۴۲۵٬۲۲۵
ویرایش
جز (جایگزینی متن - 'ۀ«' به 'ۀ «') |
جز (جایگزینی متن - ')ا' به ') ا') |
||
خط ۳۷: | خط ۳۷: | ||
#ملا فتح اللّه كاشانى؛ سلسلۀ نسب ميرزا ابوالحسن شعرانى، به دانشمندى بزرگ و قرآن شناسى فرزانه يعنى علامه «ملا فتح اللّه كاشانى»(م 988 ق.) مفسر معروف عصر صفويه مىرسد. تفسير «منهج الصادقين» وى به زبان فارسى شهرۀ آفاق است. | #ملا فتح اللّه كاشانى؛ سلسلۀ نسب ميرزا ابوالحسن شعرانى، به دانشمندى بزرگ و قرآن شناسى فرزانه يعنى علامه «ملا فتح اللّه كاشانى»(م 988 ق.) مفسر معروف عصر صفويه مىرسد. تفسير «منهج الصادقين» وى به زبان فارسى شهرۀ آفاق است. | ||
#ابوالحسن مجتهد تهرانى؛ جد اعلاى ميرزا ابوالحسن شعرانى،شيخ ابوالحسن مجتهد تهرانى(1200-1272 ق.)است.در تهران و سپس اصفهان به تحصيل پرداخت آنگاه عازم عراق شده و در حوزههاى علميۀ آن ديار نزد بزرگانى چون [[طباطبایی کربلایی، علی بن محمدعلی|سيد على طباطبايى]](صاحب رياض)ادامۀ تحصيل داد و با اجازۀ اجتهاد به تهران مراجعت كرد. | #ابوالحسن مجتهد تهرانى؛ جد اعلاى ميرزا ابوالحسن شعرانى،شيخ ابوالحسن مجتهد تهرانى(1200-1272 ق.) است.در تهران و سپس اصفهان به تحصيل پرداخت آنگاه عازم عراق شده و در حوزههاى علميۀ آن ديار نزد بزرگانى چون [[طباطبایی کربلایی، علی بن محمدعلی|سيد على طباطبايى]](صاحب رياض) ادامۀ تحصيل داد و با اجازۀ اجتهاد به تهران مراجعت كرد. | ||
#آخوند غلامحسين؛ پدر بزرگ ميرزا ابوالحسن شعرانى، آخوند غلامحسين،يكى از علماى متقى و فاضل تهران بود. آخوند در سال 1313 ق.در نجف اشرف به خاك سپرده شد. | #آخوند غلامحسين؛ پدر بزرگ ميرزا ابوالحسن شعرانى، آخوند غلامحسين،يكى از علماى متقى و فاضل تهران بود. آخوند در سال 1313 ق.در نجف اشرف به خاك سپرده شد. | ||
#حاج شيخ محمد تهرانى؛ حاج شيخ محمد تهرانى، پدر ميرزا ابوالحسن شعرانى عالمى متقى بود.در سال 1346 ق.از دنيا رفت. | #حاج شيخ محمد تهرانى؛ حاج شيخ محمد تهرانى، پدر ميرزا ابوالحسن شعرانى عالمى متقى بود.در سال 1346 ق.از دنيا رفت. | ||
خط ۵۵: | خط ۵۵: | ||
شيخ ابوالحسن شعرانى پس از تكميل تحصيلات علمى و سير و سلوك عرفانى و علمى،در اوج استبداد رضا خانى، به تهران بازگشت و شروع به تبليغ و تدريس و تحقيق و ادامۀ سير و سلوك كرد.او خود در اين باره مىنويسد: | شيخ ابوالحسن شعرانى پس از تكميل تحصيلات علمى و سير و سلوك عرفانى و علمى،در اوج استبداد رضا خانى، به تهران بازگشت و شروع به تبليغ و تدريس و تحقيق و ادامۀ سير و سلوك كرد.او خود در اين باره مىنويسد: | ||
«چون عهد شباب به تحصيل علوم و حفظ اصطلاحات و رسوم بگذشت...از هر عملى بهره بگرفتم و از خرمنى خوشه برداشتم.گاهى به مطالعه كتب ادب از عجم و عرب، و زمانى به دراست(تدريس)اشارات([[ابن سینا، حسین بن عبدالله|ابن سينا]])و اسفار (ملا صدرا)و زمانى به تتبع تفاسير و اخبار، وقتى به تفسير و تحشيۀ كتب فقه و اصول و گاهى به تعمق در مسائل رياضى و معقول تا آن عهد به سر آمد...ساليان دراز،شب بيدار و روز تكرار هميشه ملازم دفاتر و كراريس(همراه دفترها و جزوهها)و پيوسته موافق اخلام و قراطيس(همدم قلمها و كاغذها)ناگهان سروش غيب در گوش، اين ندا داد كه علم براى معرفت است و معرفت بذر عمل و طاعت، و طاعت بى اخلاص نشود و اين همه ميسر نگردد مگر به توفيق خدا و توسل به اوليا، مشغولى تا چند ها. | «چون عهد شباب به تحصيل علوم و حفظ اصطلاحات و رسوم بگذشت...از هر عملى بهره بگرفتم و از خرمنى خوشه برداشتم.گاهى به مطالعه كتب ادب از عجم و عرب، و زمانى به دراست(تدريس) اشارات([[ابن سینا، حسین بن عبدالله|ابن سينا]])و اسفار (ملا صدرا)و زمانى به تتبع تفاسير و اخبار، وقتى به تفسير و تحشيۀ كتب فقه و اصول و گاهى به تعمق در مسائل رياضى و معقول تا آن عهد به سر آمد...ساليان دراز،شب بيدار و روز تكرار هميشه ملازم دفاتر و كراريس(همراه دفترها و جزوهها)و پيوسته موافق اخلام و قراطيس(همدم قلمها و كاغذها)ناگهان سروش غيب در گوش، اين ندا داد كه علم براى معرفت است و معرفت بذر عمل و طاعت، و طاعت بى اخلاص نشود و اين همه ميسر نگردد مگر به توفيق خدا و توسل به اوليا، مشغولى تا چند ها. | ||
{{شعر}} | {{شعر}} |
ویرایش