۴۲۵٬۲۲۵
ویرایش
جز (جایگزینی متن - 'ر(' به 'ر (') |
جز (جایگزینی متن - '»ر' به '» ر') |
||
خط ۹۹: | خط ۹۹: | ||
در اين دو بيت- به جز اينكه تصوير زيبا و زندهاى از بارندگى ديده مىشود، واژههاى «مرده، گريان، جان، فرود، تشنه و زنده» به شايستگى با هم در پيوستهاند تا بر آهنگ معنوى بيت بيفزايند. اما آنچه از اين هم زيباتر رخ نموده، واژه زندهرود است. شاعر مىتوانست مثلا به جاى «زنده»؛ واژه آشناى «طرف» را به كار برد و بگويد «برآسود چون تشنه بر طرف رود»، اما مىبينيم كه پيوند واژه «زنده» با واژههاى ديگر اين دو بيت به ويژه تقابل آن با زمين مرده چگونه بيت را بركشيده است و بخش عمده واژه «فرود» (رود) با «تشنه» و «زنده رود» در پيوند است. سعدى بىگمان فعل «فرود | در اين دو بيت- به جز اينكه تصوير زيبا و زندهاى از بارندگى ديده مىشود، واژههاى «مرده، گريان، جان، فرود، تشنه و زنده» به شايستگى با هم در پيوستهاند تا بر آهنگ معنوى بيت بيفزايند. اما آنچه از اين هم زيباتر رخ نموده، واژه زندهرود است. شاعر مىتوانست مثلا به جاى «زنده»؛ واژه آشناى «طرف» را به كار برد و بگويد «برآسود چون تشنه بر طرف رود»، اما مىبينيم كه پيوند واژه «زنده» با واژههاى ديگر اين دو بيت به ويژه تقابل آن با زمين مرده چگونه بيت را بركشيده است و بخش عمده واژه «فرود» (رود) با «تشنه» و «زنده رود» در پيوند است. سعدى بىگمان فعل «فرود آمدن» را براى همين منظور برگزيده است. | ||
چيرگى معنى در بوستان سعدى، توجه بسيارى از خوانندگان آثار سعدى را از دقت در زيبايىهاى هنرى اين اثر بازداشته است. سعدى با شناخت راست و درست از توش و توان واژهها و كاركرد هر كدام از آنها در ذهن آدمى، با چيرهدستى و استادى تمام، در سرودههاى خود، رشتهاى از پيوند معانى و گونهاى از هماهنگى معنوى پديد آورده است، تا با اين ترفند شاعرانه، سخن خود را به شيرينى در جان خواننده جارى سازد. | چيرگى معنى در بوستان سعدى، توجه بسيارى از خوانندگان آثار سعدى را از دقت در زيبايىهاى هنرى اين اثر بازداشته است. سعدى با شناخت راست و درست از توش و توان واژهها و كاركرد هر كدام از آنها در ذهن آدمى، با چيرهدستى و استادى تمام، در سرودههاى خود، رشتهاى از پيوند معانى و گونهاى از هماهنگى معنوى پديد آورده است، تا با اين ترفند شاعرانه، سخن خود را به شيرينى در جان خواننده جارى سازد. |
ویرایش