۴۲۵٬۲۲۵
ویرایش
جز (جایگزینی متن - ' ،' به '،') |
جز (جایگزینی متن - 'ه(' به 'ه (') |
||
خط ۶۷: | خط ۶۷: | ||
در اين باب، جسمانيت به خدا نسبت داده شده و مؤلف، سعى كرده سخنانى را كه در نسبت دادن جسم به خدا از طرف [[[[ابن تیمیه، احمد بن عبدالحلیم|ابن تیمیه]]، احمد بن عبدالحلیم|ابن تيميه]] است، در اين باب جمعآورى كرده و به آنها پاسخ گويد. | در اين باب، جسمانيت به خدا نسبت داده شده و مؤلف، سعى كرده سخنانى را كه در نسبت دادن جسم به خدا از طرف [[[[ابن تیمیه، احمد بن عبدالحلیم|ابن تیمیه]]، احمد بن عبدالحلیم|ابن تيميه]] است، در اين باب جمعآورى كرده و به آنها پاسخ گويد. | ||
وى در باب دوم، به رد عقائد [[[[ابن تیمیه، احمد بن عبدالحلیم|ابن تیمیه]]، احمد بن عبدالحلیم|ابن تيميه]] در مشاهده شدن خداوند متعال، مخلوق بودن قرآن، عدم عصمت انبياء و ائمه(ع)، مخالفت او با تقيه در نزد شيعه، عدم قبول شفاعت، شرك دانستن زيارت قبور و اقامه عزاء و گريه بر مردگان، مىپردازد. | وى در باب دوم، به رد عقائد [[[[ابن تیمیه، احمد بن عبدالحلیم|ابن تیمیه]]، احمد بن عبدالحلیم|ابن تيميه]] در مشاهده شدن خداوند متعال، مخلوق بودن قرآن، عدم عصمت انبياء و ائمه (ع)، مخالفت او با تقيه در نزد شيعه، عدم قبول شفاعت، شرك دانستن زيارت قبور و اقامه عزاء و گريه بر مردگان، مىپردازد. | ||
درباره رويت بارى تعالى، [[[[ابن تیمیه، احمد بن عبدالحلیم|ابن تیمیه]]، احمد بن عبدالحلیم|ابن تيميه]] مىگويد كه احاديث متواتر وجود دارد و سلف به آن معتقد بودهاند كه خدا را مىتوان در آخرت مشاهده كرد. مگر پيامبر(ص) كه خدا را در دنيا هم مشاهده مىنمود. همچنين درباره حادث يا قديم بودن قرآن، به گفته [[حلی، حسن بن یوسف|علامه حلى]] درباره حادث بودن كلام الهى، اشكال گرفته است. | درباره رويت بارى تعالى، [[[[ابن تیمیه، احمد بن عبدالحلیم|ابن تیمیه]]، احمد بن عبدالحلیم|ابن تيميه]] مىگويد كه احاديث متواتر وجود دارد و سلف به آن معتقد بودهاند كه خدا را مىتوان در آخرت مشاهده كرد. مگر پيامبر(ص) كه خدا را در دنيا هم مشاهده مىنمود. همچنين درباره حادث يا قديم بودن قرآن، به گفته [[حلی، حسن بن یوسف|علامه حلى]] درباره حادث بودن كلام الهى، اشكال گرفته است. | ||
خط ۷۳: | خط ۷۳: | ||
همچنين [[[[ابن تیمیه، احمد بن عبدالحلیم|ابن تیمیه]]، احمد بن عبدالحلیم|ابن تيميه]] به اعتقاد شيعه در مورد افعال بندگان خدا خرده گرفته كه مىگويد: دلالتهاى فراوانى وجود دارد كه هر حادثى، خالقش خداست و فعل بندگان گنهكار از جمله حوادث است و هر ممكنى، وجود و عدم را مىپذيرد، پس اگر خدا بخواهد صورت مىپذيرد و اگر نخواهد نمىشود و فعل بنده از جمله ممكنات است. | همچنين [[[[ابن تیمیه، احمد بن عبدالحلیم|ابن تیمیه]]، احمد بن عبدالحلیم|ابن تيميه]] به اعتقاد شيعه در مورد افعال بندگان خدا خرده گرفته كه مىگويد: دلالتهاى فراوانى وجود دارد كه هر حادثى، خالقش خداست و فعل بندگان گنهكار از جمله حوادث است و هر ممكنى، وجود و عدم را مىپذيرد، پس اگر خدا بخواهد صورت مىپذيرد و اگر نخواهد نمىشود و فعل بنده از جمله ممكنات است. | ||
