۴۲۵٬۲۲۵
ویرایش
جز (جایگزینی متن - ' ' به ' ') |
جز (جایگزینی متن - 'صاحب معالم' به 'صاحب معالم ') |
||
| خط ۷۰: | خط ۷۰: | ||
مؤلف در خطبۀ كتاب علت طرح نظريات صاحب قوانين «ره» و مناقشه در نظريات او را تقاضاى يكى از شاگردان محقق و مدقق خود (كه احتمالا شيخ جعفر بن حسين تسترى متوفاى 1303 قمرى، است) ذكر كرده و بعد اين طور مىنويسد: «فاعذروني أن أكثرت من الرد و الإيراد أو صرحت بالضعف و الفساد و لا ترموا على ذلك بالشنع، فإن الحق أحق بأن يبدى» (صفحۀ اوّل، خطبۀ كتاب) كه با اين عبارت سعى دارد اتهام اهانت به صاحب قوانين را از خود دور كند، ولى به نظر مىرسد قسمت عمدۀ كتاب در رد نظريات صاحب معالم و به خصوص صاحب قوانين نگاشته شده باشد و شايد بتوان گفت در واقع، الفصول الغرويّة، رد بر قوانين الأصول است. | مؤلف در خطبۀ كتاب علت طرح نظريات صاحب قوانين «ره» و مناقشه در نظريات او را تقاضاى يكى از شاگردان محقق و مدقق خود (كه احتمالا شيخ جعفر بن حسين تسترى متوفاى 1303 قمرى، است) ذكر كرده و بعد اين طور مىنويسد: «فاعذروني أن أكثرت من الرد و الإيراد أو صرحت بالضعف و الفساد و لا ترموا على ذلك بالشنع، فإن الحق أحق بأن يبدى» (صفحۀ اوّل، خطبۀ كتاب) كه با اين عبارت سعى دارد اتهام اهانت به صاحب قوانين را از خود دور كند، ولى به نظر مىرسد قسمت عمدۀ كتاب در رد نظريات [[ابن شهید ثانی، حسن بن زینالدین|صاحب معالم]] و به خصوص صاحب قوانين نگاشته شده باشد و شايد بتوان گفت در واقع، الفصول الغرويّة، رد بر قوانين الأصول است. | ||
از طرف ديگر، در كتاب ديده نشده مؤلف از صاحب قوانين تعريف و تمجيد كند و فقط در يك مورد بعد از اينكه از نظريۀ صاحب قوانين تعبير به «عجايب أوهام» مىكند، اين طور دارد: «هذا محصل كلامه بعد تنقيحه و تصحيحه و أنت خبير بأن الفاضل المذكور بمكانة من متانة النظر فهو أجل من أن يخطر بباله هذه التوهمات الواهية فضلاً من أن يعترف بصحتها و يستند إليها، بل الظاهر منشأ توهمه على ما يستفاد من بيانه» (فصول ص 423 س 4) كه اگر چه در ابتدا اين توهم را انكار مىكند؛ امّا باز هم در عبارتش نسبت توهم را ذكر مىكند. | از طرف ديگر، در كتاب ديده نشده مؤلف از صاحب قوانين تعريف و تمجيد كند و فقط در يك مورد بعد از اينكه از نظريۀ صاحب قوانين تعبير به «عجايب أوهام» مىكند، اين طور دارد: «هذا محصل كلامه بعد تنقيحه و تصحيحه و أنت خبير بأن الفاضل المذكور بمكانة من متانة النظر فهو أجل من أن يخطر بباله هذه التوهمات الواهية فضلاً من أن يعترف بصحتها و يستند إليها، بل الظاهر منشأ توهمه على ما يستفاد من بيانه» (فصول ص 423 س 4) كه اگر چه در ابتدا اين توهم را انكار مىكند؛ امّا باز هم در عبارتش نسبت توهم را ذكر مىكند. | ||
| خط ۸۲: | خط ۸۲: | ||
