۴۲۵٬۲۲۵
ویرایش
جز (جایگزینی متن - 'قاضى سعيد قمى' به 'قاضى سعيد قمى ') |
جز (جایگزینی متن - 'ميرزا عبدالله افندى' به 'ميرزا عبدالله افندى ') |
||
خط ۱۰۵: | خط ۱۰۵: | ||
حكيم ملا عبدالرزاق لاهيجى به معنى واقعى عارف بود و بى بند و بارى در غالب قلندرى و مرشد و مريدى را سخت دشمن مىداشت. شهيد محراب آیتالله قاضى طباطبايى(ره) در مقدمه چاپ نشدهاش به كتاب گوهر مراد ضمن توضيح اين مطلب مىگويد: همه عالمان ربانى، عارف و صوفى صافى بودهاند ولى در زمان دولت صفويه نظر به اينكه تصوف به معنى بى بند و بارى در قالب قلندرى و پيرى و مريدى و دريوزگى و شلختگى وضع ناهنجارى پيدا كرده بود گروهى از عالمان ظاهرى هر كس را كه حالت عارفانه و از غير خدا بريدن داشت به تصوف - به اين معين - متهم مىكردند چنانكه [[شیخ بهایی، محمد بن حسین|شيخ بهايى]] و [[صدرالدین شیرازی، محمد بن ابراهیم|ملا صدرا]] و حكيم لاهيجى از اين گونه نسبتهاى ناروا در امان نماندند از آن جمله [[ميرزا عبدالله افندى]] مؤلف [[رياض العلماء و حياض الفضلاء|رياض العلماء]] درباره بسيارى از بزرگان چنين نسبتهايى داده و درباره حكيم لاهيجى نيز نوشته: او صوفى مشرب بود.<ref>[[رياض العلماء و حياض الفضلاء|رياض العلماء]]، ج3، ص114.</ref> در صورتى كه او از علماى ربانى و جامع علوم ظاهر و باطنى و از عرفاى الهى است نه از صوفيه ساختگى و بازيچه اغراض شوم. آنگاه اضافه مىفرمايد: غرض ما از عرفا و صوفيه آن علماى ربانى و عرفاى الهى هستند كه به رياضات شرعى و مجاهدات نفسانى از هوا و هوس نفس رسته و دل در محبت خدا بسته و سر بر آستانه مطابعت طريقه محمد و آل محمد(ع) گذاشته و طريق مخالفان آنها را هشته و خداوند عالم درهاى حكمت و معارف را به رويشان گشوده و قلوبشان را به نور معرفت منور كرده و دلشان را مخزن علوم الهى نموده و ايشان هم از ما سوى الله صرفنظر كردهاند و فكر و ذكرشان به عير از خدا چيز ديگرى نيست.... <ref>مقدمه چاپ نشده به گوهر مراد به نقل از طبع جديد گوهر مراد، آقاى قربانى، ص10 - 9.</ref> | حكيم ملا عبدالرزاق لاهيجى به معنى واقعى عارف بود و بى بند و بارى در غالب قلندرى و مرشد و مريدى را سخت دشمن مىداشت. شهيد محراب آیتالله قاضى طباطبايى(ره) در مقدمه چاپ نشدهاش به كتاب گوهر مراد ضمن توضيح اين مطلب مىگويد: همه عالمان ربانى، عارف و صوفى صافى بودهاند ولى در زمان دولت صفويه نظر به اينكه تصوف به معنى بى بند و بارى در قالب قلندرى و پيرى و مريدى و دريوزگى و شلختگى وضع ناهنجارى پيدا كرده بود گروهى از عالمان ظاهرى هر كس را كه حالت عارفانه و از غير خدا بريدن داشت به تصوف - به اين معين - متهم مىكردند چنانكه [[شیخ بهایی، محمد بن حسین|شيخ بهايى]] و [[صدرالدین شیرازی، محمد بن ابراهیم|ملا صدرا]] و حكيم لاهيجى از اين گونه نسبتهاى ناروا در امان نماندند از آن جمله [[افندی، عبدالله بن عیسیبیگ|ميرزا عبدالله افندى]] مؤلف [[رياض العلماء و حياض الفضلاء|رياض العلماء]] درباره بسيارى از بزرگان چنين نسبتهايى داده و درباره حكيم لاهيجى نيز نوشته: او صوفى مشرب بود.<ref>[[رياض العلماء و حياض الفضلاء|رياض العلماء]]، ج3، ص114.</ref> در صورتى كه او از علماى ربانى و جامع علوم ظاهر و باطنى و از عرفاى الهى است نه از صوفيه ساختگى و بازيچه اغراض شوم. آنگاه اضافه مىفرمايد: غرض ما از عرفا و صوفيه آن علماى ربانى و عرفاى الهى هستند كه به رياضات شرعى و مجاهدات نفسانى از هوا و هوس نفس رسته و دل در محبت خدا بسته و سر بر آستانه مطابعت طريقه محمد و آل محمد(ع) گذاشته و طريق مخالفان آنها را هشته و خداوند عالم درهاى حكمت و معارف را به رويشان گشوده و قلوبشان را به نور معرفت منور كرده و دلشان را مخزن علوم الهى نموده و ايشان هم از ما سوى الله صرفنظر كردهاند و فكر و ذكرشان به عير از خدا چيز ديگرى نيست.... <ref>مقدمه چاپ نشده به گوهر مراد به نقل از طبع جديد گوهر مراد، آقاى قربانى، ص10 - 9.</ref> | ||
==تأليفات== | ==تأليفات== |
ویرایش