پرش به محتوا

الأساس في التفسير: تفاوت میان نسخه‌ها

جز
جایگزینی متن - 'في ظلال القرآن' به 'في ظلال القرآن '
جز (جایگزینی متن - 'در باره' به 'درباره')
جز (جایگزینی متن - 'في ظلال القرآن' به 'في ظلال القرآن ')
خط ۸۲: خط ۸۲:
ب)- وحدت در سطح آيات: حوّى براى نشان دادن وحدت موضوعى در سطح آيه‌ها، هر سوره را به چند قسم، هر قسم را به چند مقطع، هر مقطع را به چند مجموعه يا فقره و هر فقره را به مجموعه‌اى از آيات تقسيم كرده و مقاصد هر سوره را در هريك از اين بخش‌ها واكاويده است. معمولاً هر سوره مقدمه و خاتمه نيز دارد. البته حوّى تقسيم سوره به اقسام را فقط درباره سوره‌هاى طولانى (بقره، آل عمران، مائده، انعام، اعراف، انفال، توبه، يونس، نحل) انجام داده است؛ همچنان‌كه سوره‌هاى كوچك پايان قرآن (بلد، ضحى، شمس، تين، علق، قدر، بينه، زلزله، عاديات، قارعه، تكاثر، عصر، همزه، فيل، قريش، ماعون، كوثر، كافرون، نصر، مسد، اخلاص، فلق و ناس) را به بخش‌هاى كوچك‌تر تقسيم نكرده است <ref>ر. ك.: همان</ref>.
ب)- وحدت در سطح آيات: حوّى براى نشان دادن وحدت موضوعى در سطح آيه‌ها، هر سوره را به چند قسم، هر قسم را به چند مقطع، هر مقطع را به چند مجموعه يا فقره و هر فقره را به مجموعه‌اى از آيات تقسيم كرده و مقاصد هر سوره را در هريك از اين بخش‌ها واكاويده است. معمولاً هر سوره مقدمه و خاتمه نيز دارد. البته حوّى تقسيم سوره به اقسام را فقط درباره سوره‌هاى طولانى (بقره، آل عمران، مائده، انعام، اعراف، انفال، توبه، يونس، نحل) انجام داده است؛ همچنان‌كه سوره‌هاى كوچك پايان قرآن (بلد، ضحى، شمس، تين، علق، قدر، بينه، زلزله، عاديات، قارعه، تكاثر، عصر، همزه، فيل، قريش، ماعون، كوثر، كافرون، نصر، مسد، اخلاص، فلق و ناس) را به بخش‌هاى كوچك‌تر تقسيم نكرده است <ref>ر. ك.: همان</ref>.


افزون بر اين، استثنائاتى در تقسيم‌بندى فوق ديده مى‌شود؛ مثلاً سوره يوسف را به مقدمه، قصه و خاتمه تقسيم كرده است و قصه را متشكل از چند مشهد (پرده) دانسته است و ظاهراً اين اصطلاح را از تفسير «في ظلال القرآن»، [[سید قطب]] اخذ كرده است. همچنين سوره‌هايى از قرآن را از تقسيم به مجموعه يا فقره آغاز كرده است كه احتمالاً حاكى از آن است كه سوره يك مقطع بيشتر ندارد؛ مثلاً سوره حجر را به‌منظور استفاده ساده‌تر خوانندگان، به‌جاى تقسيم به مقاطع، به مجموعه‌هاى آيات تقسيم كرده است. گاهى نيز اين مجموعه‌ها طولانى مى‌شوند كه خود به چند فقره تقسيم مى‌شوند، مانند سوره انبياء كه مجموعه هفتمش خود به دو فقره بخش شده است و گاهى به عكس، فقرات به مجموعه‌ها تقسيم مى‌شوند، مانند سوره غافر كه شامل سه فقره است و فقره‌هاى اول و دوم به ترتيب از پنج و چهار مجموعه تشكيل شده‌اند <ref>ر. ك.: همان</ref>.
افزون بر اين، استثنائاتى در تقسيم‌بندى فوق ديده مى‌شود؛ مثلاً سوره يوسف را به مقدمه، قصه و خاتمه تقسيم كرده است و قصه را متشكل از چند مشهد (پرده) دانسته است و ظاهراً اين اصطلاح را از تفسير «[[في ظلال القرآن]] »، [[سید قطب]] اخذ كرده است. همچنين سوره‌هايى از قرآن را از تقسيم به مجموعه يا فقره آغاز كرده است كه احتمالاً حاكى از آن است كه سوره يك مقطع بيشتر ندارد؛ مثلاً سوره حجر را به‌منظور استفاده ساده‌تر خوانندگان، به‌جاى تقسيم به مقاطع، به مجموعه‌هاى آيات تقسيم كرده است. گاهى نيز اين مجموعه‌ها طولانى مى‌شوند كه خود به چند فقره تقسيم مى‌شوند، مانند سوره انبياء كه مجموعه هفتمش خود به دو فقره بخش شده است و گاهى به عكس، فقرات به مجموعه‌ها تقسيم مى‌شوند، مانند سوره غافر كه شامل سه فقره است و فقره‌هاى اول و دوم به ترتيب از پنج و چهار مجموعه تشكيل شده‌اند <ref>ر. ك.: همان</ref>.


حوّى در اين تقسيم‌بندى‌ها از معيارهاى معنوى و لفظى هر دو بهره جسته است؛ مثلاً در ضمن تقسيم‌بندى قسم نخست سوره انعام، از تكرار ضمير «هو» در ابتداى آيات به‌عنوان نشانه آغاز و پايان مقاطعِ اين قسم بهره گرفته است. البته متذكر شده است كه در مواردى كه اين نشانه‌ها در اختيار نيست، از علائم معنوى سود جسته است. همچنين نشانه تقسيم سوره زمر به دو مقطع، تكرار {{متن قرآن|إِنَّا أَنْزَلْنَا|سوره=زمر|آیه=2-41}}
حوّى در اين تقسيم‌بندى‌ها از معيارهاى معنوى و لفظى هر دو بهره جسته است؛ مثلاً در ضمن تقسيم‌بندى قسم نخست سوره انعام، از تكرار ضمير «هو» در ابتداى آيات به‌عنوان نشانه آغاز و پايان مقاطعِ اين قسم بهره گرفته است. البته متذكر شده است كه در مواردى كه اين نشانه‌ها در اختيار نيست، از علائم معنوى سود جسته است. همچنين نشانه تقسيم سوره زمر به دو مقطع، تكرار {{متن قرآن|إِنَّا أَنْزَلْنَا|سوره=زمر|آیه=2-41}}
۴۲۵٬۲۲۵

ویرایش