۴۲۵٬۲۲۵
ویرایش
جز (جایگزینی متن - ' :' به ':') |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
| خط ۴۳: | خط ۴۳: | ||
'''پژوهشى در يكى از امپراتورىهاى اسلامى: تاريخ فاطميان و منابع آن'''، برگردان فارسى فريدون بدرهاى از كتابى در موضوع تاريخ فاطميان تأليف دكتر پل اى. واكر است. | |||
نويسنده انگيزه خود را اين دانسته كه با نگارش كتابى مقدماتى در باره اين موضوع و آوردن كلياتى در باره گستره كامل منابع و مآخذ موجود و چگونگى استفاده از آنها، ورود به اين صحنه را آسانتر سازد <ref>متن كتاب، ص 1</ref>. | نويسنده انگيزه خود را اين دانسته كه با نگارش كتابى مقدماتى در باره اين موضوع و آوردن كلياتى در باره گستره كامل منابع و مآخذ موجود و چگونگى استفاده از آنها، ورود به اين صحنه را آسانتر سازد <ref>متن كتاب، ص 1</ref>. | ||
| خط ۵۹: | خط ۵۹: | ||
كتاب حاضر از دو بخش تشكيل شده است: | كتاب حاضر از دو بخش تشكيل شده است: | ||
#بخش اول، كلياتى را در باره شكل و محتواى تاريخ فاطمى عرضه مىدارد. اين بخش در سه فصل تدوين شده و هر فصل در باره يكى از مراحل عمده تاريخ اين سلسله است: نخست، شمال آفريقا و مغرب، 296ق / 909م - 362ق / 973م؛ دوم، يك قرن امپراتورى، 362ق / 973م - 466ق / 1074م و بالاخره يك قرن وزيران نظامى 466ق / 1074م - 567ق / 1171م <ref>متن كتاب، 20</ref>. | |||
#:حكومت فاطميان در مغرب در بيستم ربيعالثانى سال 297ق، با روى كار آمدن خليفه المهدى آغاز گرديد. خلافت مهدى با ورود پيروزمندانه او به شهر رقاده، از توابع ادارى قيروان، كه در آن زمان پايتخت مغرب محسوب مىشد، آغاز گشت، اما حكومت اسمى او ده ماه پيشتر با فتح همان شهرها بهوسيله قواى نظامى به دست نماينده او، ابوعبداللّه كه در محل به نام ابوعبداللّه شيعى معروف بود، شروع شده بود. ابوعبداللّه شيعى به پشتيبانى سپاهى از جنگجويان بربر كتامهاى - كه آنها را به كيش اسماعيلى درآورده، تعليم و سازمان داده بود - موفق شد كه سرانجام اغلبيان را شكستى كامل و حيرتانگيز بدهد و در اوايل بهار 296ق / 909م، بهكلى منقرض كند <ref>همان، ص 24</ref>. | |||
حكومت فاطميان در مغرب در بيستم ربيعالثانى سال 297ق، با روى كار آمدن خليفه المهدى آغاز گرديد. خلافت مهدى با ورود پيروزمندانه او به شهر رقاده، از توابع ادارى قيروان، كه در آن زمان پايتخت مغرب محسوب مىشد، آغاز گشت، اما حكومت اسمى او ده ماه پيشتر با فتح همان شهرها بهوسيله قواى نظامى به دست نماينده او، ابوعبداللّه كه در محل به نام ابوعبداللّه شيعى معروف بود، شروع شده بود. ابوعبداللّه شيعى به پشتيبانى سپاهى از جنگجويان بربر كتامهاى - كه آنها را به كيش اسماعيلى درآورده، تعليم و سازمان داده بود - موفق شد كه سرانجام اغلبيان را شكستى كامل و حيرتانگيز بدهد و در اوايل بهار 296ق / 909م، بهكلى منقرض كند <ref>همان، ص 24</ref>. | #:در ابتداى اين بخش، اتفاقات حكومت فاطميان تا زمان معز ذكر شده است. براى اسماعيليان مقر امام بهمثابه مركز عالم مادى است. معز با عزيمت به مصر و به پايتخت جديدالاحداث خود، كانون آن سرسپردگى و هواخواهى را از مغرب به قاهره منتقل ساخت. قاهره مقرّ امپراتورى قدرتمندى شد كه اكنون بيشتر شمال افريقا، سيسيل، بخشهاى بزرگى از شام، درياى سرخ و حجاز را در بر مىگرفت. براى نخستين بار در دوره اسلامى، مصر ديگر تنها يك ايالت نبود، بلكه يك دولت و مملكت مستقل بود؛ دولتى كه در واقع در خود قاهره تمركز داشت <ref>همان، ص 53</ref>. | ||
