۴۲۵٬۲۲۵
ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۴۸: | خط ۴۸: | ||
'''شيخ محمد حسين كاشف الغطا''' عالم بزرگ شیعی از خاندان کاشفالغطاء(۱۲۹۴ق نجف- ۱۳۷۳ق کرند کرمانشاه)واز مراجع تقلید شیعه عراق. | '''شيخ محمد حسين كاشف الغطا''' عالم بزرگ شیعی از خاندان کاشفالغطاء(۱۲۹۴ق نجف- ۱۳۷۳ق کرند کرمانشاه)واز مراجع تقلید شیعه عراق. | ||
در سال | در سال ۱۲۹۴ ق در محله عماره نجف ديده به جهان گشود. | ||
جد او آیتالله شيخ جعفر كاشف الغطا (متوفى 1228 ق) سرشناسترين و پر آوازهترين فرد اين خاندان است و فرزندان و نوادگان وى از دانشمندان و مجتهدان بزرگ عراق بودند. آيه الله شيخ على كاشف الغطا (متوفاى 1320 ق) پدر قهرمان اين دفتر از مراجع بلند پايه تقليد عراق بود. | جد او آیتالله شيخ جعفر كاشف الغطا (متوفى 1228 ق) سرشناسترين و پر آوازهترين فرد اين خاندان است و فرزندان و نوادگان وى از دانشمندان و مجتهدان بزرگ عراق بودند. آيه الله شيخ على كاشف الغطا (متوفاى 1320 ق) پدر قهرمان اين دفتر از مراجع بلند پايه تقليد عراق بود. | ||
خط ۵۸: | خط ۵۸: | ||
محمد حسين در ده سالگى وارد حوزه علميه نجف شد. ادبيات عرب، حساب، نجوم، فقه و اصول را با پشتكار و شوق فراوان فرا گرفت. عطش يادگيرى او را بى قرار كرده بود. نوجوان بود و آرزومند فراگيرى علوم بيشتر. | محمد حسين در ده سالگى وارد حوزه علميه نجف شد. ادبيات عرب، حساب، نجوم، فقه و اصول را با پشتكار و شوق فراوان فرا گرفت. عطش يادگيرى او را بى قرار كرده بود. نوجوان بود و آرزومند فراگيرى علوم بيشتر. | ||
محمد حسين در كنار تحصيل علوم حوزوى به مطالعه عميق در ادبيات عرب پرداخت. ذوق ادبى خوبى داشت. نثر و نظم زيباى نوشتهها و سرودههاى او از ابتداى نوجوانى، هويداى روح لطيف و مهربانش بود. محمد حسين از ابتداى نوجوانى به سرودن شعر و نويسندگى پرداخت. پانزده ساله بود كه کتاب «العبقات العنبريه» را درباره خاندان خود نوشت. هنوز هيجده بهار بيش نديده بود كه دروس سطح حوزه را به پايان برد و به درس خارج فقه و اصول | محمد حسين در كنار تحصيل علوم حوزوى به مطالعه عميق در ادبيات عرب پرداخت. ذوق ادبى خوبى داشت. نثر و نظم زيباى نوشتهها و سرودههاى او از ابتداى نوجوانى، هويداى روح لطيف و مهربانش بود. محمد حسين از ابتداى نوجوانى به سرودن شعر و نويسندگى پرداخت. پانزده ساله بود كه کتاب «العبقات العنبريه» را درباره خاندان خود نوشت. هنوز هيجده بهار بيش نديده بود كه دروس سطح حوزه را به پايان برد و به درس خارج فقه و اصول [[یزدی، محمدکاظم بن عبدالعظیم|آيتالله سيد محمد كاظم يزدى]] و [[آخوند خراسانی، محمدکاظم بن حسین|آيتالله آخوند خراسانى]] راه يافت. | ||
روح ناآرامى داشت. ادبيات عرب و تاريخ نتوانست عطش ذهنش را فرو نشاند. به اميد اينكه گمشدهاش را در اشعار شاعران و تاريخ خاندانش بيايد، سالها در وادى شعر و ادب و تاريخ گام نهاد. اما باز تشنه بود. شگفت كه خود نمى دانست تشنه چيست! به سراغ بركه حكمت و فلسفه رفت تا روح تشنهاش را سيراب نمايد. وى در اين باره مى گويد: | روح ناآرامى داشت. ادبيات عرب و تاريخ نتوانست عطش ذهنش را فرو نشاند. به اميد اينكه گمشدهاش را در اشعار شاعران و تاريخ خاندانش بيايد، سالها در وادى شعر و ادب و تاريخ گام نهاد. اما باز تشنه بود. شگفت كه خود نمى دانست تشنه چيست! به سراغ بركه حكمت و فلسفه رفت تا روح تشنهاش را سيراب نمايد. وى در اين باره مى گويد: |
ویرایش