پرش به محتوا

بیهقی، محمد بن حسین: تفاوت میان نسخه‌ها

جز
جایگزینی متن - 'در باره' به 'درباره'
جز (جایگزینی متن - ' ' به ' ')
جز (جایگزینی متن - 'در باره' به 'درباره')
خط ۴۰: خط ۴۰:
وى در دوره نهمين امير غزنوى، عبدالرشيد بن محمود سبكتكين، صاحب ديوانِ رسالت، نگهبان اسناد مهم و ضبط كردنى و «خزانه حجّت» غزنويان و معتمد آن روزگار بود.
وى در دوره نهمين امير غزنوى، عبدالرشيد بن محمود سبكتكين، صاحب ديوانِ رسالت، نگهبان اسناد مهم و ضبط كردنى و «خزانه حجّت» غزنويان و معتمد آن روزگار بود.


او در 385ق، در روستاى حارث‌آباد در دو و نيم فرسنگى جنوب غربى سبزوار امروزى، از ناحيه بيهق، تولد يافت و در نيشابور، مركز فرهنگى آن روزگار، به تحصيل پرداخت. در باره خانواده او، اطلاعى در دست نيست.
او در 385ق، در روستاى حارث‌آباد در دو و نيم فرسنگى جنوب غربى سبزوار امروزى، از ناحيه بيهق، تولد يافت و در نيشابور، مركز فرهنگى آن روزگار، به تحصيل پرداخت. درباره خانواده او، اطلاعى در دست نيست.


وى در 412ق، درحالى‌كه بيش از 27 سال نداشت، به ديوان رسالت محمود غزنوى راه يافت. ابتدا شاگرد ابونصرِ مشكان بود و پس از نوزده سال به نيابت ابونصر به دبيرى سلطان محمود و سپس به دبيرى ديوان محمد بن محمود، سلطان مسعود، سلطان مودود و بالاخره فرخزاد بن مسعود برگزيده شد.
وى در 412ق، درحالى‌كه بيش از 27 سال نداشت، به ديوان رسالت محمود غزنوى راه يافت. ابتدا شاگرد ابونصرِ مشكان بود و پس از نوزده سال به نيابت ابونصر به دبيرى سلطان محمود و سپس به دبيرى ديوان محمد بن محمود، سلطان مسعود، سلطان مودود و بالاخره فرخزاد بن مسعود برگزيده شد.
خط ۵۴: خط ۵۴:
واقعه ديگر زندگى وى اين بود كه قاضى غزنين، او را به جهت مهريه زنى زندانى كرد تا اينكه طغرل‌بَرار و به قول بيهقى «طغرل مغرور مخذول»، به غزنين تاخت و عبدالرشيد را كشت و او را از زندان آزاد كرد.
واقعه ديگر زندگى وى اين بود كه قاضى غزنين، او را به جهت مهريه زنى زندانى كرد تا اينكه طغرل‌بَرار و به قول بيهقى «طغرل مغرور مخذول»، به غزنين تاخت و عبدالرشيد را كشت و او را از زندان آزاد كرد.


[[بیهقی، علی بن زید|على بن زيد بيهقى]] (ابن فندق)، همشهرى او، ضمن نقل اندرزهايى اخلاقى از وى، چهار بيت عربى از او نقل مى‌كند كه دو بيت از آنها در باره دوره زندان او در «حبس قلعه» در عهد طغرل است.
[[بیهقی، علی بن زید|على بن زيد بيهقى]] (ابن فندق)، همشهرى او، ضمن نقل اندرزهايى اخلاقى از وى، چهار بيت عربى از او نقل مى‌كند كه دو بيت از آنها درباره دوره زندان او در «حبس قلعه» در عهد طغرل است.


