پرش به محتوا

انقلاب مشروطیت ایران: تفاوت میان نسخه‌ها

جز
جایگزینی متن - 'در باره' به 'درباره'
جز (جایگزینی متن - ' ' به ' ')
جز (جایگزینی متن - 'در باره' به 'درباره')
خط ۴۳: خط ۴۳:




اين اثر از كتاب‌ها و اسناد تاريخى دسته يكم و آثار خارجى پرآوازه در باره پديده تاريخى نهضت مشروطيت ايران (1323 ه.ق) به شمار مى‌رود كه در همان روزگار نوشته و منتشر شده است و اطلاعات فراوان و تحليل‌هاى كمابيش سامان‌مند تاريخى در باره دگرگونى‌هاى آن روزگار ايران عرضه مى‌كند.
اين اثر از كتاب‌ها و اسناد تاريخى دسته يكم و آثار خارجى پرآوازه درباره پديده تاريخى نهضت مشروطيت ايران (1323 ه.ق) به شمار مى‌رود كه در همان روزگار نوشته و منتشر شده است و اطلاعات فراوان و تحليل‌هاى كمابيش سامان‌مند تاريخى درباره دگرگونى‌هاى آن روزگار ايران عرضه مى‌كند.


== ساختار ==
== ساختار ==
خط ۵۳: خط ۵۳:




نويسنده در فصل نخست، با اشاره به تاريخ زندگى، سفرها و آشنايى سيد جمال الدين، پيشواى اتّحاد اسلام با برخى از رجال سياسى، علمى، فرهنگى، اجتماعى و دينى آن روزگار، به پاره‌اى از جنبش‌هاى كشورهاى آسيايى و جهان اسلام و سپس به جنبش مشروطه خواهى در ايران مى‌پردازد. وى در چند جا از نفوذ و تأثير روحانيان در خيزش انقلاب مشروطه ايران و جايگاه سيد جمال الدين در اين نهضت ياد مى‌كند در باره پيشينه اين جنبش گزارش مى‌دهد: سابقه رستاخيز ايران كه با اعطاى قانون اساسى به فرمان مُظفّر الدين شاه (پنجم اوت 1906) اوج گرفت و تنها زمانى با كودتاى 23 ژوئيه 1908 متوقف شد، از قيام توفيق‌مند در برابر انحصار تنباكو (1891) سرچشمه مى‌گرفت. باورهاى فعالان جنبش، ناخرسندى همه مردم را به دنبال آورد و پنج يا شش سال پيش از اين، به همت سيد جمال الدين ميان ايرانيان رواج يافت.
نويسنده در فصل نخست، با اشاره به تاريخ زندگى، سفرها و آشنايى سيد جمال الدين، پيشواى اتّحاد اسلام با برخى از رجال سياسى، علمى، فرهنگى، اجتماعى و دينى آن روزگار، به پاره‌اى از جنبش‌هاى كشورهاى آسيايى و جهان اسلام و سپس به جنبش مشروطه خواهى در ايران مى‌پردازد. وى در چند جا از نفوذ و تأثير روحانيان در خيزش انقلاب مشروطه ايران و جايگاه سيد جمال الدين در اين نهضت ياد مى‌كند درباره پيشينه اين جنبش گزارش مى‌دهد: سابقه رستاخيز ايران كه با اعطاى قانون اساسى به فرمان مُظفّر الدين شاه (پنجم اوت 1906) اوج گرفت و تنها زمانى با كودتاى 23 ژوئيه 1908 متوقف شد، از قيام توفيق‌مند در برابر انحصار تنباكو (1891) سرچشمه مى‌گرفت. باورهاى فعالان جنبش، ناخرسندى همه مردم را به دنبال آورد و پنج يا شش سال پيش از اين، به همت سيد جمال الدين ميان ايرانيان رواج يافت.


