۴۲۵٬۲۲۵
ویرایش
جز (جایگزینی متن - ':ف' به ': ف') |
جز (جایگزینی متن - 'در باره' به 'درباره') |
||
خط ۷۷: | خط ۷۷: | ||
از ديگر مطالبى كه در اين نهج، توسط ماتن و شارح بدان پرداخته شده است، مىتوان به دلالت لفظ بر معنا، لفظ مفرد و مركب، لفظ جزيى و كلى، ذاتى و عرضى و... اشاره كرد. | از ديگر مطالبى كه در اين نهج، توسط ماتن و شارح بدان پرداخته شده است، مىتوان به دلالت لفظ بر معنا، لفظ مفرد و مركب، لفظ جزيى و كلى، ذاتى و عرضى و... اشاره كرد. | ||
نهج دوم بخش منطق، حاوى تعاريف و توضيحاتى | نهج دوم بخش منطق، حاوى تعاريف و توضيحاتى درباره جنس، فصل، عرض خاص و عرض عام، رسوم خمسه، حدّ، رسم و چگونگى تعريف اشيا مىباشد. نهج سوم، در مركب خبرى مىباشد كه در آن اشارهاى به اصناف قضايا، سلب و ايجاب و حكم مهمل، تركيب شرطيات از حمليّات، قضاياى شرطيه و هيئت قضايا شده است. | ||
چهارمين نهج، در مواد قضايا و جهاتشان مىباشد كه در اينجا نيز توضيحاتى از خواجه نصير، براى روشن نمودن غرض ابن سينا بيان گرديده است. نهج پنجم، در تناقض قضايا و عكس آنها مىباشد كه كلامى كلى در تناقض و اشارهاى به تناقض واقع بين مطلقات و اشاره ديگرى به تناقض ساير ذوات الجهات، در كنار اشارهاى به عكس مطلقات و عكس ضروريات و عكس ممكنات آمده است. | چهارمين نهج، در مواد قضايا و جهاتشان مىباشد كه در اينجا نيز توضيحاتى از خواجه نصير، براى روشن نمودن غرض ابن سينا بيان گرديده است. نهج پنجم، در تناقض قضايا و عكس آنها مىباشد كه كلامى كلى در تناقض و اشارهاى به تناقض واقع بين مطلقات و اشاره ديگرى به تناقض ساير ذوات الجهات، در كنار اشارهاى به عكس مطلقات و عكس ضروريات و عكس ممكنات آمده است. | ||
خط ۹۳: | خط ۹۳: | ||
جلد دوم از مجلدات سهگانه شرح [[نصیرالدین طوسی، محمد بن محمد|خواجه نصير الدين طوسى]]، بر اشارات بو على، اختصاص به علم الطبيعه دارد كه در بر گيرنده سه نمط از اشارات مىباشد. خواجه، در ذيل مقدمهاى كه [[ابنسینا، حسین بن عبدالله|شيخ الرئيس]] در اين قسمت اشارات دارد مبنى بر اينكه اين علوم فقط به حال كسى كه فهم اين مطالب برايش آسان باشد، نفع دارد، نه كسى كه درك آن برايش دشوار است، مىنويسد: واقعاً اين دو علم طبيعى و الهى، مغلق بوده و اشتباهات عظيمى در آنها به دليل تعارض وهم با عقل، رخ مىدهد. در آخر اين قسمت، از خدا مىخواهد كه اصابت در بيان، به وى عطا كند، در كنار ايمنى از خطا و طغيان، تا بر آنچه كه در اين كتاب هست اعتماد كند، نه بر آنچه كه خود اعتقاد دارد، چرا كه تقرير، غير از رد و تفسير، غير از نقد مىباشد. | جلد دوم از مجلدات سهگانه شرح [[نصیرالدین طوسی، محمد بن محمد|خواجه نصير الدين طوسى]]، بر اشارات بو على، اختصاص به علم الطبيعه دارد كه در بر گيرنده سه نمط از اشارات مىباشد. خواجه، در ذيل مقدمهاى كه [[ابنسینا، حسین بن عبدالله|شيخ الرئيس]] در اين قسمت اشارات دارد مبنى بر اينكه اين علوم فقط به حال كسى كه فهم اين مطالب برايش آسان باشد، نفع دارد، نه كسى كه درك آن برايش دشوار است، مىنويسد: واقعاً اين دو علم طبيعى و الهى، مغلق بوده و اشتباهات عظيمى در آنها به دليل تعارض وهم با عقل، رخ مىدهد. در آخر اين قسمت، از خدا مىخواهد كه اصابت در بيان، به وى عطا كند، در كنار ايمنى از خطا و طغيان، تا بر آنچه كه در اين كتاب هست اعتماد كند، نه بر آنچه كه خود اعتقاد دارد، چرا كه تقرير، غير از رد و تفسير، غير از نقد مىباشد. | ||