وى در دوره فرخزاد نيز هنوز دبير ديوان رسالت بود و ظاهراً در اواخر همين دوره بود كه نامه معروف صلح‌نامه (كتاب الصلح) را در موضوع مصالحه چغرى‌بيك داوود بن ميكائيل سلجوقى با غزنويان تنظيم و كتابت كرد.
وى در دوره فرخزاد نيز هنوز دبير ديوان رسالت بود و ظاهراً در اواخر همين دوره بود كه نامه معروف صلح‌نامه (كتاب الصلح) را در موضوع مصالحه چغرى‌بيك داوود بن ميكائيل سلجوقى با غزنويان تنظيم و كتابت كرد.
خط ۶۲: خط ۶۲:
در ميان آثار مكتوبى كه از وى برجاى مانده، يا در متون از آنها ياد شده است، تاريخ او جايگاهى ممتاز دارد.
در ميان آثار مكتوبى كه از وى برجاى مانده، يا در متون از آنها ياد شده است، تاريخ او جايگاهى ممتاز دارد.


مؤلف «آثار الوزراء» در پنج موضع از كتاب خود، كتابى را با عنوان «مقامات خواجه ابوالنصر مشكانى»، با اندكى اختلاف در عنوان، به وى نسبت داده است. با توجه به اين نكته كه موضوع مواضعه‌ها و جواب‌هايى كه ميان خواجه احمد حسن ميمندى و سلطان مسعود ردوبدل گرديده، عيناً همان مطالبى است كه خود بيهقى هم ضمن اشارت به آنها مى‌نويسد: «آن مواضعه بياورده‌ام در مقامات محمودى كه كرده‌ام كتاب مقامات و اينجا تكرار نكردم». معلوم مى‌شود كه مقامات خواجه ابوالنصر مشكانى؛ يعنى مجموعه مطالبى كه بيهقى از استادش ابونصر مشكان در باره تاريخ محمود غزنوى نقل كرده است، به احتمال زياد، همان مقامات محمودى است.
مؤلف «آثار الوزراء» در پنج موضع از كتاب خود، كتابى را با عنوان «مقامات خواجه ابوالنصر مشكانى»، با اندكى اختلاف در عنوان، به وى نسبت داده است. با توجه به اين نكته كه موضوع مواضعه‌ها و جواب‌هايى كه ميان خواجه احمد حسن ميمندى و سلطان مسعود ردوبدل گرديده، عيناً همان مطالبى است كه خود بيهقى هم ضمن اشارت به آنها مى‌نويسد: «آن مواضعه بياورده‌ام در مقامات محمودى كه كرده‌ام كتاب مقامات و اينجا تكرار نكردم». معلوم مى‌شود كه مقامات خواجه ابوالنصر مشكانى؛ يعنى مجموعه مطالبى كه بيهقى از استادش ابونصر مشكان درباره تاريخ محمود غزنوى نقل كرده است، به احتمال زياد، همان مقامات محمودى است.


بيهقى همچنين از «رسالتى» ياد مى‌كند كه خود «تأليف» كرده بوده و نامه‌هايى را كه از ديوان سلطان مسعود به تركستان نوشته‌اند، در آنجا ثبت كرده است. احتمال مى‌دهيم كه اين رساله بايد همان كتاب «زينة الكتّاب» بوده باشد كه در فن نويسندگى و هنر انشاء نامه‌ها و فرمان‌ها تأليف گرديده و ابن فندق از آن ياد كرده است. هنچنين رساله‌اى ديگر از بيهقى در موضوع لغت موجود است كه شامل حدود 370 واژه فارسى با معادل‌هاى عربى آنهاست. اين رساله در مجموعه‌اى در كتابخانه ملك تهران نگهدارى مى‌شود كه در شوال 652ق نگارش يافته است.
بيهقى همچنين از «رسالتى» ياد مى‌كند كه خود «تأليف» كرده بوده و نامه‌هايى را كه از ديوان سلطان مسعود به تركستان نوشته‌اند، در آنجا ثبت كرده است. احتمال مى‌دهيم كه اين رساله بايد همان كتاب «زينة الكتّاب» بوده باشد كه در فن نويسندگى و هنر انشاء نامه‌ها و فرمان‌ها تأليف گرديده و ابن فندق از آن ياد كرده است. هنچنين رساله‌اى ديگر از بيهقى در موضوع لغت موجود است كه شامل حدود 370 واژه فارسى با معادل‌هاى عربى آنهاست. اين رساله در مجموعه‌اى در كتابخانه ملك تهران نگهدارى مى‌شود كه در شوال 652ق نگارش يافته است.
۴۲۵٬۲۲۵

ویرایش