۴۲۵٬۲۲۵
ویرایش
(صفحه ای تازه حاوی «<div class='wikiInfo'>
[[پرونده:NUR13583J1.jpg|بندانگش» ایجاد کرد.) |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۴۵: | خط ۴۵: | ||
'''وظايف ما در عصر غيبت''' اثر فارسى علىاصغر رضوانى، از مجموعه كتابهاى «سلسله مباحث مهدويت» بوده كه به بررسى وظايف منتظران حضرت مهدى(عج) در دوران غيبت ايشان پرداخته است. | |||
احتياجى كه مؤلف در آشنايى مردم نسبت به وظايف خويش در قبال امام زمان(عج) احساس كرده است، انگيزه تأليف وى مىباشد. | احتياجى كه مؤلف در آشنايى مردم نسبت به وظايف خويش در قبال امام زمان(عج) احساس كرده است، انگيزه تأليف وى مىباشد. | ||
خط ۶۵: | خط ۶۵: | ||
در بخش اول، به برخى از اين تكاليف اشاره شده كه با استفاده از روايات، مختصراً توضيح داده شدهاند؛ از جمله: | در بخش اول، به برخى از اين تكاليف اشاره شده كه با استفاده از روايات، مختصراً توضيح داده شدهاند؛ از جمله: | ||
#ايمان به حتمى بودن ظهور | |||
#تمسك به دين حق در فتنهها | |||
#ترويج معارف و علوم اهل بيت(ع) | |||
#دعا براى تعجيل در فرج و... | |||
مؤلف معتقد است، شك و ترديد در جامعه در صورتى كه پاسخ داده نشود، مىتواند ايمان مردم را نسبت به امامت و ولايت متزلزل سازد و لذا مقابله با شبهات و تشكيكاتى كه به مقتضاى غيبت حضرت امام زمان(عج) پديد آمده را، از وظايف علما و دانشمندان در اين عصر دانسته است. | مؤلف معتقد است، شك و ترديد در جامعه در صورتى كه پاسخ داده نشود، مىتواند ايمان مردم را نسبت به امامت و ولايت متزلزل سازد و لذا مقابله با شبهات و تشكيكاتى كه به مقتضاى غيبت حضرت امام زمان(عج) پديد آمده را، از وظايف علما و دانشمندان در اين عصر دانسته است. | ||
خط ۸۱: | خط ۷۸: | ||
در اين كه مراد از مرگ جاهلى چيست، مؤلف دو احتمال را مطرح كرده است: | در اين كه مراد از مرگ جاهلى چيست، مؤلف دو احتمال را مطرح كرده است: | ||
#منظور مرگ در عصر جاهليت باشد. | |||
#مراد مرگى باشد كه توأم با جهل و نادانى باشد. | |||
او معتقد است، با تأمل در مضمون اين گونه روايات، مىتوان به اين نكته پىبرد كه مقصود از امامى كه معرفتش واجب است، همان امام معصومى است كه زمين هيچ گاه از وجود او خالى نخواهد بود. وى اين مطلب را از دو طريق اثبات كرده است: | او معتقد است، با تأمل در مضمون اين گونه روايات، مىتوان به اين نكته پىبرد كه مقصود از امامى كه معرفتش واجب است، همان امام معصومى است كه زمين هيچ گاه از وجود او خالى نخواهد بود. وى اين مطلب را از دو طريق اثبات كرده است: | ||
#قرينه داخلى: حكم به مرگ جاهلى، تعبيرى است كه با كفر سازگارى دارد و براى موضوعى است كه با آن تناسب داشته باشد و تناسب اين حكم، با معرفت امام معصومى است كه پيامبر(ص) از جانب خدا معرفى كرده است. | |||
#قراين خارجى: آيه اولى الامر، احاديث دوازده خليفه و تبيين اهل بيت. | |||
آنچه با مراجعه به كتب لغوى معلوم مىشود، اين است كه انتظار، يك حالت روانى به همراه درنگ و انتظار است. مؤلف معتقد است از اين معنا، مىتوان دو نوع برداشت كرد: | آنچه با مراجعه به كتب لغوى معلوم مىشود، اين است كه انتظار، يك حالت روانى به همراه درنگ و انتظار است. مؤلف معتقد است از اين معنا، مىتوان دو نوع برداشت كرد: | ||
#اين كه اين حالت روانى و چشم به راهى، انسان را به عزلت و اعتزال بكشاند و به اميد آينده مطلوب فقط انتظار بكشد. | |||
#اين كه چشم به راهى و انتظار، باعث حركت، پويايى و اقدام وسيعتر گردد. | |||
سوم، فلسفه انتظار را مطرح و با مراجعه با منابع دينى، بررسى كرده است كه كدام يك از دو برداشت فوق، صحيح و مقصود رهبران الهى است. | سوم، فلسفه انتظار را مطرح و با مراجعه با منابع دينى، بررسى كرده است كه كدام يك از دو برداشت فوق، صحيح و مقصود رهبران الهى است. | ||
خط ۱۰۵: | خط ۹۹: | ||
نويسنده، روايات موجود در مورد حكم نام بردن اسم شريف حضرت(ع) را به چهار دسته زير تقسيم كرده و هر يك را توضيح داده است: | نويسنده، روايات موجود در مورد حكم نام بردن اسم شريف حضرت(ع) را به چهار دسته زير تقسيم كرده و هر يك را توضيح داده است: | ||
#رواياتى كه به طور مطلق از ذكر نام حضرت نهى كرده است. | |||
#رواياتى كه از ذكر نام تا زمان ظهور نهى كرده است. | |||
#احاديثى كه علت نهى را خوف و تقيه دانسته است. | |||
#رواياتى كه در آنها، به اسم حضرت(ع) تصريح شده است. | |||
شيعه اماميه به تبع اهل بيت(ع) و نيز جماعتى از اهل سنت، معتقدند كه مهدى اين امت، از اولاد امام حسين(ع) است. نويسنده در پايان، به ادلهاى كه براى اثبات اين مدعا اقامه شده، اشاره كرده و يكايك آنها را مورد بررسى قرار داده است؛ از جمله: تصريح پيامبر(ص)، گواهى اهل بيت(ع)، تاريخ و علماى اهل سنت. | شيعه اماميه به تبع اهل بيت(ع) و نيز جماعتى از اهل سنت، معتقدند كه مهدى اين امت، از اولاد امام حسين(ع) است. نويسنده در پايان، به ادلهاى كه براى اثبات اين مدعا اقامه شده، اشاره كرده و يكايك آنها را مورد بررسى قرار داده است؛ از جمله: تصريح پيامبر(ص)، گواهى اهل بيت(ع)، تاريخ و علماى اهل سنت. | ||
خط ۱۳۴: | خط ۱۲۵: | ||
[[رده:کلام و عقاید]] | [[رده:کلام و عقاید]] | ||
[[رده:مباحث خاص کلامی]] | [[رده:مباحث خاص کلامی]] | ||
ویرایش