مؤلف از [[[[ابن تیمیه، احمد بن عبدالحلیم|ابن تیمیه]]، احمد بن عبدالحلیم|ابن تيميه]] نقل مىكند كه درباره عصمت ائمه(ع) گفته است: «عصمت انبياء بدعت است و اولين كسى كه اين بدعت را گذاشت، ابن سباء بود و اين قول از ابن سباء و تابعينش معروف است.» سپس [[[[ابن تیمیه، احمد بن عبدالحلیم|ابن تیمیه]]، احمد بن عبدالحلیم|ابن تيميه]] ادامه مىدهد كه عصمت ابوبكر و عمر، برتر از عصمت على(ع) است. در مورد تقيه گفته است كه رافضه انسانهاى منافقى هستند كه با مجوز تقيه، چيزى مىگويند كه به آن اعتقاد ندارند اما نويسنده به تمامى اين شبهات، به خوبى پاسخ داده است. | مؤلف از [[[[ابن تیمیه، احمد بن عبدالحلیم|ابن تیمیه]]، احمد بن عبدالحلیم|ابن تيميه]] نقل مىكند كه درباره عصمت ائمه (ع) گفته است: «عصمت انبياء بدعت است و اولين كسى كه اين بدعت را گذاشت، ابن سباء بود و اين قول از ابن سباء و تابعينش معروف است.» سپس [[[[ابن تیمیه، احمد بن عبدالحلیم|ابن تیمیه]]، احمد بن عبدالحلیم|ابن تيميه]] ادامه مىدهد كه عصمت ابوبكر و عمر، برتر از عصمت على(ع) است. در مورد تقيه گفته است كه رافضه انسانهاى منافقى هستند كه با مجوز تقيه، چيزى مىگويند كه به آن اعتقاد ندارند اما نويسنده به تمامى اين شبهات، به خوبى پاسخ داده است. | ||
مؤلف مىگويد كه [[[[ابن تیمیه، احمد بن عبدالحلیم|ابن تیمیه]]، احمد بن عبدالحلیم|ابن تيميه]]، منكر شفاعت نيست بلكه از ظاهر عبارات او استفاده مىشود كه شفاعت بعد از دخول جهنم حاصل مىشود و مخصوص پيامبر است و افرادى را كه ذرهاى از ايمان در قلبشان باشد از جهنم خارج مىكند. | مؤلف مىگويد كه [[[[ابن تیمیه، احمد بن عبدالحلیم|ابن تیمیه]]، احمد بن عبدالحلیم|ابن تيميه]]، منكر شفاعت نيست بلكه از ظاهر عبارات او استفاده مىشود كه شفاعت بعد از دخول جهنم حاصل مىشود و مخصوص پيامبر است و افرادى را كه ذرهاى از ايمان در قلبشان باشد از جهنم خارج مىكند. | ||
خط ۸۵: | خط ۸۵: | ||
فصل پنجم، درباره اقوال [[[[ابن تیمیه، احمد بن عبدالحلیم|ابن تیمیه]]، احمد بن عبدالحلیم|ابن تيميه]] نسبت حضرت زهرا (س) و اهل بيت(ع) است. وى تمام احاديثى كه در شان و فضيلت حضرت زهراست كذب دانسته مانند حديث معروف: «ان الله يغضب لغضبك». | فصل پنجم، درباره اقوال [[[[ابن تیمیه، احمد بن عبدالحلیم|ابن تیمیه]]، احمد بن عبدالحلیم|ابن تيميه]] نسبت حضرت زهرا (س) و اهل بيت(ع) است. وى تمام احاديثى كه در شان و فضيلت حضرت زهراست كذب دانسته مانند حديث معروف: «ان الله يغضب لغضبك». | ||
در فصل ششم، مؤلف به دروغهايى كه [[[[ابن تیمیه، احمد بن عبدالحلیم|ابن تیمیه]]، احمد بن عبدالحلیم|ابن تيميه]] به اولاد ائمه(ع) و اصحاب آنها وارد كرده، اشاره مىكند مانند ابن عباس، ابوذر، مالك اشتر، هاشم مرقال، محمد بن ابىبكر. | در فصل ششم، مؤلف به دروغهايى كه [[[[ابن تیمیه، احمد بن عبدالحلیم|ابن تیمیه]]، احمد بن عبدالحلیم|ابن تيميه]] به اولاد ائمه (ع) و اصحاب آنها وارد كرده، اشاره مىكند مانند ابن عباس، ابوذر، مالك اشتر، هاشم مرقال، محمد بن ابىبكر. | ||
وى درباره حضرت ابوطالب، اسرار بر كفر او دارد و به قول مؤلف كتاب، هيچ دليلى بر اين امر جز بغضى كه نسبت به اميرالمومنين دارد، وجود ندارد. | وى درباره حضرت ابوطالب، اسرار بر كفر او دارد و به قول مؤلف كتاب، هيچ دليلى بر اين امر جز بغضى كه نسبت به اميرالمومنين دارد، وجود ندارد. |
ویرایش