بنا بر اين، نويسنده يكى از عوامل خيزش مشروطيت و فراگيرى انديشه‌هاى اصلاح‌طلبى را، كوشش‌هاى سيد جمال مى‌شمرَد و به مجلات المنار و ضياء الخافقين اشاره مى‌كند كه به همت او در اروپا چاپ مى‌شد. اين رسانه‌هاى مكتوب، از ابزارهاى سيّد براى گسترش انديشه‌هايش بود. سيد محمّد رشيد، سردبير المنار، سه سند مهم به قلم سيد جمال الدين منتشر كرده است كه آشكارا ماهيت و تأثير گذارى سيد را در روند رخدادهاى ايران نشان مى‌دهد.
بنا بر اين، نويسنده يكى از عوامل خيزش مشروطيت و فراگيرى انديشه‌هاى اصلاح‌طلبى را، كوشش‌هاى سيد جمال مى‌شمرَد و به مجلات المنار و ضياء الخافقين اشاره مى‌كند كه به همت او در اروپا چاپ مى‌شد. اين رسانه‌هاى مكتوب، از ابزارهاى سيّد براى گسترش انديشه‌هايش بود. سيد محمّد رشيد، سردبير المنار، سه سند مهم به قلم سيد جمال الدين منتشر كرده است كه آشكارا ماهيت و تأثير گذارى سيد را در روند رخدادهاى ايران نشان مى‌دهد.
خط ۵۹: خط ۵۹:
از ميان اين سه سند، وى به نامه سيد به [[میرزای شیرازی، محمدحسن بن محمود|ميرزاى شيرازى]] در سامرا اشاره مى‌كند و به بررسى‌اش مى‌پردازد. به گفته براون، اين نامه، آن روحانى بزرگ را به كارى در زمينه امتياز تنباكو واداشت و موجب شد كه نخستين گام براى هم‌بستگى روحانيان قدرت‌مند ايران با حزب مردمى يا ملّى‌گرا برداشته شود.
از ميان اين سه سند، وى به نامه سيد به [[میرزای شیرازی، محمدحسن بن محمود|ميرزاى شيرازى]] در سامرا اشاره مى‌كند و به بررسى‌اش مى‌پردازد. به گفته براون، اين نامه، آن روحانى بزرگ را به كارى در زمينه امتياز تنباكو واداشت و موجب شد كه نخستين گام براى هم‌بستگى روحانيان قدرت‌مند ايران با حزب مردمى يا ملّى‌گرا برداشته شود.


او در فصل دوم، به سفرهاى ناصر الدين شاه به اروپا و قراردادهاى او با برخى از شركت‌هاى خارجى مى‌پردازد و از اختلاف‌ها و استعفاهايى سخن مى‌گويد كه در دستگاه حكومتى او رخ مى‌داد. نويسنده با آوردن گزارش‌هايى در باره مطالبى از روزنامه قانون كه به همت ملكم خان در لندن منتشر مى‌شد، جزييات مسئله قرارداد امتياز تنباكو را بازگو مى‌كند. بر پايه اين قرارداد (هشتم مارس 1890)، امتياز تنباكو، ضبط و مهار كامل توليد، فروش و صدور كلّ تنباكوى ايران، به مدت پنجاه سال به انگليسى‌ها داده شد. نويسنده، سفرها و هزينه‌هاى گزاف شاه و قرارداد او را با شركت‌هاى خارجى، سبب انگيزش مردم در برابر حاكميت مى‌داند و از سويى بر تأثير آمدن بسيارى از خارجيان به ايران از طريق اين شركت‌ها تأكيد مى‌كند. وى هم‌چنين به تأثير گذارى روحانيان و برخى از روشن‌فكران در آگاه كردن مردم اشاره مى‌كند: در آغاز دسامبر 1891، نامه‌اى از حاجى [[میرزای شیرازی، محمدحسن بن محمود|ميرزاى شيرازى]]، «مجتهد سامره» رسيد كه در آن مردم را تا لغو امتياز، به تحريم استعمال تنباكو فراخوانده بود. اين ضربه ماهرانه و خردمندانه كه بى‌هيچ شورش عملى، امتياز انحصار كالاى تحريم شده را بى‌ارزش ساخت و وفادارى و خويشتن‌دارى مردمى كه فرمان اين رهبر روحانى را گردن نهادند، از ديد براون قدرتى وصف‌ناشدنى است.
او در فصل دوم، به سفرهاى ناصر الدين شاه به اروپا و قراردادهاى او با برخى از شركت‌هاى خارجى مى‌پردازد و از اختلاف‌ها و استعفاهايى سخن مى‌گويد كه در دستگاه حكومتى او رخ مى‌داد. نويسنده با آوردن گزارش‌هايى درباره مطالبى از روزنامه قانون كه به همت ملكم خان در لندن منتشر مى‌شد، جزييات مسئله قرارداد امتياز تنباكو را بازگو مى‌كند. بر پايه اين قرارداد (هشتم مارس 1890)، امتياز تنباكو، ضبط و مهار كامل توليد، فروش و صدور كلّ تنباكوى ايران، به مدت پنجاه سال به انگليسى‌ها داده شد. نويسنده، سفرها و هزينه‌هاى گزاف شاه و قرارداد او را با شركت‌هاى خارجى، سبب انگيزش مردم در برابر حاكميت مى‌داند و از سويى بر تأثير آمدن بسيارى از خارجيان به ايران از طريق اين شركت‌ها تأكيد مى‌كند. وى هم‌چنين به تأثير گذارى روحانيان و برخى از روشن‌فكران در آگاه كردن مردم اشاره مى‌كند: در آغاز دسامبر 1891، نامه‌اى از حاجى [[میرزای شیرازی، محمدحسن بن محمود|ميرزاى شيرازى]]، «مجتهد سامره» رسيد كه در آن مردم را تا لغو امتياز، به تحريم استعمال تنباكو فراخوانده بود. اين ضربه ماهرانه و خردمندانه كه بى‌هيچ شورش عملى، امتياز انحصار كالاى تحريم شده را بى‌ارزش ساخت و وفادارى و خويشتن‌دارى مردمى كه فرمان اين رهبر روحانى را گردن نهادند، از ديد براون قدرتى وصف‌ناشدنى است.


