پرش به محتوا

داراب‌نامه: تفاوت میان نسخه‌ها

جز
جایگزینی متن - 'در باره' به 'درباره'
جز (جایگزینی متن - ' .' به '.')
جز (جایگزینی متن - 'در باره' به 'درباره')
خط ۴۵: خط ۴۵:




داراب‌نامه داستانى قهرمانى و بسيار شيرين در باره داراب، پادشاه كيانى و پسر داستانى او، فيروز شاه است. اين كتاب، از متن‌هاى شيوا و پر ارزش نثر فارسى بر پايه روايات كهن ايرانى به شمار مى‌رود كه دو تحرير از آن وجود دارد. اين تحرير از آن داستان گزارى شهير به نام بيغمى است. داراب، پسر بهمن پسر اسفنديار، پسر گشتاسپ از پادشاهان پايانى سلسله داستانى كيانى است كه در باره او در ادبيات پهلوى و پس از آن، داستان‌هاى پرآوازه‌اى مانند «دارا و بت زرين» در ادب پهلوى به عربى وجود دارد. اين داراب كه در داستان‌هاى ملى، فرزند بهمن و هماى چهرآزاد است، پدر داراى دارايان، آخرين پادشاه كيانى بود، اما در اين داستان، فرزند او «دارا» نيست، بلكه فيروز ناميده مى‌شود. اين كتاب، داستان فارسى همين فيروز شاه است و از همين روى، «فيروزنامه» بايد خوانده شود؛ زيرا بيشتر به سخن در باره فيروز (پسر داراب) مى‌پردازد.
داراب‌نامه داستانى قهرمانى و بسيار شيرين درباره داراب، پادشاه كيانى و پسر داستانى او، فيروز شاه است. اين كتاب، از متن‌هاى شيوا و پر ارزش نثر فارسى بر پايه روايات كهن ايرانى به شمار مى‌رود كه دو تحرير از آن وجود دارد. اين تحرير از آن داستان گزارى شهير به نام بيغمى است. داراب، پسر بهمن پسر اسفنديار، پسر گشتاسپ از پادشاهان پايانى سلسله داستانى كيانى است كه درباره او در ادبيات پهلوى و پس از آن، داستان‌هاى پرآوازه‌اى مانند «دارا و بت زرين» در ادب پهلوى به عربى وجود دارد. اين داراب كه در داستان‌هاى ملى، فرزند بهمن و هماى چهرآزاد است، پدر داراى دارايان، آخرين پادشاه كيانى بود، اما در اين داستان، فرزند او «دارا» نيست، بلكه فيروز ناميده مى‌شود. اين كتاب، داستان فارسى همين فيروز شاه است و از همين روى، «فيروزنامه» بايد خوانده شود؛ زيرا بيشتر به سخن درباره فيروز (پسر داراب) مى‌پردازد.