نمط اول اشارات، در تجوهر اجسام است. نخستين چيزى كه شارح، به توضيح آن اقدام نموده است، كلمه نهج و نمط و علت نامگذارى فصول بخش منطق، به نهج و بخش علم الطبيعه و علم الهى، به نمط است، بعد در مورد اين ترتيبى كه شيخ اتخاذ نموده، مطالبى را با استشهاد به ترتيب علوم، از ديدگاه معلم اول، ارائه مىنمايد، بعد وهم و تنبيهى را كه بو على | نمط اول اشارات، در تجوهر اجسام است. نخستين چيزى كه شارح، به توضيح آن اقدام نموده است، كلمه نهج و نمط و علت نامگذارى فصول بخش منطق، به نهج و بخش علم الطبيعه و علم الهى، به نمط است، بعد در مورد اين ترتيبى كه شيخ اتخاذ نموده، مطالبى را با استشهاد به ترتيب علوم، از ديدگاه معلم اول، ارائه مىنمايد، بعد وهم و تنبيهى را كه بو على درباره گمان مردم راجع به ذو مفاصل بودن اجسام، دارد، مورد بررسى قرار داده كه در پى آن وهم و اشارهاى به جهت توهم مردم در تركيب اجسام از اجزاى نامتناهى آمده است. | ||
ماتن و شارح هر دو، در اين قسمت، استدلالها و توضيحات مفصلى دارند كه قطب الدين رازى نيز در اين ميان بىنصيب نمانده و شرح مفصلّى را در بحث تركيب اجسام بيان نموده است. [[ابنسینا، حسین بن عبدالله|شيخ الرئيس]]، با خارج كردن تركيبات غير واقعى براى اجسام، تركيب آنها را از هيولى و صورت مورد كنكاش قرار داده و در ادامه در مورد نوع، جنس و فصل اشيا، مطالبى را بيان كرده است. | ماتن و شارح هر دو، در اين قسمت، استدلالها و توضيحات مفصلى دارند كه قطب الدين رازى نيز در اين ميان بىنصيب نمانده و شرح مفصلّى را در بحث تركيب اجسام بيان نموده است. [[ابنسینا، حسین بن عبدالله|شيخ الرئيس]]، با خارج كردن تركيبات غير واقعى براى اجسام، تركيب آنها را از هيولى و صورت مورد كنكاش قرار داده و در ادامه در مورد نوع، جنس و فصل اشيا، مطالبى را بيان كرده است. | ||
خط ۱۰۹: | خط ۱۰۹: | ||
اشارهاى به اينكه جسم، لو خلّى و طبعه، در صورتى كه تأثير غريبى از خارج برايش عارض نگردد، موضع و شكل معين خواهد داشت و تنبيهى در مورد ميل به اقسام حركت و اينكه ميل طبيعى به سمت جهت طبيعى مىباشد، كما اينكه قرارش نيز در آنجا بوده و به همانجا بازگشت مىكند، از مطالب ديگر اين قسمت است. | اشارهاى به اينكه جسم، لو خلّى و طبعه، در صورتى كه تأثير غريبى از خارج برايش عارض نگردد، موضع و شكل معين خواهد داشت و تنبيهى در مورد ميل به اقسام حركت و اينكه ميل طبيعى به سمت جهت طبيعى مىباشد، كما اينكه قرارش نيز در آنجا بوده و به همانجا بازگشت مىكند، از مطالب ديگر اين قسمت است. | ||
