۴۲۵٬۲۲۵
ویرایش
جز (جایگزینی متن - ')ا' به ') ا') |
جز (جایگزینی متن - ')و' به ') و') |
||
خط ۶۰: | خط ۶۰: | ||
مولف مباحث كتاب را به 6 مقصد تقسيم مىكند.او مىگويد آنچه از علم كلام مورد بحث واقع شده است يا مربوط به سمعيات است(مقصد ششم) و يا مربوط به عقليات مختص به واجب تعالى است(مقصد پنجم). | مولف مباحث كتاب را به 6 مقصد تقسيم مىكند.او مىگويد آنچه از علم كلام مورد بحث واقع شده است يا مربوط به سمعيات است(مقصد ششم) و يا مربوط به عقليات مختص به واجب تعالى است(مقصد پنجم). | ||
حال عقليات،يا مختص به ممكن جوهر است(مقصد چهارم)و يا مختص به ممكن عرض است(مقصد سوم)و يا از عقلياتى است كه به هيچيك از مباحث سابق اختصاص ندارد(مقصد دوم)و يا هيچ يك از مقاصد كلامى نبوده بلكه از مبادى آن است(مقصد اول) اما تفصيل مقاصد: | حال عقليات،يا مختص به ممكن جوهر است(مقصد چهارم) و يا مختص به ممكن عرض است(مقصد سوم) و يا از عقلياتى است كه به هيچيك از مباحث سابق اختصاص ندارد(مقصد دوم) و يا هيچ يك از مقاصد كلامى نبوده بلكه از مبادى آن است(مقصد اول) اما تفصيل مقاصد: | ||
المقصد الاول فى المبادى، كه از سه فصل تشكيل يافته است: | المقصد الاول فى المبادى، كه از سه فصل تشكيل يافته است: | ||
خط ۱۳۵: | خط ۱۳۵: | ||
[[تفتازانی، مسعود بن عمر|تفتازانى]] در بحث صحابه براى اينكه دامن صحابۀ غاصب بر حضرت امير المومنين(ع) را پاك كند مىگويد«قد استقرت آراء المحققين من علماء الدين على ان البحث عن احوال الصحابة و ما جرى بينهم من الموافقة و المخالفة ليس من العقائد الدينية و القواعد الكلامية و ليس له نفع فى الدين بل ربما يضر باليقين».[2] | [[تفتازانی، مسعود بن عمر|تفتازانى]] در بحث صحابه براى اينكه دامن صحابۀ غاصب بر حضرت امير المومنين(ع) را پاك كند مىگويد«قد استقرت آراء المحققين من علماء الدين على ان البحث عن احوال الصحابة و ما جرى بينهم من الموافقة و المخالفة ليس من العقائد الدينية و القواعد الكلامية و ليس له نفع فى الدين بل ربما يضر باليقين».[2] | ||
2-افضليت حضرت زهرا (س):مولف گرچه در جاى جاى كتاب با فضائل و كرامات اهل بيت(ع)با تعصب برخورد نموده است ولى با اينكه اكثر اهل تسنن در بين بانوان عايشه را تفضيل مىدهند، بعد از خلفاء قائل است كه حضرت زهرا (س)و فرزندان ايشان افضل هستند.او مىگويد«و اما بعدهم فقد ثبت ان فاطمة الزهراء سيدة نساء العالمين و ان الحسن و الحسين سيدا شباب اهل الجنة و...»[3] | 2-افضليت حضرت زهرا (س):مولف گرچه در جاى جاى كتاب با فضائل و كرامات اهل بيت(ع)با تعصب برخورد نموده است ولى با اينكه اكثر اهل تسنن در بين بانوان عايشه را تفضيل مىدهند، بعد از خلفاء قائل است كه حضرت زهرا (س) و فرزندان ايشان افضل هستند.او مىگويد«و اما بعدهم فقد ثبت ان فاطمة الزهراء سيدة نساء العالمين و ان الحسن و الحسين سيدا شباب اهل الجنة و...»[3] | ||
3-شبهۀ جذر اصم:گرچه مولف از سوى علماء به عنوان شارح و مدرس افكار علماء سابق شناخته شده است و او را صاحب فكر جديدى نمىدانند اما با اين حال در لابهلاى كلمات او به مباحثى ابداعى همچون شبهۀ جذر اصم برمىخوريم.شبهۀ جذر اصم را مولف براى نفى حسن و قبح ذاتى بيان نموده است.او قائل است حسن و قبح ذاتى افعال، مستلزم اجتماع حسن و قبح در يك فعل است، مثلا وقتى مىگويم «من ديروز دروغ گفتم.»اگر اين خبر صادق باشد، حسن است با اينكه دروغ گفتن قبيح است. | 3-شبهۀ جذر اصم:گرچه مولف از سوى علماء به عنوان شارح و مدرس افكار علماء سابق شناخته شده است و او را صاحب فكر جديدى نمىدانند اما با اين حال در لابهلاى كلمات او به مباحثى ابداعى همچون شبهۀ جذر اصم برمىخوريم.شبهۀ جذر اصم را مولف براى نفى حسن و قبح ذاتى بيان نموده است.او قائل است حسن و قبح ذاتى افعال، مستلزم اجتماع حسن و قبح در يك فعل است، مثلا وقتى مىگويم «من ديروز دروغ گفتم.»اگر اين خبر صادق باشد، حسن است با اينكه دروغ گفتن قبيح است. |
ویرایش