پرش به محتوا

تذكرة المتقین: تفاوت میان نسخه‌ها

جز
جایگزینی متن - 'در باره' به 'درباره'
جز (جایگزینی متن - 'ابی ' به 'ابی')
جز (جایگزینی متن - 'در باره' به 'درباره')
خط ۷۵: خط ۷۵:
در قسمت ديگرى از همين نامه، چنين نگاشته شده‌است: «... پس بفهم از آنچه يادآورى نمودم بدان كه درخواست محبت خداوندى، با آلوده‌شدن تو به گناه، امرى فاسد است. چگونه بر شما اين نكته پنهان است كه معصيت باعث نفرت و بيزارى است و هرگز با محبت قابل جمع نيست؟... البته ترك گناه، اول، آخر، ظاهر و باطن دين است، پس به‌سرعت به تلاش و مجاهده بپرداز»
در قسمت ديگرى از همين نامه، چنين نگاشته شده‌است: «... پس بفهم از آنچه يادآورى نمودم بدان كه درخواست محبت خداوندى، با آلوده‌شدن تو به گناه، امرى فاسد است. چگونه بر شما اين نكته پنهان است كه معصيت باعث نفرت و بيزارى است و هرگز با محبت قابل جمع نيست؟... البته ترك گناه، اول، آخر، ظاهر و باطن دين است، پس به‌سرعت به تلاش و مجاهده بپرداز»


در قسمتى ديگر از همين نامه بلند و مهم، ايشان در باره دورى گزيدن از معصيت، اين گونه نوشته‌اند: «...پس اى عزيز! چون اين كريم رحيم، زبان تو را مخزن كوه نور؛ يعنى ذكر اسم شريف قرار داده، بى‌حيايى است مخزن سلطان را آلوده به نجاسات و قاذورات غيبت و دروغ و فحش و اذيت و غيرها من المعاصى نمودن. مخزن سلطان بايد محلش پرعطر و گلاب باشد، نه مجلس مملو از قاذورات و بى‌شك، چون دقت در مراقبت نكرده‌اى، نمى‌دانى كه از جوارح سبعه؛ يعنى گوش و زبان و چشم و دست و پا و بطن و فرج، چه معصيت‌ها مى‌كنى و چه آتش‌ها روشن مى‌نمايى و چه فسادها در دين خودت برپا مى‌كنى و چه زخم‌هاى منكره به سيف و سنان زبانت به قلبت مى‌زنى. اگر نكشته باشى، بسيار خوب است. اگر بخواهم شرح اين مفاسد را بيان نمايم، در كتاب نمى‌گنجد... تو كه هنوز جوارحت را از معاصى پاك نكرده‌اى، چگونه [[منتظری، حسینعلی|منتظرى]] كه در شرح احوال قلب چيزى بنويسم...»
در قسمتى ديگر از همين نامه بلند و مهم، ايشان درباره دورى گزيدن از معصيت، اين گونه نوشته‌اند: «...پس اى عزيز! چون اين كريم رحيم، زبان تو را مخزن كوه نور؛ يعنى ذكر اسم شريف قرار داده، بى‌حيايى است مخزن سلطان را آلوده به نجاسات و قاذورات غيبت و دروغ و فحش و اذيت و غيرها من المعاصى نمودن. مخزن سلطان بايد محلش پرعطر و گلاب باشد، نه مجلس مملو از قاذورات و بى‌شك، چون دقت در مراقبت نكرده‌اى، نمى‌دانى كه از جوارح سبعه؛ يعنى گوش و زبان و چشم و دست و پا و بطن و فرج، چه معصيت‌ها مى‌كنى و چه آتش‌ها روشن مى‌نمايى و چه فسادها در دين خودت برپا مى‌كنى و چه زخم‌هاى منكره به سيف و سنان زبانت به قلبت مى‌زنى. اگر نكشته باشى، بسيار خوب است. اگر بخواهم شرح اين مفاسد را بيان نمايم، در كتاب نمى‌گنجد... تو كه هنوز جوارحت را از معاصى پاك نكرده‌اى، چگونه [[منتظری، حسینعلی|منتظرى]] كه در شرح احوال قلب چيزى بنويسم...»


در جاى ديگرى جناب آخوند(ره) مى‌فرمايند: «تمام سفارشات اين بينوا به تو، اهتمام در ترك معصيت است. اگر اين خدمت را انجام دادى، آخرالامر تو را به جاهاى بلند خواهد رسانيد.»
در جاى ديگرى جناب آخوند(ره) مى‌فرمايند: «تمام سفارشات اين بينوا به تو، اهتمام در ترك معصيت است. اگر اين خدمت را انجام دادى، آخرالامر تو را به جاهاى بلند خواهد رسانيد.»
۴۲۵٬۲۲۵

ویرایش