گزارنده (مؤلف) اين اثر كه در ميان قرن هشتم و نهم مى‌زيست، اين داستان كهن را در حفظ داشت و آن را براى گروهى مى‌خواند (املا مى‌كرد) و كاتبى به نام محمود دفتر خوان آن را مى‌نوشت. نسخه خطى اين كتاب در ذى الحجه 887 هجرى نوشته شده است. راوى يا گزارنده داستان، چند جا آشكارا نام خود را باز مى‌گويد، اما در بيشتر جاها از خود به نام «راوى اين داستان غريب»، «مؤلف داستان و گزارنده سخن»، «مؤلف اخبار»، «مؤلف اخبار و گزارنده داستان»، «راوى داستان»، «راوى اين قصه» و «مؤلف اخبار و مقرّر اين كتاب و مورخ اين تاريخ» يا «گوينده داستان كهن» ياد مى‌كند و همه جا عبارت‌هايى را مانند «روايت كند»، «گويد» و «چنين گويد»، باز مى‌نويسد.  
گزارنده (مؤلف) اين اثر كه در ميان قرن هشتم و نهم مى‌زيست، اين داستان كهن را در حفظ داشت و آن را براى گروهى مى‌خواند (املا مى‌كرد) و كاتبى به نام محمود دفتر خوان آن را مى‌نوشت. نسخه خطى اين كتاب در ذى الحجه 887 هجرى نوشته شده است. راوى يا گزارنده داستان، چند جا آشكارا نام خود را باز مى‌گويد، اما در بيشتر جاها از خود به نام «راوى اين داستان غريب»، «مؤلف داستان و گزارنده سخن»، «مؤلف اخبار»، «مؤلف اخبار و گزارنده داستان»، «راوى داستان»، «راوى اين قصه» و «مؤلف اخبار و مقرّر اين كتاب و مورخ اين تاريخ» يا «گوينده داستان كهن» ياد مى‌كند و همه جا عبارت‌هايى را مانند «روايت كند»، «گويد» و «چنين گويد»، باز مى‌نويسد.  
خط ۸۰: خط ۸۰:
عكس‌هايى از نسخه خطى كتاب در آغاز آن و يادداشت‌ها و ملاحظات مصحح محترم در پايانش آمده است. لغت‌نامه افزوده مصحح نيز راه خواندن كتاب را هموارتر مى‌سازد. اختلاف نسخه‌ها و افزوده‌هاى مصحح در پانوشت‌هاى كتاب نيز بى‌گمان پژوهش‌گران را يارى خواهد كرد. داستان فارسى داراب تا دفتر ششم پيش مى‌رود و باز مى‌ايستد، اما متن عربى اين داستان، كامل و همه آن در دست است كه نام مترجم آن شناخته نيست. البته نسخه‌اى از دنباله اين داستان (مجلد سوم اين كتاب) در كتاب‌خانه اوپسالا وجود دارد كه شايد در آينده به چاپ برسد.
عكس‌هايى از نسخه خطى كتاب در آغاز آن و يادداشت‌ها و ملاحظات مصحح محترم در پايانش آمده است. لغت‌نامه افزوده مصحح نيز راه خواندن كتاب را هموارتر مى‌سازد. اختلاف نسخه‌ها و افزوده‌هاى مصحح در پانوشت‌هاى كتاب نيز بى‌گمان پژوهش‌گران را يارى خواهد كرد. داستان فارسى داراب تا دفتر ششم پيش مى‌رود و باز مى‌ايستد، اما متن عربى اين داستان، كامل و همه آن در دست است كه نام مترجم آن شناخته نيست. البته نسخه‌اى از دنباله اين داستان (مجلد سوم اين كتاب) در كتاب‌خانه اوپسالا وجود دارد كه شايد در آينده به چاپ برسد.


مصحح در يادداشت‌هاى خود در پايان اين نسخه از كتاب، نكته‌هاى ارزشمندى در باره پيشينه و جايگاه متن فارسى و عربى داراب‌نامه و درستى و نادرستى نام آن، نام و نشان گزارنده و داستان سراى داراب‌نامه، ارزش نثرى و زبانى داراب‌نامه فارسى عرضه مى‌كند و به تحليل مواد و شخصيت‌هاى اين داستان مانند عياران، شاه‌زادگان، جنگ‌ها و گريزها، دادگرى، پهلوانان و جنگاوران و دشمنان ايران مى‌پردازد. تحليل نام‌هاى شخصيت‌هاى داستان نيز از ديگر افزودنى‌هاى سودمند و گران‌مايه مصحح بر اين كتاب است. اطلاعات نسخه شناختى اين اثر را نيز در همين بخش پايانى و كيستى نويسنده يا گزارنده داستان (مولانا بيغمى) و محمود دفتر خوان را در مقدمه مصحح بر اين اثر مى‌توان يافت.
مصحح در يادداشت‌هاى خود در پايان اين نسخه از كتاب، نكته‌هاى ارزشمندى درباره پيشينه و جايگاه متن فارسى و عربى داراب‌نامه و درستى و نادرستى نام آن، نام و نشان گزارنده و داستان سراى داراب‌نامه، ارزش نثرى و زبانى داراب‌نامه فارسى عرضه مى‌كند و به تحليل مواد و شخصيت‌هاى اين داستان مانند عياران، شاه‌زادگان، جنگ‌ها و گريزها، دادگرى، پهلوانان و جنگاوران و دشمنان ايران مى‌پردازد. تحليل نام‌هاى شخصيت‌هاى داستان نيز از ديگر افزودنى‌هاى سودمند و گران‌مايه مصحح بر اين كتاب است. اطلاعات نسخه شناختى اين اثر را نيز در همين بخش پايانى و كيستى نويسنده يا گزارنده داستان (مولانا بيغمى) و محمود دفتر خوان را در مقدمه مصحح بر اين اثر مى‌توان يافت.


==منابع مقاله==
==منابع مقاله==
۴۲۵٬۲۲۵

ویرایش