#از نكات مثبت كتاب آن است كه صاحب فصول دايرۀ مباحث هر علمى را جدا مىكند؛ مثلا در بحث مشتق مىفرمايد: «ثم البحث عن المشتق هنا ليس من حيث الاشتقاق و كيفيته فإنه موكول إلى فن الصرف، و لا من حيث مفاد مبدئه فإنه محال إلى كتب اللغة، بل البحث عن المشتق هنا في صدقه و مفاده من حيث الاشتقاق». | #از نكات مثبت كتاب آن است كه صاحب فصول دايرۀ مباحث هر علمى را جدا مىكند؛ مثلا در بحث مشتق مىفرمايد: «ثم البحث عن المشتق هنا ليس من حيث الاشتقاق و كيفيته فإنه موكول إلى فن الصرف، و لا من حيث مفاد مبدئه فإنه محال إلى كتب اللغة، بل البحث عن المشتق هنا في صدقه و مفاده من حيث الاشتقاق». | ||
#در مقابل، از نقاط ضعف كتاب اين است كه صاحب فصول نام صاحبان مآخذ و مصادر را حتى به كنايه هم كمتر ذكر مىكند و معمولا از تعابير قوم، جماعة، الأكثر، نافين، مثبتين و نظائر آنها استفاده مىكند كه به سردرگمى خواننده مىانجامد. البته در كتاب به نام علامۀ حلى، [[علمالهدی، علی بن حسین|سيد مرتضى]]، [[طوسی، محمد بن حسن|شيخ طوسى]]، صاحب معالم و صاحب قوانين تصريح شده، ولى از علمايى نظير كاشف الغطاء، [[محقق کرکی، علی بن حسین|محقق كركى]]، ملا محمد امين استرآبادى، سلطان العلماء فاضل تونى، محقق شيروانى و ديگران كمتر ذكرى به ميان آمده و حتى از استاد و برادرش شيخ محمد تقى اصفهانى صاحب هداية المسترشدين نيز نامى ديده نمىشود. | #در مقابل، از نقاط ضعف كتاب اين است كه صاحب فصول نام صاحبان مآخذ و مصادر را حتى به كنايه هم كمتر ذكر مىكند و معمولا از تعابير قوم، جماعة، الأكثر، نافين، مثبتين و نظائر آنها استفاده مىكند كه به سردرگمى خواننده مىانجامد. البته در كتاب به نام علامۀ حلى، [[علمالهدی، علی بن حسین|سيد مرتضى]]، [[طوسی، محمد بن حسن|شيخ طوسى]]، [[ابن شهید ثانی، حسن بن زینالدین|صاحب معالم]] و صاحب قوانين تصريح شده، ولى از علمايى نظير كاشف الغطاء، [[محقق کرکی، علی بن حسین|محقق كركى]]، ملا محمد امين استرآبادى، سلطان العلماء فاضل تونى، محقق شيروانى و ديگران كمتر ذكرى به ميان آمده و حتى از استاد و برادرش شيخ محمد تقى اصفهانى صاحب هداية المسترشدين نيز نامى ديده نمىشود. | ||
#از نكات عجيب اين كه صاحب فصول در مواردى به اجماع اصوليين براى اثبات نظرياتش استناد مىكند؛ مثلا «و هذا أيضا ضعيف لإطباق كلمة الأصوليين على عدم وجوب مقدمة الواجب المشروط من حيث كونه مقدمة قبل حصول شرطه فحكمه بوجوبها له حينئذ خرق لإجماعهم». | #از نكات عجيب اين كه صاحب فصول در مواردى به اجماع اصوليين براى اثبات نظرياتش استناد مىكند؛ مثلا «و هذا أيضا ضعيف لإطباق كلمة الأصوليين على عدم وجوب مقدمة الواجب المشروط من حيث كونه مقدمة قبل حصول شرطه فحكمه بوجوبها له حينئذ خرق لإجماعهم». | ||
#:و يا عبارت «ربما يظهر من عدم تعرض علماء الأصول لذلك إطباقهم على فساده» و در سه سطر پائينتر در همان صفحه مىگويد «أظهرهما الأول و هو المعروف بين أهل العلم» و استناد بر اجماع اصوليين مجمل و غير مبين به نظر مىرسد. | #:و يا عبارت «ربما يظهر من عدم تعرض علماء الأصول لذلك إطباقهم على فساده» و در سه سطر پائينتر در همان صفحه مىگويد «أظهرهما الأول و هو المعروف بين أهل العلم» و استناد بر اجماع اصوليين مجمل و غير مبين به نظر مىرسد. | ||
ویرایش