۴۲۵٬۲۲۵
ویرایش
جز (جایگزینی متن - 'عبدالمحمد آيتى' به 'عبدالمحمد آيتى ') |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۴۳: | خط ۴۳: | ||
'''نثر و شرح مثنوى شريف'''، شرح و توضيح عرفانپژوه و مولوىشناس برجسته و معاصر از كشور تركيه، عبدالباقى گولپينارلى بر مثنوى معنوى، به زبان تركى است كه دكتر توفيق هاشمپور سبحانى آن را به زبان فارسى ترجمه كرده است. اين شرح، كامل است و همه شش دفتر مثنوى را در بر مىگيرد. در جلد اول، دفترهاى اول و دوم و در جلد دوم، دفترهاى سوم و چهارم و در جلد سوم، دفترهاى پنجم و ششم شرح شده است. | |||
«نثر و شرح مثنوى شريف»، شرح موضوعى نيست، بلكه ترتيبى است و در هر جلد، نخست، ابياتى چند از مثنوى و بعد گزارشى بهصورت نثر و سپس شرحى در باره آن عرضه مىشود. | «نثر و شرح مثنوى شريف»، شرح موضوعى نيست، بلكه ترتيبى است و در هر جلد، نخست، ابياتى چند از مثنوى و بعد گزارشى بهصورت نثر و سپس شرحى در باره آن عرضه مىشود. | ||
خط ۴۹: | خط ۴۹: | ||
اين شرح، در واقع دو قسمت اساسى دارد: | اين شرح، در واقع دو قسمت اساسى دارد: | ||
#گزارش ابيات مثنوى بهصورت نثر: عبدالباقى گولپينارلى كه تا شروع تأليف اين كتاب، اكثر شرحهاى چاپشده و چاپنشده مثنوى را ديده بود، يكايك ابيات مثنوى را بهصورت نثر و به زبان تركى گزارش كرد. اين گزارش، بسيار دقيق، گزيده، رسا و منظم بود و از اين جهت، سخت مورد توجه ترك زبانان واقع شد. | |||
#:ولى آيا برگردان و گزارش همه بيتهاى مثنوى بهصورت نثر براى فارسىزبانان هم ضرورتى دارد؟ به اين پرسش، پاسخهاى گوناگونى مىتوان داد و دليلهاى موافق براى ضرورت و دليلهاى مخالف در عدم لزوم آن ذكر كرد. درهرحال، مهمترين دليلى كه دكتر توفيق ه سبحانى را به گزارش و ترجمه اثر عبدالباقى گولپينارلى واداشت، دقّت بيش از حدّ و بيان شيواى عبدالباقى گولپينارلى در گزارش مطالب مثنوى بود؛ زيرا از اين طريق، مثنوى را سهلتر مىتوان خواند و با قرار دادن معادلى ساده بهجاى لغات دشوار و پس و پيش كردن اركان جمله كه مولانا جلالالدين در مثنوى آورده مىتوان آسانتر به مضامين آن دست يافت. مترجم بر آن است كه اين قسمت براى كسانى كه مثنوى را براى اوّلين بار مطالعه مىكنند، مفيدتر از ديگر قسمتهاست <ref>[http://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Image/4323/1/19 نثر و شرح مثنوى، ج 1، ص 19]</ref>. | |||
ولى آيا برگردان و گزارش همه بيتهاى مثنوى بهصورت نثر براى فارسىزبانان هم ضرورتى دارد؟ به اين پرسش، پاسخهاى گوناگونى مىتوان داد و دليلهاى موافق براى ضرورت و دليلهاى مخالف در عدم لزوم آن ذكر كرد. درهرحال، مهمترين دليلى كه دكتر توفيق ه سبحانى را به گزارش و ترجمه اثر عبدالباقى گولپينارلى واداشت، دقّت بيش از حدّ و بيان شيواى عبدالباقى گولپينارلى در گزارش مطالب مثنوى بود؛ زيرا از اين طريق، مثنوى را سهلتر مىتوان خواند و با قرار دادن معادلى ساده بهجاى لغات دشوار و پس و پيش كردن اركان جمله كه مولانا جلالالدين در مثنوى آورده مىتوان آسانتر به مضامين آن دست يافت. مترجم بر آن است كه اين قسمت براى كسانى كه مثنوى را براى اوّلين بار مطالعه مىكنند، مفيدتر از ديگر قسمتهاست <ref>[http://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Image/4323/1/19 نثر و شرح مثنوى، ج 1، ص 19]</ref>. | #شرح مطالب و ابيات مشكل: اين قسمت، اختصاص به بيتهاى مشكل دارد و ابياتى كه در متن مثنوى داراى ستارهاند، ابياتى هستند كه در بخش شرح، توضيحاتى دارند. | ||
بنا بر نظر شارح، «مولويّه» براى هيجده بيت آغازين مثنوى كه شخصا از طرف مولانا تحرير يافته، اهميت زيادى قايلند. به نظر آنان خلاصه تمام مثنوى در اين ابيات است. مولوى در اين بيتها مىگويد: از روزى كه مرا از نيزار بريدهاند، همه از نالههاى من به فغان آمدهاند. البته هركس از موطن خود جدا افتد، در آرزوى رسيدن به موطن اصلى مىسوزد. من در هر محفلى گريستم و ناليدم، با همه طرح دوستى ريختم، اما هركس از ديد خود با من انيس شد و اسرار درون مرا جستجو نكرد. | بنا بر نظر شارح، «مولويّه» براى هيجده بيت آغازين مثنوى كه شخصا از طرف مولانا تحرير يافته، اهميت زيادى قايلند. به نظر آنان خلاصه تمام مثنوى در اين ابيات است. مولوى در اين بيتها مىگويد: از روزى كه مرا از نيزار بريدهاند، همه از نالههاى من به فغان آمدهاند. البته هركس از موطن خود جدا افتد، در آرزوى رسيدن به موطن اصلى مىسوزد. من در هر محفلى گريستم و ناليدم، با همه طرح دوستى ريختم، اما هركس از ديد خود با من انيس شد و اسرار درون مرا جستجو نكرد. |
ویرایش