۴۲۵٬۲۲۵
ویرایش
جز (جایگزینی متن - 'مولف' به 'مؤلف ') |
جز (جایگزینی متن - 'در باره' به 'درباره') |
||
خط ۴۵: | خط ۴۵: | ||
از سال 1318 «شرح منظومه» و «اسفار» را در محضر [[امام خمينى(ره)|امام خمينى]](ره) و حاج شيخ مهدى مازندرانى آموخت. در قم، علاوه بر متون حوزه، به مطالعه كتب ديگرى نيز روى آورد كه كتب اجتماعى و فلسفى و اصولى اهل سنت و نيز پارهاى از متون اروپايى كه به عربى ترجمه شده بود، از آن جمله است. | از سال 1318 «شرح منظومه» و «اسفار» را در محضر [[امام خمينى(ره)|امام خمينى]](ره) و حاج شيخ مهدى مازندرانى آموخت. در قم، علاوه بر متون حوزه، به مطالعه كتب ديگرى نيز روى آورد كه كتب اجتماعى و فلسفى و اصولى اهل سنت و نيز پارهاى از متون اروپايى كه به عربى ترجمه شده بود، از آن جمله است. | ||
زرياب در سال 1322، به سبب بيمارى پدرش، به خوى بازگشت و چند سالى را در آن شهر گذراند. در شهريور همان سال به تهران آمد و با معرفى مرحوم آقا محمد سنگلجى و تقى تفضلى در كتابخانه مجلس شوراى ملى استخدام شد و همزمان با آن در دانشكده معقول و منقول دانشگاه تهران به تحصيل پرداخت و درجه ليسانس گرفت. [[اقبال آشتیانی، عباس|عباس اقبال آشتيانى]] كه از زرياب بهعنوان «كتابدار فاضل كتابخانه دارالشوراى ملى» ياد مىكند، از وى در تهيه فهارس كتاب «شدّ الإزار» (به تصحيح محمد قزوينى) استمداد طلبيد. در سال 1334 به پيشنهاد سيد حسن تقىزاده، بورس مطالعاتى بنياد هومبولدت آلمان در اختيار وى قرار گرفت و نزديك به پنج سال در شهرهاى ماينز، فرانكفورت و مونيخ به مطالعه تاريخ و فلسفه پرداخت و سرانجام رساله دكتراى خود را تحت عنوان «گزارش | زرياب در سال 1322، به سبب بيمارى پدرش، به خوى بازگشت و چند سالى را در آن شهر گذراند. در شهريور همان سال به تهران آمد و با معرفى مرحوم آقا محمد سنگلجى و تقى تفضلى در كتابخانه مجلس شوراى ملى استخدام شد و همزمان با آن در دانشكده معقول و منقول دانشگاه تهران به تحصيل پرداخت و درجه ليسانس گرفت. [[اقبال آشتیانی، عباس|عباس اقبال آشتيانى]] كه از زرياب بهعنوان «كتابدار فاضل كتابخانه دارالشوراى ملى» ياد مىكند، از وى در تهيه فهارس كتاب «شدّ الإزار» (به تصحيح محمد قزوينى) استمداد طلبيد. در سال 1334 به پيشنهاد سيد حسن تقىزاده، بورس مطالعاتى بنياد هومبولدت آلمان در اختيار وى قرار گرفت و نزديك به پنج سال در شهرهاى ماينز، فرانكفورت و مونيخ به مطالعه تاريخ و فلسفه پرداخت و سرانجام رساله دكتراى خود را تحت عنوان «گزارش درباره جانشينان تيمور»، برگرفته از «تاريخ كبير جعفرى» تأليف ابن محمد الحسينى زير نظر شل و رويمر به پايان رساند. پس از بازگشت به تهران، مدتى در كتابخانه مجلس سنا مشغول شد و در راهاندازى آن نقش مؤثرى ايفا كرد؛ تا اينكه پرفسور هنينگ او را به آمريكا دعوت كرد و دو سال در دانشگاه بركلى كاليفرنيا به تدريس پرداخت، اما سكونت در كشورهاى ديگر را خوش نداشت و پس از دو سال تدريس در آن دانشگاه و با وجود اصرار هنينگ، به وطن بازگشت و در دانشكده ادبيات دانشگاه تهران استاد تاريخ شد. | ||
او رسما استاد گروه تاريخ بود، اما در رشتههاى گوناگون تبحّر داشت و مورد مراجعه و توجه ارباب دانش قرار مىگرفت. همه براى رفع مشكلات و سؤالات خود در رشتههاى ادبيات فارسى، ادبيات عربى، فلسفه، زبانشناسى، معارف اسلامى و حتى فقه به او مراجعه مىكردند. زرياب سرانجام مجبور به ترك كرسى استادى شد و در سال 1359 از دانشگاه تهران بازنشسته گرديد. | او رسما استاد گروه تاريخ بود، اما در رشتههاى گوناگون تبحّر داشت و مورد مراجعه و توجه ارباب دانش قرار مىگرفت. همه براى رفع مشكلات و سؤالات خود در رشتههاى ادبيات فارسى، ادبيات عربى، فلسفه، زبانشناسى، معارف اسلامى و حتى فقه به او مراجعه مىكردند. زرياب سرانجام مجبور به ترك كرسى استادى شد و در سال 1359 از دانشگاه تهران بازنشسته گرديد. | ||
خط ۶۲: | خط ۶۲: | ||
# آئينه جام (شرح مشكلات ديوان حافظ)؛ | # آئينه جام (شرح مشكلات ديوان حافظ)؛ | ||
# بزمآورد (شصت مقاله | # بزمآورد (شصت مقاله درباره تاريخ، فرهنگ و فلسفه)؛ | ||
# سيره رسولالله، بخش اول از آغاز تا هجرت، تاريخ ساسانيان؛ | # سيره رسولالله، بخش اول از آغاز تا هجرت، تاريخ ساسانيان؛ | ||
# تصحيح كتاب «الصيدنة في الطب»، اثر [[ابوریحان بیرونی، محمد بن احمد|ابوريحان بيرونى]]؛ | # تصحيح كتاب «الصيدنة في الطب»، اثر [[ابوریحان بیرونی، محمد بن احمد|ابوريحان بيرونى]]؛ |
ویرایش