۴۲۵٬۲۲۵
ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش |
جز (جایگزینی متن - 'ه(' به 'ه (') |
||
خط ۵۲: | خط ۵۲: | ||
#:از نظر قرآن، حسّ و عقل انسان براى شناختن راه زندگى كافى نيست و تنها بهوسيله وحى و نبوت است كه اين نقيصه، در زندگى انسان رفع مىشود و حكمت و غرض الهى از آفرينش انسان تأمين مىگردد. نويسنده پس از تبيين اين موضوع به بررسى اهداف بعثت انبياء از ديدگاه قرآن پرداخته و تعدادى از آيات را در اين زمينه مورد بررسى قرار مىدهد <ref>راهشناسى، ص 23</ref>. | #:از نظر قرآن، حسّ و عقل انسان براى شناختن راه زندگى كافى نيست و تنها بهوسيله وحى و نبوت است كه اين نقيصه، در زندگى انسان رفع مىشود و حكمت و غرض الهى از آفرينش انسان تأمين مىگردد. نويسنده پس از تبيين اين موضوع به بررسى اهداف بعثت انبياء از ديدگاه قرآن پرداخته و تعدادى از آيات را در اين زمينه مورد بررسى قرار مىدهد <ref>راهشناسى، ص 23</ref>. | ||
#:آيا معجزه، مختص به اين است كه پيامبرى براى اثبات نبوتش معجزه را بياورد و يا اينكه قلمرو آن اعم از اثبات نبوت است؟ نويسنده، اين سؤال را اينگونه پاسخ مىدهد كه دايرهى معجزه منحصر به آن خرق عادتى كه براى اثبات نبوت باشد نيست. پس از آن معجزاتى كه براى انبياء در غير مقام اثبات نبوت در قرآن آمده ذكر كرده و چنين نتيجه مىگيرد كه خوارق عادت، چه بهصورت علم باشد يا تكلم ملائكه و يا اعمال خاص، اختصاص به انبياء و همچنين اختصاص به مقام اثبات نبوت ندارد <ref>همان، ص 112</ref>. | #:آيا معجزه، مختص به اين است كه پيامبرى براى اثبات نبوتش معجزه را بياورد و يا اينكه قلمرو آن اعم از اثبات نبوت است؟ نويسنده، اين سؤال را اينگونه پاسخ مىدهد كه دايرهى معجزه منحصر به آن خرق عادتى كه براى اثبات نبوت باشد نيست. پس از آن معجزاتى كه براى انبياء در غير مقام اثبات نبوت در قرآن آمده ذكر كرده و چنين نتيجه مىگيرد كه خوارق عادت، چه بهصورت علم باشد يا تكلم ملائكه و يا اعمال خاص، اختصاص به انبياء و همچنين اختصاص به مقام اثبات نبوت ندارد <ref>همان، ص 112</ref>. | ||
#:در ادامه مباحث كتاب، قرآن بهعنوان معجزه جاويد و ديگر معجزات پيامبر اكرم(ص)، عصمت انبياء در تلقى وحى، شبهاتى پيرامون عصمت انبياء، عصمت در غير انبياء و عصمت ائمه(ع) مورد مطالعه قرار گرفته است. | #:در ادامه مباحث كتاب، قرآن بهعنوان معجزه جاويد و ديگر معجزات پيامبر اكرم(ص)، عصمت انبياء در تلقى وحى، شبهاتى پيرامون عصمت انبياء، عصمت در غير انبياء و عصمت ائمه (ع) مورد مطالعه قرار گرفته است. | ||
#:آخرين موضوعى كه در اين بخش از كتاب مورد توجه قرار گرفته است اشتراك و تمايز اديان است. نويسنده، اساس همه اديان آسمانى را تسليم بودن در برابر خدا مىداند <ref>همان، ص 213</ref>. البته عواملى باعث شده است كه اساساً يك دين را مخالف دين ديگرى جلوه دهد كه بغى و سركشى و تحريف از آن جمله است. وى در انتهاى اين بخش تأكيد مىكند كه اختلاف در احكام جزئى ميان شرايع، معنايش اين نيست كه دين چندتاست، بلكه دين يكى است و آن اسلام است و همه انبياء هم به آن دعوت مىكردند <ref>همان، ص 231</ref>. | #:آخرين موضوعى كه در اين بخش از كتاب مورد توجه قرار گرفته است اشتراك و تمايز اديان است. نويسنده، اساس همه اديان آسمانى را تسليم بودن در برابر خدا مىداند <ref>همان، ص 213</ref>. البته عواملى باعث شده است كه اساساً يك دين را مخالف دين ديگرى جلوه دهد كه بغى و سركشى و تحريف از آن جمله است. وى در انتهاى اين بخش تأكيد مىكند كه اختلاف در احكام جزئى ميان شرايع، معنايش اين نيست كه دين چندتاست، بلكه دين يكى است و آن اسلام است و همه انبياء هم به آن دعوت مىكردند <ref>همان، ص 231</ref>. | ||
#راهنماشناسى: | #راهنماشناسى: |
ویرایش