۴۲۵٬۲۲۵
ویرایش
جز (جایگزینی متن - ':ت' به ': ت') |
جز (جایگزینی متن - 'در باره' به 'درباره') |
||
خط ۸۱: | خط ۸۱: | ||
روزبهان بعد از تقسيم خواطر، به بيان حكمت الهى در تركيب اركان صورت انسانى پرداخته و به مشابهت صورت انسانى با صورت عالم اشاره مىكند. به نظر وى خداوند متعال، تمامى عناصر عالم و قواى آن را در ظاهر و باطن انسان جمع كرده است، لذا حقيقت انسان، مستجمع حقايق عالم است. در نگاه روزبهان، انسان، ظرف جميع معانى عالم به شمار مىرود. | روزبهان بعد از تقسيم خواطر، به بيان حكمت الهى در تركيب اركان صورت انسانى پرداخته و به مشابهت صورت انسانى با صورت عالم اشاره مىكند. به نظر وى خداوند متعال، تمامى عناصر عالم و قواى آن را در ظاهر و باطن انسان جمع كرده است، لذا حقيقت انسان، مستجمع حقايق عالم است. در نگاه روزبهان، انسان، ظرف جميع معانى عالم به شمار مىرود. | ||
همچنين در مشرب عرفا، انسانها با يكديگر از تمامى جهات متفاوتند و تفاوت آنها از نطفه و امزجه گرفته تا مرتبه رسالت و سير در منازل مواجيد و توحيد و تفريد و تجريد و يقين ادامه دارد؛ به همين جهت، خداوند متعال | همچنين در مشرب عرفا، انسانها با يكديگر از تمامى جهات متفاوتند و تفاوت آنها از نطفه و امزجه گرفته تا مرتبه رسالت و سير در منازل مواجيد و توحيد و تفريد و تجريد و يقين ادامه دارد؛ به همين جهت، خداوند متعال دربارهى انبياء مىفرمايد: '''«تلك الرسل فضلنا بعضهم على بعض»'''. | ||
روزبهان در پايان رساله مىگويد: انسان وقتى به كمال علم و عمل رسيد و مستجمع معانى اخروى از معرفت و محبت، شوق، توحيد، تجريد، تمكن در عبادت و سلوك طريق معرفت گرديد و در وى نقصى از نقائص صفات ظاهرى و باطنى باقى نماند، صلاحيت سفر آخرت و ورود به نشئه قيامت را دارد، چون وى به مرحلهى قيامت انفسى رسيده است. | روزبهان در پايان رساله مىگويد: انسان وقتى به كمال علم و عمل رسيد و مستجمع معانى اخروى از معرفت و محبت، شوق، توحيد، تجريد، تمكن در عبادت و سلوك طريق معرفت گرديد و در وى نقصى از نقائص صفات ظاهرى و باطنى باقى نماند، صلاحيت سفر آخرت و ورود به نشئه قيامت را دارد، چون وى به مرحلهى قيامت انفسى رسيده است. | ||
خط ۱۰۳: | خط ۱۰۳: | ||
مؤلف، بعد از بررسى خواطر انسانى، واژه «سر» را بررسى كرده و به اقسام سالكان و احوال عارفان اشاره مىكند. | مؤلف، بعد از بررسى خواطر انسانى، واژه «سر» را بررسى كرده و به اقسام سالكان و احوال عارفان اشاره مىكند. | ||
ج) الاعلام باشارات اهل الالهام: مؤلف، در اين كتاب، | ج) الاعلام باشارات اهل الالهام: مؤلف، در اين كتاب، دربارهى ابواب مختلف عرفانى از قبيل رؤيت، سماع، كلام، توحيد، معرفت و حب سخن گفته است. در اين ميان، شيخ احمد فريد مزيدى، فوايدى را به هر يك از ابواب، ملحق نموده است؛ مثلا در باب رؤيت، [[ابن عربی، محمد بن علی|ابن عربى]]، سخنانى را با اين مضامين، از بزرگان نقل كرده است: | ||
هيچ چيز را نديدم مگر آنكه خدا را پيش از آن ديدم. | هيچ چيز را نديدم مگر آنكه خدا را پيش از آن ديدم. |
ویرایش