۴۲۵٬۲۲۵
ویرایش
جز (جایگزینی متن - 'علامه عسكرى' به 'علامه عسكرى ') |
جز (جایگزینی متن - 'مى پردازد' به 'میپردازد') |
||
خط ۸۵: | خط ۸۵: | ||
اين جلد از كتاب در واقع رديّه اى بر بخش اول كتاب احمد الكاتب با نام " تطور فكر سياسى شيعى از شورى به ولايت فقيه " است. كتاب مذكور مشتمل بر سه بخش بوده كه در بخش اول نظريه امامت الهيه را مورد شبهه قرار داده است. در بخشهاى ديگرنيز به مباحثى مانند ولادت حضرت مهدى(ع) و ولايت فقيه پرداخته است. | اين جلد از كتاب در واقع رديّه اى بر بخش اول كتاب احمد الكاتب با نام " تطور فكر سياسى شيعى از شورى به ولايت فقيه " است. كتاب مذكور مشتمل بر سه بخش بوده كه در بخش اول نظريه امامت الهيه را مورد شبهه قرار داده است. در بخشهاى ديگرنيز به مباحثى مانند ولادت حضرت مهدى(ع) و ولايت فقيه پرداخته است. | ||
نويسنده در اين جلد نيزهمانند مجلدات ديگر ابتدا نص شبهه را آورده و دلائل متقن به رد آن | نويسنده در اين جلد نيزهمانند مجلدات ديگر ابتدا نص شبهه را آورده و دلائل متقن به رد آن میپردازد. شبهات مطرح شده در فصل اول اغلب همانند جلد دوم پيرامون ولايت اميرالمؤمنين، حديث غدير، قضيه شورى و... مى باشد.احمد الكاتب نيز به تبعيت از ديگر عالمان سنى تلاش كرده است كه شخصيت عبدالله بن سبا را در شكل گيرى تشيع مهم جلوه نمايد، بنابراين نويسنده در بخشهاى پايانى فصل اول به آن پرداخته است. | ||
در فصل دوم در دو بخش به سه نامه احمد الكاتب پاسخ داده شده است. | در فصل دوم در دو بخش به سه نامه احمد الكاتب پاسخ داده شده است. | ||
خط ۹۵: | خط ۹۵: | ||
نويسنده سنى مدعى شده است كه درقرون سوم وچهارم اجماع شيعه بر عدم ايمان به وجود حجة ابن الحسن العسكرى (عج) بوده است و از فرق چهارده گانه شيعه كه پس شهادت امام حسن عسكرى(ع) ايجاد شد تنها يك فرقه به ولادت و امامت ايشان قائل بوده است و بعضى از اصحاب سرى ايشان به آن معتقد بوده و امرى واضح و بديهى و مورد اجماع شيعه در آن مقطع زمانى نبوده است همانگونه كه [[شيخ صدوق]] در" اكمال الدين " و " الامامة و التبصرة من الحيرة " و نعمانى در " الغيبة " به آن اشاره مى كنند. | نويسنده سنى مدعى شده است كه درقرون سوم وچهارم اجماع شيعه بر عدم ايمان به وجود حجة ابن الحسن العسكرى (عج) بوده است و از فرق چهارده گانه شيعه كه پس شهادت امام حسن عسكرى(ع) ايجاد شد تنها يك فرقه به ولادت و امامت ايشان قائل بوده است و بعضى از اصحاب سرى ايشان به آن معتقد بوده و امرى واضح و بديهى و مورد اجماع شيعه در آن مقطع زمانى نبوده است همانگونه كه [[شيخ صدوق]] در" اكمال الدين " و " الامامة و التبصرة من الحيرة " و نعمانى در " الغيبة " به آن اشاره مى كنند. | ||
نويسنده در پاسخ به اين شبهه عبارات منابعى را كه مورد استناد قرار گرفته است آورده و به تجزيه و تحليل آنها | نويسنده در پاسخ به اين شبهه عبارات منابعى را كه مورد استناد قرار گرفته است آورده و به تجزيه و تحليل آنها میپردازد و در پايان چنين نتيجه گيرى مى كند كه علمايى مانند صدوق، نعمانى و نوبختى كه نام " عصر حيرت " را بر آن عصر گذاشتهاند در واقع در اين مسأله مهم دقت علمى لازم را به كار نبرده و از مصادر اصلى را به طور كامل نديدهاند. | ||
درادامه مباحث، روايات غيبت مورد شبهه واقع شده است كه نويسنده در پاسخ غيبت صغرى و كبرى را با استناد به منابع مختلف مورد نقد و بررسى قرار داده است. | درادامه مباحث، روايات غيبت مورد شبهه واقع شده است كه نويسنده در پاسخ غيبت صغرى و كبرى را با استناد به منابع مختلف مورد نقد و بررسى قرار داده است. |
ویرایش