#:در فصل سوم، به يك قرن حكومت وزيران نظامى پرداخته شده است. بدر الجمالى شيوهاى را كه فاطميان حكومت مىكردند تغيير داد، ولى تركيب هيئت جديد تا پايان سلسله فاطمى برقرار ماند. در اين دوره، يك امام اسماعيلى همچنان بهعنوان خليفه شناخته مىشد و بنابراين نقش او بهعنوان امام پابرجا بود. سجيه دينى آن جنبه از حكومت تغيير نيافت، اما اكنون قدرت واقعى در دست وزيرانى بود كه ادعايشان بر قدرت از قوه نظامى شخصى آنها ناشى مىشد نه از تصويب خلفا <ref>همان، ص 88</ref>. با مرگ عاضد در دهم محرم 567، حكومت فاطمى در مصر منقرض و حكومت ايوبيان تأسيس شد <ref>همان، ص 109</ref>. | |||
در ابتداى اين بخش، اتفاقات حكومت فاطميان تا زمان معز ذكر شده است. براى اسماعيليان مقر امام بهمثابه مركز عالم مادى است. معز با عزيمت به مصر و به پايتخت جديدالاحداث خود، كانون آن سرسپردگى و هواخواهى را از مغرب به قاهره منتقل ساخت. قاهره مقرّ امپراتورى قدرتمندى شد كه اكنون بيشتر شمال افريقا، سيسيل، بخشهاى بزرگى از شام، درياى سرخ و حجاز را در بر مىگرفت. براى نخستين بار در دوره اسلامى، مصر ديگر تنها يك ايالت نبود، بلكه يك دولت و مملكت مستقل بود؛ دولتى كه در واقع در خود قاهره تمركز داشت <ref>همان، ص 53</ref>. | #بخش دوم شامل فصلهاى جداگانهاى در باره انواع مختلف منابع تاريخى است و اطلاعاتى را كه در آن منابع وجود دارد، براى بازسازى و تجزيه و تحليل تاريخى به دست مىدهد. اين منابع عبارتند از: نخست، سكهها و ديگر مصنوعات (طراز، كتيبههاى ساختمانها، اشياى هنرى و يافتههاى باستانشناسى) كه شواهد و مدارك مستقيم را در باره رويدادها و فرايندهاى تاريخى در اختيار مىگذارند؛ دوم، اسناد و نامهها، هم اسناد اصلى و هم رونوشتهاى آنها؛ سوم، شرح و توصيفهاى عينى و معاصر؛ چهارم، تاريخها، مكانشناسىهاى جغرافيايى و كتب رجال و شرح حالها؛ پنجم، ادب و ديگر انواع نوشتههاى ادبى و بالاخره، نگاهى به آثار آن دسته از محققان و پژوهشگران جديد كه بيشترين كمكها را به بررسى اين موضوع كردهاند <ref>متن كتاب، ص 20</ref>. | ||
در فصل سوم، به يك قرن حكومت وزيران نظامى پرداخته شده است. بدر الجمالى شيوهاى را كه فاطميان حكومت مىكردند تغيير داد، ولى تركيب هيئت جديد تا پايان سلسله فاطمى برقرار ماند. در اين دوره، يك امام اسماعيلى همچنان بهعنوان خليفه شناخته مىشد و بنابراين نقش او بهعنوان امام پابرجا بود. سجيه دينى آن جنبه از حكومت تغيير نيافت، اما اكنون قدرت واقعى در دست وزيرانى بود كه ادعايشان بر قدرت از قوه نظامى شخصى آنها ناشى مىشد نه از تصويب خلفا <ref>همان، ص 88</ref>. با مرگ عاضد در دهم محرم 567، حكومت فاطمى در مصر منقرض و حكومت ايوبيان تأسيس شد <ref>همان، ص 109</ref>. | |||
== وضعيت كتاب == | == وضعيت كتاب == | ||
ویرایش