۴۲۵٬۲۲۵
ویرایش
جز (جایگزینی متن - 'ا(' به 'ا (') |
جز (جایگزینی متن - 'ه(' به 'ه (') |
||
خط ۵۶: | خط ۵۶: | ||
#هرچند مقايسه تفصيلى متن عربى و ترجمه فارسى و داورى درباره ميزان موفقيت مترجم در اثر حاضر كارى تخصصى و مشكل است و نياز به فرصتى فراخ دارد، وليكن بهعنوان نمونه و مقايسه اجمالى به ذكر چند عبارت از متن و ترجمه آن، اكتفا مىشود: | #هرچند مقايسه تفصيلى متن عربى و ترجمه فارسى و داورى درباره ميزان موفقيت مترجم در اثر حاضر كارى تخصصى و مشكل است و نياز به فرصتى فراخ دارد، وليكن بهعنوان نمونه و مقايسه اجمالى به ذكر چند عبارت از متن و ترجمه آن، اكتفا مىشود: | ||
يك- نويسنده گرامى چنين نوشته است: «في الخصال: بإسناده إلى علي(ع) - في حديث الأربعمائة - قال: تزوجوا؛ فإن التزويج سنة رسولالله(ص)؛ فانه كان يقول: من كان يحب أن يتبع سنتي فإن من سنتي التزويج». مترجم محترم، متن مذكور را چنين ترجمه كرده است: «[[شيخ صدوق]] در «خصال» - ضمن حديث اربعمائه - از على(ع) روايت كرده كه فرمود: ازدواج، سنت رسول خدا (ص) است؛ زيراكه آن حضرت مىفرمود: اگر كسى بخواهد از سنت من پيروى كند، همانا از سنت من «ازدواج» است <ref>ر.ك: متن كتاب، ص146</ref>. | يك- نويسنده گرامى چنين نوشته است: «في الخصال: بإسناده إلى علي(ع) - في حديث الأربعمائة - قال: تزوجوا؛ فإن التزويج سنة رسولالله (ص)؛ فانه كان يقول: من كان يحب أن يتبع سنتي فإن من سنتي التزويج». مترجم محترم، متن مذكور را چنين ترجمه كرده است: «[[شيخ صدوق]] در «خصال» - ضمن حديث اربعمائه - از على(ع) روايت كرده كه فرمود: ازدواج، سنت رسول خدا (ص) است؛ زيراكه آن حضرت مىفرمود: اگر كسى بخواهد از سنت من پيروى كند، همانا از سنت من «ازدواج» است <ref>ر.ك: متن كتاب، ص146</ref>. | ||
يادآورى: در اينجا مترجم محترم، عبارت «تزوجوا» به معنى «ازدواج كنيد» را فراموش كرده و ترجمه نكرده است. | يادآورى: در اينجا مترجم محترم، عبارت «تزوجوا» به معنى «ازدواج كنيد» را فراموش كرده و ترجمه نكرده است. | ||
دو- نويسنده گرامى در مورد شب نيمه شعبان چنين نوشته است: «... و كان رسولالله(ص) يدعو فيها و يقول: اللهم اقسم لنا من خشيتك ما يحول بيننا و بين معصيتك و من طاعتك ما تبلغنا به رضوانك و من اليقين ما يهون علينا به مصيبات الدنيا. اللهم متعنا بأسماعنا و أبصارنا و قوتنا ما أحييتنا و اجعله الوارث منا و اجعل ثارنا على من ظلمنا و انصرنا على من عادانا و لا تجعل مصيبتنا في ديننا و لا تجعل الدنيا أكبر همنا و لا مبلغ علمنا و لا تسلط علينا من لا يرحمنا برحمتك يا أرحم الراحمين». | دو- نويسنده گرامى در مورد شب نيمه شعبان چنين نوشته است: «... و كان رسولالله (ص) يدعو فيها و يقول: اللهم اقسم لنا من خشيتك ما يحول بيننا و بين معصيتك و من طاعتك ما تبلغنا به رضوانك و من اليقين ما يهون علينا به مصيبات الدنيا. اللهم متعنا بأسماعنا و أبصارنا و قوتنا ما أحييتنا و اجعله الوارث منا و اجعل ثارنا على من ظلمنا و انصرنا على من عادانا و لا تجعل مصيبتنا في ديننا و لا تجعل الدنيا أكبر همنا و لا مبلغ علمنا و لا تسلط علينا من لا يرحمنا برحمتك يا أرحم الراحمين». | ||
مترجم محترم، متن مذكور را چنين ترجمه كرده است: «... رسول خدا (ص) در آن شب چنين دعا مىكرد: خدايا خشيت و خوفت را، بهقدرى در دلم قرار ده كه مانع از معصيت و نافرمانيم بشود؛ همچنين به اطاعت و فرمانبرداريت، بهاندازهاى مرا موفق دار كه موجب رضايت و خوشنودى تو گردد و از يقين بهقدرى به من موهبت نما كه با داشتن آن تمام مصيبتهاى دنيا برايم آسان شود. خدايا! تا زندهايم ما را از چشم و گوش و توانايى كه به ما بخشيدهاى بهرهور ساز و آنها را وارث ما قرار ده و خون ما را از آن كس كه بر ما ستم مىكند بگير و بر دشمنان، ما را نصرت و يارى ده - خدايا - بلا و مصيبتمان را در دينمان قرار مده و دنيا را بزرگترين هم و غم و منتهاى دانش ما مگردان و كسى را كه رحم نمىكند بر ما مسلط مساز؛ به رحمتت اى مهربانترين مهربانان». | مترجم محترم، متن مذكور