۴۲۵٬۲۲۵
ویرایش
جز (جایگزینی متن - 'ا(' به 'ا (') |
جز (جایگزینی متن - 'سيد رضى' به 'سيد رضى ') |
||
خط ۶۴: | خط ۶۴: | ||
#شيعه در برهههاى مشخصى از تاريخ اسلام، حكومت و رهبرى را به دست گرفته و در نواحى غربى و شرقى جهان اسلام دولتهايى از آنان برپا شده است كه دنياى اسلام در آن ايام با گونه و شيوه جديدى از حكومت و رهبرى روبهرو شده است. ادريسيان، فاطميان، حمدانيان، عماريان، آلبويه دورههايى از تاريخ تشيع را به خود اختصاص دادهاند كه در اين بخش، مورد بررسى قرار گرفته است. دولتهاى شيعى ديگرى نيز وجود داشته كه اگرچه از نظر قدرت و وسعت قلمرو به سطح دولتهاى فوق نمىرسيدند، اما روششان در زمينه گسترش دانش و ادب و تشويق دانشمندان متفكران، همان روش دولتهاى فوقالذكر بود، مانند دولت مزيديه در عراق و دولت مِرداسيه در سوريه. در انتهاى اين بخش، مطلبى در باره [[نصیرالدین طوسی، محمد بن محمد|خواجه نصيرالدين طوسى]] و سيد جمالالدين اسدآبادى آمده است <ref>[http://www.noorlib.ir/view/fa/book/bookview/text/8118/1/69 همان، ص 69] - [http://www.noorlib.ir/view/fa/book/bookview/text/8118/1/92 92]</ref>. | #شيعه در برهههاى مشخصى از تاريخ اسلام، حكومت و رهبرى را به دست گرفته و در نواحى غربى و شرقى جهان اسلام دولتهايى از آنان برپا شده است كه دنياى اسلام در آن ايام با گونه و شيوه جديدى از حكومت و رهبرى روبهرو شده است. ادريسيان، فاطميان، حمدانيان، عماريان، آلبويه دورههايى از تاريخ تشيع را به خود اختصاص دادهاند كه در اين بخش، مورد بررسى قرار گرفته است. دولتهاى شيعى ديگرى نيز وجود داشته كه اگرچه از نظر قدرت و وسعت قلمرو به سطح دولتهاى فوق نمىرسيدند، اما روششان در زمينه گسترش دانش و ادب و تشويق دانشمندان متفكران، همان روش دولتهاى فوقالذكر بود، مانند دولت مزيديه در عراق و دولت مِرداسيه در سوريه. در انتهاى اين بخش، مطلبى در باره [[نصیرالدین طوسی، محمد بن محمد|خواجه نصيرالدين طوسى]] و سيد جمالالدين اسدآبادى آمده است <ref>[http://www.noorlib.ir/view/fa/book/bookview/text/8118/1/69 همان، ص 69] - [http://www.noorlib.ir/view/fa/book/bookview/text/8118/1/92 92]</ref>. | ||
#ادريسيان، اسلام را در شمال آفريقا گسترش دادند و قبايل آفريقايى بزرگى به دست آنان مسلمان شدند و اين قبايل بعدها بزرگترين حاميان اسلام شدند. ديلم، اندونزى، چين، كامبوج و آفريقاى شرقى، از جمله مناطقى است كه اوضاع تشيع در آنها بررسى شده است <ref>[http://www.noorlib.ir/view/fa/book/bookview/text/8118/1/93 همان، ص 93] - [http://www.noorlib.ir/view/fa/book/bookview/text/8118/1/102 102]</ref>. | #ادريسيان، اسلام را در شمال آفريقا گسترش دادند و قبايل آفريقايى بزرگى به دست آنان مسلمان شدند و اين قبايل بعدها بزرگترين حاميان اسلام شدند. ديلم، اندونزى، چين، كامبوج و آفريقاى شرقى، از جمله مناطقى است كه اوضاع تشيع در آنها بررسى شده است <ref>[http://www.noorlib.ir/view/fa/book/bookview/text/8118/1/93 همان، ص 93] - [http://www.noorlib.ir/view/fa/book/bookview/text/8118/1/102 102]</ref>. | ||
#در اين بخش با عنوان تشيع و زبانهاى اسلامى، اوضاع شعر و نثر تشيع بيان شده است. تشيع با شعر و نثر و ادبش، به زبان عربى غنا بخشيد و سلاطينش به حمايت از ادب، علما و شعراى عرب اهتمام ورزيدند. شعراى نامآور زبان عربى از فرزدق گرفته تا ابوتمام، بخترى، متنبى، ابوفراس، سيد رضى و ابن هانى اندلسى شيعه بودند <ref>[http://www.noorlib.ir/view/fa/book/bookview/text/8118/1/103 همان، ص 103] - [http://www.noorlib.ir/view/fa/book/bookview/text/8118/1/107 107]</ref>. | #در اين بخش با عنوان تشيع و زبانهاى اسلامى، اوضاع شعر و نثر تشيع بيان شده است. تشيع با شعر و نثر و ادبش، به زبان عربى غنا بخشيد و سلاطينش به حمايت از ادب، علما و شعراى عرب اهتمام ورزيدند. شعراى نامآور زبان عربى از فرزدق گرفته تا ابوتمام، بخترى، متنبى، ابوفراس، [[شریفالرضی، محمد بن حسین|سيد رضى]] و ابن هانى اندلسى شيعه بودند <ref>[http://www.noorlib.ir/view/fa/book/bookview/text/8118/1/103 همان، ص 103] - [http://www.noorlib.ir/view/fa/book/bookview/text/8118/1/107 107]</ref>. | ||
نويسنده در سخن پايانى كتاب با ذكر نمونههايى از تحريفاتى كه از تاريخ تشيع شده است، لازم مىداند كه بهويژه تاريخ شيعه بازنويسى شود تا شايد بتوان زنگارهايى كه بر چهره واقعيت طى ساليان دراز نشسته است، زدوده و چهره زيباى حقيقت عيان شود <ref>[http://www.noorlib.ir/view/fa/book/bookview/text/8118/1/109 سخن پايانى، ص 109] - [http://www.noorlib.ir/view/fa/book/bookview/text/8118/1/111 111]</ref>. | نويسنده در سخن پايانى كتاب با ذكر نمونههايى از تحريفاتى كه از تاريخ تشيع شده است، لازم مىداند كه بهويژه تاريخ شيعه بازنويسى شود تا شايد بتوان زنگارهايى كه بر چهره واقعيت طى ساليان دراز نشسته است، زدوده و چهره زيباى حقيقت عيان شود <ref>[http://www.noorlib.ir/view/fa/book/bookview/text/8118/1/109 سخن پايانى، ص 109] - [http://www.noorlib.ir/view/fa/book/bookview/text/8118/1/111 111]</ref>. |
ویرایش