل و نژادهاى مختلفى تشكيل شده سخن مىگويد. از فرقههاى مختلفى ايران؛ از جمله مسيحيان (آشورىها) و ارمنىها كه اغلب گرجى هستند) و مسلمانان كه دو دسته هستند، گروه اكثريت عجمى هستند؛(يعنى ايرانى) و گروه ديگر مسلمانان قزلباش، نام مىبرد كه قزلباشىها قواى نظامى كشور و همچنين طبقه نجبا را تشكيل مىدهند، سخن مىگويند و آنگاه شرحى از جدّ شاه عباس شيخ صفى بيان مىداد. | ||
وى در آخر دو مطلب را يادآور مىشود، يكى موضوع قزلباشها و تقسيمبندى آنها و ديگر اينكه، در ايران تمام اقوام خارجى اگر از كشور يا مذهب ديگرى باشند، طبق قوانين خاص خود زندگى مىكنند و در نتيجه براى هر قومى محل سكونت و محدودهى آن درنظر گرفته شده است. هر قومى در مورد امور مدنى و جزايى طبق نوع قضاوتى كه به خود دارد، عمل مىشود و قضات شاه در آن دخالتى نمىكند. | وى در آخر دو مطلب را يادآور مىشود، يكى موضوع قزلباشها و تقسيمبندى آنها و ديگر اينكه، در ايران تمام اقوام خارجى اگر از كشور يا مذهب ديگرى باشند، طبق قوانين خاص خود زندگى مىكنند و در نتيجه براى هر قومى محل سكونت و محدودهى آن درنظر گرفته شده است. هر قومى در مورد امور مدنى و جزايى طبق نوع قضاوتى كه به خود دارد، عمل مىشود و قضات شاه در آن دخالتى نمىكند. |
ویرایش