پرش به محتوا

فضائل الامام علي علیه‌السلام: تفاوت میان نسخه‌ها

جز
جایگزینی متن - 'ه(' به 'ه ('
جز (جایگزینی متن - ' ،' به '،')
جز (جایگزینی متن - 'ه(' به 'ه (')
خط ۵۹: خط ۵۹:
نويسنده در اولين عنوان، به دنبال پاسخ به اين سؤال كه چرا از اهل‌بيت(ع) پيروى مى‌كنيم، به بررسى آنچه نسبت دادن آن به اهل‌بيت(ع) روا و يا نارواست، پرداخته است <ref>متن كتاب، ص15</ref>.
نويسنده در اولين عنوان، به دنبال پاسخ به اين سؤال كه چرا از اهل‌بيت(ع) پيروى مى‌كنيم، به بررسى آنچه نسبت دادن آن به اهل‌بيت(ع) روا و يا نارواست، پرداخته است <ref>متن كتاب، ص15</ref>.


[[امام جعفر صادق(ع)|امام صادق(ع)]] در روايتى مى‌فرمايند: «آنچه از (ويژگى و فضيلت‌هاى) ما به شما رسيد كه نسبت دادن آن‌ها به مخلوقين روا بود (اما) شما آن را نمى‌دانستيد و نمى‌فهميديد، پس آن را انكار ننماييد و به ما نسبت دهيد و آنچه از ما به شما رسيد كه در مورد مخلوقين روا نبود، پس آن را انكار نموده و به ما نسبت ندهيد» <ref>سيادت عبدالرزاق، ص21</ref>. نويسنده در توضيح اين روايت، به تبين عقيده شيعه در اين رابطه پرداخته و معتقد است امام(ع) در اين روايت درستى فضيلت‌هايى را كه به اهل‌بيت(ع) نسبت داده مى‌شود، با تعيين آن‌ها به‌عنوان صفات مخلوق كمتر از خالق، مشخص نموده است. به اعتقاد وى، اين سخن امام(ع)، مرزى آشكار ميان سخن روا و عادلانه و گفتار دروغ و افترا درباره آنان تلقى مى‌شود و بنابراين، عقيده شيعه اماميه درباره امامان خود، به‌صواب مى‌باشد؛ زيرا آنان ايمان راسخ و بدون هيچ شك و ترديدى دارند كه خداوند هيچ شريكى در خلق و روزى و علم غيب، ندارد و والاتر و برتر از آن است كه در كسى حلول نموده يا كسى چون او شود و نيز پس از پيامبر(ص)، نه رسولى است و نه وحى‌اى و معرفت ائمه(ع) بدون طاعات و عبادات ديگر، سودى نخواهد بخشيد <ref>همان، ص25</ref>.
[[امام جعفر صادق(ع)|امام صادق(ع)]] در روايتى مى‌فرمايند: «آنچه از (ويژگى و فضيلت‌هاى) ما به شما رسيد كه نسبت دادن آن‌ها به مخلوقين روا بود (اما) شما آن را نمى‌دانستيد و نمى‌فهميديد، پس آن را انكار ننماييد و به ما نسبت دهيد و آنچه از ما به شما رسيد كه در مورد مخلوقين روا نبود، پس آن را انكار نموده و به ما نسبت ندهيد» <ref>سيادت عبدالرزاق، ص21</ref>. نويسنده در توضيح اين روايت، به تبين عقيده شيعه در اين رابطه پرداخته و معتقد است امام(ع) در اين روايت درستى فضيلت‌هايى را كه به اهل‌بيت(ع) نسبت داده مى‌شود، با تعيين آن‌ها به‌عنوان صفات مخلوق كمتر از خالق، مشخص نموده است. به اعتقاد وى، اين سخن امام(ع)، مرزى آشكار ميان سخن روا و عادلانه و گفتار دروغ و افترا درباره آنان تلقى مى‌شود و بنابراين، عقيده شيعه اماميه درباره امامان خود، به‌صواب مى‌باشد؛ زيرا آنان ايمان راسخ و بدون هيچ شك و ترديدى دارند كه خداوند هيچ شريكى در خلق و روزى و علم غيب، ندارد و والاتر و برتر از آن است كه در كسى حلول نموده يا كسى چون او شود و نيز پس از پيامبر(ص)، نه رسولى است و نه وحى‌اى و معرفت ائمه (ع) بدون طاعات و عبادات ديگر، سودى نخواهد بخشيد <ref>همان، ص25</ref>.