اشارهاى ديگر از سوى مؤلف، به اجسام قابل كون و فساد و اينكه چنين اجسامى داراى مكان بوده به خاطر استحقاقى كه اجسام به مكان دارند، آمده است. آخرين اشاره اين نمط، | اشارهاى ديگر از سوى مؤلف، به اجسام قابل كون و فساد و اينكه چنين اجسامى داراى مكان بوده به خاطر استحقاقى كه اجسام به مكان دارند، آمده است. آخرين اشاره اين نمط، درباره اجسامى است كه ميل استداره دارند و به صورت دايرهاى حركت مىكنند؛ مؤلف، عدم قابليت چنين اجسامى را براى حركت مستقيم، يادآورى نموده و تنبيهاتى را در ذيل آن مىآورد كه براى نمونه، جسمى را كه طبيعت آن حرارت است، آتش و جسمى را كه طبيعت آن برودت است، آب و جسمى را كه طبيعتش ميعان است، هوا و جسمى را كه طبيعت آن جمود است، زمين مىداند. قياس آنها با يكديگر و حالات آنها كه قواعد كون و فساد در عالم دنيا را تشكيل مىدهد، از مطالب تكميلى اين بخش است. | ||
طريق به وجود آمدن معدنيّات، نباتات و حيوانات با اجناس و انواعشان از اين عناصر اربعه، موضوع تنبيه ديگرى است كه در ادامهاش در ضمن نكتهاى، علت نورانى و منوّر بودن آتش را توضيح داده است. | طريق به وجود آمدن معدنيّات، نباتات و حيوانات با اجناس و انواعشان از اين عناصر اربعه، موضوع تنبيه ديگرى است كه در ادامهاش در ضمن نكتهاى، علت نورانى و منوّر بودن آتش را توضيح داده است. | ||
خط ۱۲۷: | خط ۱۲۷: | ||
جلد سوم شرح [[نصیرالدین طوسی، محمد بن محمد|خواجه نصير الدين طوسى]]، بر اشارات و تنبيهات بو على سينا، كه از نمط چهارم اشارات، شروع مىشود، در علم ما قبل الطبيعه مىباشد و اولين موضوع مورد بحث در آن، وجود و علل آن است. خواجه، منظور از وجود را در كلام بو على وجود مطلقى مىداند كه هم بر وجودى كه علتى ندارد، حمل مىشود و هم بر وجود معلول. | جلد سوم شرح [[نصیرالدین طوسی، محمد بن محمد|خواجه نصير الدين طوسى]]، بر اشارات و تنبيهات بو على سينا، كه از نمط چهارم اشارات، شروع مىشود، در علم ما قبل الطبيعه مىباشد و اولين موضوع مورد بحث در آن، وجود و علل آن است. خواجه، منظور از وجود را در كلام بو على وجود مطلقى مىداند كه هم بر وجودى كه علتى ندارد، حمل مىشود و هم بر وجود معلول. | ||
نخستين تنبيهى كه ماتن، در اين قسمت مطرح كرده، در مورد توهمى است كه مردم | نخستين تنبيهى كه ماتن، در اين قسمت مطرح كرده، در مورد توهمى است كه مردم درباره وجود دارند و آن را همان محسوس مىپندارند. شارح، اين تنبيه را در مورد مردمى كه وجود را همان محسوس مىپندارند و كسانى كه در حكم آنها هستند؛ يعنى مشبهه و من يجرى مجراهم، مىداند. | ||
تنبيهات ديگرى نيز در رابطه با تصورات غير واقعى از وجود، مطرح است كه خواجه تك تك آنها را شرح مىدهد. بو على مىگويد: جسم، ممكن است محسوس باشد و ممكن است محسوس نباشد؛ اگر محسوس باشد، مطمئناً داراى وضع، اين، مقدار معين و كيف معين خواهد بود. خواجه، مىگويد: منظور ماتن از اثبات موجود غير محسوس، اثبات مبدأ براى وجود غير محسوس مىباشد. | تنبيهات ديگرى نيز در رابطه با تصورات غير واقعى از وجود، مطرح است كه خواجه تك تك آنها را شرح مىدهد. بو على مىگويد: جسم، ممكن است محسوس باشد و ممكن است محسوس نباشد؛ اگر محسوس باشد، مطمئناً داراى وضع، اين، مقدار معين و كيف معين خواهد بود. خواجه، مىگويد: منظور ماتن از اثبات موجود غير محسوس، اثبات مبدأ براى وجود غير محسوس مىباشد. |
ویرایش