را چنين ترجمه كرده است: «... رسول خدا (ص) در آن شب چنين دعا مىكرد: خدايا خشيت و خوفت را، بهقدرى در دلم قرار ده كه مانع از معصيت و نافرمانيم بشود؛ همچنين به اطاعت و فرمانبرداريت، بهاندازهاى مرا موفق دار كه موجب رضايت و خوشنودى تو گردد و از يقين بهقدرى به من موهبت نما كه با داشتن آن تمام مصيبتهاى دنيا برايم آسان شود. خدايا! تا زندهايم ما را از چشم و گوش و توانايى كه به ما بخشيدهاى بهرهور ساز و آنها را وارث ما قرار ده و خون ما را از آن كس كه بر ما ستم مىكند بگير و بر دشمنان، ما را نصرت و يارى ده - خدايا - بلا و مصيبتمان را در دينمان قرار مده و دنيا را بزرگترين هم و غم و منتهاى دانش ما مگردان و كسى را كه رحم نمىكند بر ما مسلط مساز؛ به رحمتت اى مهربانترين مهربانان». | ||
خط ۶۶: | خط ۶۶: | ||
يادآورى: ترجمه «اقسم لنا من خشيتك...»، به «خشيت و خوفت را بهقدرى در دلم قرار ده...»، دقيق نيست چون «اقسم»؛ يعنى تقسيم كن و همچنين بسيارى از ضميرهاى متكلم مع الغير در برگردان بهصورت متكلم وحده ذكر شده و... | يادآورى: ترجمه «اقسم لنا من خشيتك...»، به «خشيت و خوفت را بهقدرى در دلم قرار ده...»، دقيق نيست چون «اقسم»؛ يعنى تقسيم كن و همچنين بسيارى از ضميرهاى متكلم مع الغير در برگردان بهصورت متكلم وحده ذكر شده و... | ||
سه- نويسنده گرامى چنين نوشته است: «... عن الصادق(ع) قال: ما من مؤمن إلا و فيه دعابة و كان رسولالله(ص) يداعب و لا يقول إلا حقا و في الكافي مسندا عن معمر بن خلاد، قال: سألت أباالحسن(ع) فقلت: جعلت فداك الرجل يكون مع القوم، فيمضي بينهم كلام يمزحون و يضحكون، فقال: لا بأس ما لم يكن - فظننت أنه عنى الفحش - ثم قال: إن رسولالله(ص) كان يأتيه الأعرابي فيأتي إليه الهدية ثم يقول مكانه: أعطنا ثمن هديتنا، فيضحك رسولالله(ص) و كان إذا اغتم يقول: ما فعل الأعرابي أتانا». | سه- نويسنده گرامى چنين نوشته است: «... عن الصادق(ع) قال: ما من مؤمن إلا و فيه دعابة و كان رسولالله (ص) يداعب و لا يقول إلا حقا و في الكافي مسندا عن معمر بن خلاد، قال: سألت أباالحسن(ع) فقلت: جعلت فداك الرجل يكون مع القوم، فيمضي بينهم كلام يمزحون و يضحكون، فقال: لا بأس ما لم يكن - فظننت أنه عنى الفحش - ثم قال: إن رسولالله (ص) كان يأتيه الأعرابي فيأتي إليه الهدية ثم يقول مكانه: أعطنا ثمن هديتنا، فيضحك رسولالله (ص) و كان إذا اغتم يقول: ما فعل الأعرابي أتانا». | ||
مترجم محترم، متن مذكور را چنين ترجمه كرده است: «... از [[امام جعفر صادق(ع)|امام صادق(ع)]] نقل شده كه فرمود: مؤمنى نيست مگر اينكه از مزاح بهرهاى دارد و رسول خدا (ص) مزاح مىفرمود و جز مطالب حق چيزى نمىگفت. در «كافى» از معمر بن خلاد روايت شده كه گفت: از حضرت رضا (ع) پرسيدم قربانت گردم انسان در ميان جمعى قرار گرفته، سخنى پيش مىآيد، مزاح مىكنند و مىخندند! فرمود: مانعى نيست، اگر نباشد - راوى گويد من يقين كردم منظور حضرت فحش دادن و ناسزا گفتن است - بعد فرمود: مرد عربى پيش رسول خدا (ص) مىآمد و براى حضرت هديه مىآورد و همان جا مىگفت: پول هديه مرا مرحمت كن. رسول خدا (ص) مىخنديد و آن حضرت هر وقت غمناك مىگرديد، مىفرمود: اعرابى چه شد، كاش مىآمد» <ref>همان، ص49</ref>. | مترجم محترم، متن مذكور را چنين ترجمه كرده است: «... از [[امام جعفر صادق(ع)|امام صادق(ع)]] نقل شده كه فرمود: مؤمنى نيست مگر اينكه از مزاح بهرهاى دارد و رسول خدا (ص) مزاح مىفرمود و جز مطالب حق چيزى نمىگفت. در «كافى» از معمر بن خلاد روايت شده كه گفت: از حضرت رضا (ع) پرسيدم قربانت گردم انسان در ميان جمعى قرار گرفته، سخنى پيش مىآيد، مزاح مىكنند و مىخندند! فرمود: مانعى نيست، اگر نباشد - راوى گويد من يقين كردم منظور حضرت فحش دادن و ناسزا گفتن است - بعد فرمود: مرد عربى پيش رسول خدا (ص) مىآمد و براى حضرت هديه مىآورد و همان جا مىگفت: پول هديه مرا مرحمت كن. رسول خدا (ص) مىخنديد و آن حضرت هر وقت غمناك مىگرديد، مىفرمود: اعرابى چه شد، كاش مىآمد» <ref>همان، ص49</ref>. |
ویرایش