اينكه ميرزا رضا کرمانى، ناصر الدين شاه را در آرامگاه شاه عبدالعظيم كشت (ذى القعده 1313 / مه 1896) و ماجراى زندانى شدن و صورت استنطاق و جواب‌ها و اعتراف‌هاى وى، از مطالب فصل سوم كتاب است. قتل ناصر الدين شاه، نخست در روزنامه‌ها به بابيّه نسبت داده شده بود كه از ديد نويسنده، نسبتى نادرست است و با نظريه و اخلاق و سياست بابيان ناسازگار مى‌نمايد. او اين نسبت دادن را به روحانيان منسوب مى‌كند و مى‌افزايد آنان همواره مى‌كوشند دشمنان خود را بدين چيزها متّهم كنند.  
اينكه ميرزا رضا کرمانى، ناصر الدين شاه را در آرامگاه شاه عبدالعظيم كشت (ذى القعده 1313 / مه 1896) و ماجراى زندانى شدن و صورت استنطاق و جواب‌ها و اعتراف‌هاى وى، از مطالب فصل سوم كتاب است. قتل ناصر الدين شاه، نخست در روزنامه‌ها به بابيّه نسبت داده شده بود كه از ديد نويسنده، نسبتى نادرست است و با نظريه و اخلاق و سياست بابيان ناسازگار مى‌نمايد. او اين نسبت دادن را به روحانيان منسوب مى‌كند و مى‌افزايد آنان همواره مى‌كوشند دشمنان خود را بدين چيزها متّهم كنند.  
خط ۶۵: خط ۶۵:
فصل چهارم كتاب به رويدادهاى پس از 1896 ميلادى مى‌پردازد. نويسنده، ناخرسندى مردم را كه به جنبشى فراگير انجاميد، معلول رخدادهايى چون سفرها و ولخرجى‌هاى شاه، استثمار كشور در دست بيگانگان، ظلم و تعدّى بلژيكى‌ها در اداره گمركات و ستم حاكمان مى‌داند و آزار دادن چند تاجر سرشناس تهران را در اواخر 1905 و اوائل 1906، جرقه اين قيام مى‌خواند.
فصل چهارم كتاب به رويدادهاى پس از 1896 ميلادى مى‌پردازد. نويسنده، ناخرسندى مردم را كه به جنبشى فراگير انجاميد، معلول رخدادهايى چون سفرها و ولخرجى‌هاى شاه، استثمار كشور در دست بيگانگان، ظلم و تعدّى بلژيكى‌ها در اداره گمركات و ستم حاكمان مى‌داند و آزار دادن چند تاجر سرشناس تهران را در اواخر 1905 و اوائل 1906، جرقه اين قيام مى‌خواند.


حوادث پس از روى كارآمدن محمّدعلى شاه تا كودتاى 1907، قرارداد اوت 1907، كودتاى23 ژوئن و انهدام نخستين مجلس، مبارزه در تبريز، اعاده مشروطيت، جلوس احمد شاه و برپايى حكومت جديد، درون‌مايه ديگر فصل‌هاى كتاب است. براون، اثر خود را با آوردن 25 يادداشت در باره شخصيت‌هايى مانند مظفّر الدين شاه، امين الدوله، اعتماد السلطنه، شيخ هادى نجم‌آبادى، سيّد جمال الدين، ميرزا احمد کرمانى و برخى از ديگر موضوع‌ها پايان مى‌دهد.  
حوادث پس از روى كارآمدن محمّدعلى شاه تا كودتاى 1907، قرارداد اوت 1907، كودتاى23 ژوئن و انهدام نخستين مجلس، مبارزه در تبريز، اعاده مشروطيت، جلوس احمد شاه و برپايى حكومت جديد، درون‌مايه ديگر فصل‌هاى كتاب است. براون، اثر خود را با آوردن 25 يادداشت درباره شخصيت‌هايى مانند مظفّر الدين شاه، امين الدوله، اعتماد السلطنه، شيخ هادى نجم‌آبادى، سيّد جمال الدين، ميرزا احمد کرمانى و برخى از ديگر موضوع‌ها پايان مى‌دهد.  


