پرش به محتوا

الروض المعطار في خبر الأقطار: تفاوت میان نسخه‌ها

جز
جایگزینی متن - 'كشف الظنون' به 'كشف الظنون '
جز (جایگزینی متن - 'در باره' به 'درباره')
جز (جایگزینی متن - 'كشف الظنون' به 'كشف الظنون ')
خط ۶۳: خط ۶۳:
در واقع اثر حميرى در مقايسه با ساير آثار جغرافيايى، ارزش علمى زيادى ندارد و هنر او تنها در تنظيم توصيف شهرها بر اساس حروف الفبايى است و از اين جهت بايد او را آخرين مؤلف فرهنگ‌نامه‌نويس جغرافيايى در اندلس شمرد.
در واقع اثر حميرى در مقايسه با ساير آثار جغرافيايى، ارزش علمى زيادى ندارد و هنر او تنها در تنظيم توصيف شهرها بر اساس حروف الفبايى است و از اين جهت بايد او را آخرين مؤلف فرهنگ‌نامه‌نويس جغرافيايى در اندلس شمرد.


قلقشندى، به‌صورت كوتاه از اين اثر ياد كرده و مقرى نام كامل آن را، «الروض المعطار فى ذكر المدن و الاقطار» آورده است. حاجى خليفه در «كشف الظنون» از آن به‌صورت‌هاى مختلف «الروض المعطار فى أخبار الأقطار»، «الروض المعطار فى خبر الأقطار» نام برده است. در نسخه‌هاى خطى موجود اين اثر هم نام آن با اختلاف در جزء«أخبار» و «أقطار» منعكس است. درباره تاريخ تأليف كتاب، قرائن تاريخى مندرج در متن «الروض»، از آغاز سده 8ق / 14م، فراتر نمى‌رود. در واقع جديدترين تاريخ تصريح شده در «الروض»، مربوط به درگذشت محيى الدين ابوزكريا يحيى بن شرف النواوى در 676ق، است.
قلقشندى، به‌صورت كوتاه از اين اثر ياد كرده و مقرى نام كامل آن را، «الروض المعطار فى ذكر المدن و الاقطار» آورده است. حاجى خليفه در «[[كشف الظنون عن أسامي الكتب و الفنون|كشف الظنون]] » از آن به‌صورت‌هاى مختلف «الروض المعطار فى أخبار الأقطار»، «الروض المعطار فى خبر الأقطار» نام برده است. در نسخه‌هاى خطى موجود اين اثر هم نام آن با اختلاف در جزء«أخبار» و «أقطار» منعكس است. درباره تاريخ تأليف كتاب، قرائن تاريخى مندرج در متن «الروض»، از آغاز سده 8ق / 14م، فراتر نمى‌رود. در واقع جديدترين تاريخ تصريح شده در «الروض»، مربوط به درگذشت محيى الدين ابوزكريا يحيى بن شرف النواوى در 676ق، است.


كتاب، درباره مشرق عربى مطلب زياد دارد، اما به اندازه آفريقا و مغرب و اندلس نيست. به گفته خود مؤلف مطالب اين كتاب، در مجموع از دو گونه اقطار (جغرافيا) و اخبار (تاريخ) است. او، در صدد بوده است كه بناى كار خود را بر ايجاز و اختصار بگذارد و قصد داشته اثر خود را به‌صورت وسيله‌اى براى انبساط خاطر خوانندگان و مونسى براى اوقات تنهايى افراد قرار دهد. وى، در پايان مقدمه از اينكه با اشتغال به اين تأليف دنيايى، از پرداختن به علوم آخرت باز مانده است، خود را سرزنش مى‌كند، اما با توجه به محتواى سودمند آن و اينكه برخى دانشمندان پيشين، اين راه را طى كرده‌اند، تسلى مى‌يابد و در نهايت از درگاه خداوند آمرزش مى‌خواهد.
كتاب، درباره مشرق عربى مطلب زياد دارد، اما به اندازه آفريقا و مغرب و اندلس نيست. به گفته خود مؤلف مطالب اين كتاب، در مجموع از دو گونه اقطار (جغرافيا) و اخبار (تاريخ) است. او، در صدد بوده است كه بناى كار خود را بر ايجاز و اختصار بگذارد و قصد داشته اثر خود را به‌صورت وسيله‌اى براى انبساط خاطر خوانندگان و مونسى براى اوقات تنهايى افراد قرار دهد. وى، در پايان مقدمه از اينكه با اشتغال به اين تأليف دنيايى، از پرداختن به علوم آخرت باز مانده است، خود را سرزنش مى‌كند، اما با توجه به محتواى سودمند آن و اينكه برخى دانشمندان پيشين، اين راه را طى كرده‌اند، تسلى مى‌يابد و در نهايت از درگاه خداوند آمرزش مى‌خواهد.
۴۲۵٬۲۲۵

ویرایش