در عنوان دوم، روايتى از پيامبر(ص) نقل شده است كه آن حضرت در آن، امتيازات و اختصاصات حضرت على(ع)، از جمله داشتن پدر زنى مثل پيامبر(ص)، همسرى چون فاطمه(س) و فرزندانى چون حسنين(ع) را برشمرده است <ref>متن كتاب، ص27</ref>.
در عنوان دوم، روايتى از پيامبر(ص) نقل شده است كه آن حضرت در آن، امتيازات و اختصاصات حضرت على(ع)، از جمله داشتن پدر زنى مثل پيامبر(ص)، همسرى چون فاطمه (س) و فرزندانى چون حسنين(ع) را برشمرده است <ref>متن كتاب، ص27</ref>.


در توضيح اين روايت، نويسنده به اين نكته اشاره دارد كه هرچند پيامبر(ص) فرزندان صلبى پسر نداشت، اما از داشتن دودمان و نسل محروم نگشت، بلكه از فرزندان پسر نيز محروم نگشت؛ زيرا به نص صريح قرآن، حسن(ع) و حسين(ع) هر دو فرزندان اويند و اهل سنت و شيعيان بر يك باورند كه مقصود از «أنفسنا»، پيامبر(ص) و على(ع)، «نساءنا» فاطمه(س) و «أبناءنا» حسن(ع) و حسين(ع) مى‌باشند كه در آيه مباهله وارد شده است <ref>سيادت عبدالرزاق، ص42</ref>.
در توضيح اين روايت، نويسنده به اين نكته اشاره دارد كه هرچند پيامبر(ص) فرزندان صلبى پسر نداشت، اما از داشتن دودمان و نسل محروم نگشت، بلكه از فرزندان پسر نيز محروم نگشت؛ زيرا به نص صريح قرآن، حسن(ع) و حسين(ع) هر دو فرزندان اويند و اهل سنت و شيعيان بر يك باورند كه مقصود از «أنفسنا»، پيامبر(ص) و على(ع)، «نساءنا» فاطمه (س) و «أبناءنا» حسن(ع) و حسين(ع) مى‌باشند كه در آيه مباهله وارد شده است <ref>سيادت عبدالرزاق، ص42</ref>.


در عنوان سوم، درباره [[امام على(ع)]] و حضرت فاطمه(س) و كفو و همتايى ايشان نسبت به هم، توضيح داده شده است <ref>متن كتاب، ص39-54</ref> و در عنوان چهارم، گوشه‌هايى از شجاعت حضرت امير(ع)، به تصوير كشيده شده است. نويسنده، معتقد است سخن گفتن درباره شجاعت حضرت على(ع)، مانند سخن گفتن درباره نور خورشيد، توضيح واضحات است <ref>همان، ص55</ref>.
در عنوان سوم، درباره [[امام على(ع)]] و حضرت فاطمه (س) و كفو و همتايى ايشان نسبت به هم، توضيح داده شده است <ref>متن كتاب، ص39-54</ref> و در عنوان چهارم، گوشه‌هايى از شجاعت حضرت امير(ع)، به تصوير كشيده شده است. نويسنده، معتقد است سخن گفتن درباره شجاعت حضرت على(ع)، مانند سخن گفتن درباره نور خورشيد، توضيح واضحات است <ref>همان، ص55</ref>.


در عنوان پنجم، از سخاوت‌مندى و كرم امام(ع) سخن به ميان آمده است. به اعتقاد نويسنده، سخن از كرم و سخاوت‌مندى آن حضرت، از سخن گفتن در مورد زهد و پارسايى و روى‌گردانى حضرتش از دنيا و توشه آن، آشكار مى‌شود؛ زيرا آنكه علت و چرايى چيزى را دريافت، بر پيامدها و معلولات نيز آگاهى مى‌يابد <ref>سيادت عبدالرزاق، ص85</ref>.
در عنوان پنجم، از سخاوت‌مندى و كرم امام(ع) سخن به ميان آمده است. به اعتقاد نويسنده، سخن از كرم و سخاوت‌مندى آن حضرت، از سخن گفتن در مورد زهد و پارسايى و روى‌گردانى حضرتش از دنيا و توشه آن، آشكار مى‌شود؛ زيرا آنكه علت و چرايى چيزى را دريافت، بر پيامدها و معلولات نيز آگاهى مى‌يابد <ref>سيادت عبدالرزاق، ص85</ref>.
۴۲۵٬۲۲۵

ویرایش