== وضعيت كتاب ==
== وضعيت كتاب ==
خط ۷۲: خط ۷۲:
براون، بر پايه اطّلاعاتى كه بر اثر ارتباطش با برخى از افراد و گروه‌ها مانند تقى‌زاده، علاّمه قزوينى و بابى‌ها به دست آورده بود و گاهى با استناد به تاريخ بيدارى ايرانيان، نوشته ناظم الاسلام کرمانى، سه سال در دربار ايران، نوشته دكتر فوريه (پزشك فرانسوى ناصر الدين شاه)، اقتصاد معاصر ايران و مسائل مالى آن، نوشته لورينى و برخى از منابع و روزنامه‌هاى خارجى، رويدادهاى مشروطه را نقل و بررسى مى‌كرد.
براون، بر پايه اطّلاعاتى كه بر اثر ارتباطش با برخى از افراد و گروه‌ها مانند تقى‌زاده، علاّمه قزوينى و بابى‌ها به دست آورده بود و گاهى با استناد به تاريخ بيدارى ايرانيان، نوشته ناظم الاسلام کرمانى، سه سال در دربار ايران، نوشته دكتر فوريه (پزشك فرانسوى ناصر الدين شاه)، اقتصاد معاصر ايران و مسائل مالى آن، نوشته لورينى و برخى از منابع و روزنامه‌هاى خارجى، رويدادهاى مشروطه را نقل و بررسى مى‌كرد.


ناهمسانى اطلاعات كتاب و يك‌سويه بودن منابع آن، تأثير گذارى پيش‌فرض‌هاى نويسنده در گزارش‌هاى او مانند مثبت دانستن تأثير انگليس در جنبش مشروطه، پشتيبانى او از بابيان، داورى‌هاى يك‌سويه و نادرست در باره برخى از افراد و جانبدارى وى از مجلس اول، از كاستى‌هاى اين كتاب شمرده شده‌اند. نويسنده در ترجمه واژگان فارسى، به گفته خودش بسيار ريزبينانه رفتار كرده و متن اين اثر را در سنجش با متن ديگر آثارش بيشتر غربال كرده است.
ناهمسانى اطلاعات كتاب و يك‌سويه بودن منابع آن، تأثير گذارى پيش‌فرض‌هاى نويسنده در گزارش‌هاى او مانند مثبت دانستن تأثير انگليس در جنبش مشروطه، پشتيبانى او از بابيان، داورى‌هاى يك‌سويه و نادرست درباره برخى از افراد و جانبدارى وى از مجلس اول، از كاستى‌هاى اين كتاب شمرده شده‌اند. نويسنده در ترجمه واژگان فارسى، به گفته خودش بسيار ريزبينانه رفتار كرده و متن اين اثر را در سنجش با متن ديگر آثارش بيشتر غربال كرده است.


يادداشت‌هاى مترجم محترم در پايان كتاب بسيار سودمندند و با توجه به فصل‌هاى يازده‌گانه كتاب اطلاعات و اسناد مهمى عرضه مى‌كنند. احوالات ميرزا رضا کرمانى و مكتوب عربى سيد جمال الدين به مرحوم حاج ميرزا محمدحسن و نامه‌اش به علماى ايران، در پايان كتاب آمده است.
يادداشت‌هاى مترجم محترم در پايان كتاب بسيار سودمندند و با توجه به فصل‌هاى يازده‌گانه كتاب اطلاعات و اسناد مهمى عرضه مى‌كنند. احوالات ميرزا رضا کرمانى و مكتوب عربى سيد جمال الدين به مرحوم حاج ميرزا محمدحسن و نامه‌اش به علماى ايران، در پايان كتاب آمده است.
خط ۸۳: خط ۸۳:
اخلاقى، محمدعلى (تابستان 1383)، «انقلاب مشروطيت ايران، اثر [[براون، ادوارد گرانویل|ادوارد براون]]»، آموزه، شماره چهارم.  
اخلاقى، محمدعلى (تابستان 1383)، «انقلاب مشروطيت ايران، اثر [[براون، ادوارد گرانویل|ادوارد براون]]»، آموزه، شماره چهارم.  


مجتهدى، كريم (پاييز 1383)، «ملاحظاتى در باره نهضت مشروطه ايران»، آموزه، شماره ششم.  
مجتهدى، كريم (پاييز 1383)، «ملاحظاتى درباره نهضت مشروطه ايران»، آموزه، شماره ششم.  




۴۲۵٬۲۲۵

ویرایش