پرش به محتوا

المسالك و الممالك (اصطخري): تفاوت میان نسخه‌ها

جز
جایگزینی متن - 'ابن‌حوقل' به 'ابن‌حوقل '
جز (جایگزینی متن - ':ت' به ': ت')
جز (جایگزینی متن - 'ابن‌حوقل' به 'ابن‌حوقل ')
خط ۷۱: خط ۷۱:
احتمالاً اصطخري در همراه كردن آثار خود با نقشه‌ها، روش ابوزيد بلخى را به كار گرفته است، چه از نام كتاب ابوزيد بلخى، صور الاقاليم، مى‌توان دريافت كه اين كتاب با نقشه‌هايى همراه بوده است. نوشته‌هاي جغرافى نگارانى؛ چون مقدسى، ياقوت و ديگران نيز مؤيد اين نكته است.
احتمالاً اصطخري در همراه كردن آثار خود با نقشه‌ها، روش ابوزيد بلخى را به كار گرفته است، چه از نام كتاب ابوزيد بلخى، صور الاقاليم، مى‌توان دريافت كه اين كتاب با نقشه‌هايى همراه بوده است. نوشته‌هاي جغرافى نگارانى؛ چون مقدسى، ياقوت و ديگران نيز مؤيد اين نكته است.


درباره نقشه‌هاي كتاب اصطخري نظر جغرافى‌نگاران تا اندازه‌اي متفاوت است. ابن‌حوقل كه معاصر اصطخري بوده، و گويا در 340ق با وي ديداري داشته است. درباره اين ديدار چنين مى‌نويسد: ابواسحاق فارسى را ديدم كه‌اين نقشه را از سرزمين سند (هند) كشيده بود كه‌آشفته مى‌نمود. وي نقشه فارس را نيكو كشيده بود. من آذربايجان را بدين گونه كشيدم كه نيكو خواند. جزيره را نيز كشيدم كه پسنديد. نقشه‌اي از مصر كشيده بود كه به كار نمى‌آمد. نقشه مغرب نيز اغلب خطا بود. او به من گفت زادگاه تو را شناختم و شرح زندگى تو را دانستم، مى‌خواهم خطاهاي كتاب مرا اصلاح كنى. من چند نقشه را با نام خود او اصلاح كردم.
درباره نقشه‌هاي كتاب اصطخري نظر جغرافى‌نگاران تا اندازه‌اي متفاوت است. [[ابن حوقل، محمد بن حوقل|ابن‌حوقل]]  كه معاصر اصطخري بوده، و گويا در 340ق با وي ديداري داشته است. درباره اين ديدار چنين مى‌نويسد: ابواسحاق فارسى را ديدم كه‌اين نقشه را از سرزمين سند (هند) كشيده بود كه‌آشفته مى‌نمود. وي نقشه فارس را نيكو كشيده بود. من آذربايجان را بدين گونه كشيدم كه نيكو خواند. جزيره را نيز كشيدم كه پسنديد. نقشه‌اي از مصر كشيده بود كه به كار نمى‌آمد. نقشه مغرب نيز اغلب خطا بود. او به من گفت زادگاه تو را شناختم و شرح زندگى تو را دانستم، مى‌خواهم خطاهاي كتاب مرا اصلاح كنى. من چند نقشه را با نام خود او اصلاح كردم.


مقدسى و ياقوت و ديگران از اهميت و درستى كتاب اصطخري ياد كرده، نوشته او را برتر و كامل‌تر از اثر ابوزيد بلخى دانسته‌اند. گرچه گاه اثر اصطخري با نوشته‌هاي ابوزيد بلخى خلط شده، و گمراهى‌هايى پديد آورده است. مقدسى مى‌نويسد: در ري كتابى در كتابخانه صاحب بن عباد، منسوب به ابوزيد بلخى همراه با نقشه‌هايى ديدم؛ مشابه همان كتاب را در نيشابور نزد رئيس ابومحمد ميكالى مشاهده كردم كه نام مؤلف نداشت و مى‌گفتند: مصنف آن ابوبكر محمد بن مرزبان محولى كرخى بوده كه به سال 309ق درگذشته است؛ باز عين همان كتاب را در بخارا ديدم كه منسوب به ابراهيم بن محمد فارسى (اصطخري) بود. مقدسى انتساب كتاب را به اصطخري درست‌تر دانسته است، زيرا كسانى را ديده كه اصطخري و كتاب او را مى‌شناخته‌اند. وي از نقشه‌هاي درست كتاب نيز ياد كرده است.
مقدسى و ياقوت و ديگران از اهميت و درستى كتاب اصطخري ياد كرده، نوشته او را برتر و كامل‌تر از اثر ابوزيد بلخى دانسته‌اند. گرچه گاه اثر اصطخري با نوشته‌هاي ابوزيد بلخى خلط شده، و گمراهى‌هايى پديد آورده است. مقدسى مى‌نويسد: در ري كتابى در كتابخانه صاحب بن عباد، منسوب به ابوزيد بلخى همراه با نقشه‌هايى ديدم؛ مشابه همان كتاب را در نيشابور نزد رئيس ابومحمد ميكالى مشاهده كردم كه نام مؤلف نداشت و مى‌گفتند: مصنف آن ابوبكر محمد بن مرزبان محولى كرخى بوده كه به سال 309ق درگذشته است؛ باز عين همان كتاب را در بخارا ديدم كه منسوب به ابراهيم بن محمد فارسى (اصطخري) بود. مقدسى انتساب كتاب را به اصطخري درست‌تر دانسته است، زيرا كسانى را ديده كه اصطخري و كتاب او را مى‌شناخته‌اند. وي از نقشه‌هاي درست كتاب نيز ياد كرده است.
۴۲۵٬۲۲۵

ویرایش