پرش به محتوا

أنيس الموحدين: تفاوت میان نسخه‌ها

جز
جایگزینی متن - 'در باره' به 'درباره'
جز (جایگزینی متن - '(مقدمه‌نويس)' به '(مقدمه‌نويس)')
جز (جایگزینی متن - 'در باره' به 'درباره')
خط ۶۷: خط ۶۷:
برهان هفتم، عبارت است از برهان فطرت. توضيح آن‌كه همه مردم در حالت اضطرار، بى‌فكر و اختيار از روى الجا و اضطرار، پناه به كسى مى‌برند كه صانع ايشان است و اين، از آن رو است كه ميان خالق و مخلوق و مالك و مملوك و بنده و مولى ربط خاصى مى‌باشد كه نمى‌توان حقيقت آن را بيان نمود، بنا بر اين بندگان در وقتى كه دستشان از جميع اسباب و وسايل و همه امور و علايق كوتاه شود، از همه اميدها نااميد شوند، بدون تفكر و تأمل و بى‌انديشه و تخيّل، پناه به صانع حقيقى و مسبب الاسباب خود مى‌برند و از اين جهت، در آن وقت هر دعايى مى‌كنند، مستجاب مى‌شود، زيرا كه در آن وقت، خداى خود را شناخته‌اند و يقين از براى ايشان حاصل شده است و معرفت با يقين، البته سبب استجابت دعوات مى‌شود و اين معنى از براى همه مردم حاصل است و از اين جهت در آيات قرآنى و احاديث ائمّه طاهرين آمده است كه شناختن خداوند فطرى است و احتياج به دليل ندارد؛ يعنى هر گاه مردم را به حال خود واگذارند و ايشان، دست از تعصّب و جاهليّت و تقليد پدر و مادر بردارند، با قطع نظر از دليل، خالق خود را مى‌شناسند و پى به هستى او مى‌برند و از اين جهت بعضى از محقّقين گفته‌اند كه كفّار اگر چه در ظاهر منكر صانعند، در باطن در پيش خود اقرار و اعتراف به وجود و هستى او دارند.
برهان هفتم، عبارت است از برهان فطرت. توضيح آن‌كه همه مردم در حالت اضطرار، بى‌فكر و اختيار از روى الجا و اضطرار، پناه به كسى مى‌برند كه صانع ايشان است و اين، از آن رو است كه ميان خالق و مخلوق و مالك و مملوك و بنده و مولى ربط خاصى مى‌باشد كه نمى‌توان حقيقت آن را بيان نمود، بنا بر اين بندگان در وقتى كه دستشان از جميع اسباب و وسايل و همه امور و علايق كوتاه شود، از همه اميدها نااميد شوند، بدون تفكر و تأمل و بى‌انديشه و تخيّل، پناه به صانع حقيقى و مسبب الاسباب خود مى‌برند و از اين جهت، در آن وقت هر دعايى مى‌كنند، مستجاب مى‌شود، زيرا كه در آن وقت، خداى خود را شناخته‌اند و يقين از براى ايشان حاصل شده است و معرفت با يقين، البته سبب استجابت دعوات مى‌شود و اين معنى از براى همه مردم حاصل است و از اين جهت در آيات قرآنى و احاديث ائمّه طاهرين آمده است كه شناختن خداوند فطرى است و احتياج به دليل ندارد؛ يعنى هر گاه مردم را به حال خود واگذارند و ايشان، دست از تعصّب و جاهليّت و تقليد پدر و مادر بردارند، با قطع نظر از دليل، خالق خود را مى‌شناسند و پى به هستى او مى‌برند و از اين جهت بعضى از محقّقين گفته‌اند كه كفّار اگر چه در ظاهر منكر صانعند، در باطن در پيش خود اقرار و اعتراف به وجود و هستى او دارند.


باب دوم، در صفات بارى تعالى: اين باب، خود، داراى يك مقدمه و دو فصل است. در مقدمه، در باره صفات ذات و صفات فعل توضيحاتى داده شده و يكى از دو فصل، به صفات ثبوتى و ديگرى، به صفات سلبى خداوند اختصاص يافته است.
باب دوم، در صفات بارى تعالى: اين باب، خود، داراى يك مقدمه و دو فصل است. در مقدمه، درباره صفات ذات و صفات فعل توضيحاتى داده شده و يكى از دو فصل، به صفات ثبوتى و ديگرى، به صفات سلبى خداوند اختصاص يافته است.


باب سوم، در باب نبوت محمد(ص): اين باب، داراى چهار فصل است كه موضوعات ذيل را مورد بررسى قرار مى‌دهد: سه فصل نخست، به نبوت عامه و آخرين فصل، به نبوت خاصه اختصاص يافته ا ست. وجوب بعثت انبيا، عصمت نبى، راه شناخت پيامبر، در اثبات نبوت حضرت خاتم(ص) عناوين مباحث اين فصول را تشكيل مى‌دهد.
باب سوم، در باب نبوت محمد(ص): اين باب، داراى چهار فصل است كه موضوعات ذيل را مورد بررسى قرار مى‌دهد: سه فصل نخست، به نبوت عامه و آخرين فصل، به نبوت خاصه اختصاص يافته ا ست. وجوب بعثت انبيا، عصمت نبى، راه شناخت پيامبر، در اثبات نبوت حضرت خاتم(ص) عناوين مباحث اين فصول را تشكيل مى‌دهد.
خط ۷۷: خط ۷۷:
«معاد روحانى» هم عبارت است از رسيدن روح به لذّات روحانيّه يا به آلام روحانيّه.
«معاد روحانى» هم عبارت است از رسيدن روح به لذّات روحانيّه يا به آلام روحانيّه.


وى، سپس معاد جسمانى را مورد قبول نه تنها همه مسلمانان و نه تنها مورد اجماع همه ارباب ملل و شرايع، بلكه مورد قبول گروهى از ملحدان و دهريه و تناسخيه مى‌داند، اما در باره معاد روحانى مى‌گويد: جمعى آن را انكار كرده‌اند و آنچه مذهب محقّقين حكما و مدقّقين ارباب شريعت و فقها و متألّهين از عرفا است، آن است كه هر دو قسم معاد ثابت است و مى‌گويند بعد از مفارقت نفس از بدن، از براى او لذّات يا آلام روحانى خواهد بود تا اينكه جناب الهى اموات را زنده گرداند و ارواح ايشان را به ابدان آنها بازگرداند و بعد از تعلّق ارواح به ابدان، از براى ايشان هم لذّات جسمانيّه و هم لذّات روحانيّه، هر دو خواهد بود.
وى، سپس معاد جسمانى را مورد قبول نه تنها همه مسلمانان و نه تنها مورد اجماع همه ارباب ملل و شرايع، بلكه مورد قبول گروهى از ملحدان و دهريه و تناسخيه مى‌داند، اما درباره معاد روحانى مى‌گويد: جمعى آن را انكار كرده‌اند و آنچه مذهب محقّقين حكما و مدقّقين ارباب شريعت و فقها و متألّهين از عرفا است، آن است كه هر دو قسم معاد ثابت است و مى‌گويند بعد از مفارقت نفس از بدن، از براى او لذّات يا آلام روحانى خواهد بود تا اينكه جناب الهى اموات را زنده گرداند و ارواح ايشان را به ابدان آنها بازگرداند و بعد از تعلّق ارواح به ابدان، از براى ايشان هم لذّات جسمانيّه و هم لذّات روحانيّه، هر دو خواهد بود.


== وضعيت کتاب ==
== وضعيت کتاب ==
۴۲۵٬۲۲۵

ویرایش