۴۲۵٬۲۲۵
ویرایش
جز (جایگزینی متن - ': ==' به '==') |
جز (جایگزینی متن - 'صاحب معالم' به 'صاحب معالم ') |
||
خط ۵۱: | خط ۵۱: | ||
با تطبيق همه جانبه كتاب با ديگر كتابهاى تأليف شده، در علم اصول چنين به نظر مىرسد كه به لحاظ محتوايى شباهت زيادى به «معالمالاصول»، تأليف حسن بن زينالدين عاملى فرزند [[شهيد ثانى]] دارد. فيض در آن جا كه نظرات مختلف پيرامون هر اصل و سپس استدلال مخالفين را ذكر نموده، در بسيارى از موارد، احتجاج مخالفين همان است كه در كتاب معالم ذكر شده؛ و حتى در برخى موارد، عبارات هم عيناً همان عبارات صاحب معالم است. در موارد ديگر هم عبارات ايشان در بيان احتجاج مخالفين خلاصهتر از عبارات صاحب معالم است. همين طور پاسخ ايشان به مخالفين نيز در برخى از موارد شبيه پاسخ صاحب معالم يا عيناً همان پاسخ است. | با تطبيق همه جانبه كتاب با ديگر كتابهاى تأليف شده، در علم اصول چنين به نظر مىرسد كه به لحاظ محتوايى شباهت زيادى به «معالمالاصول»، تأليف حسن بن زينالدين عاملى فرزند [[شهيد ثانى]] دارد. فيض در آن جا كه نظرات مختلف پيرامون هر اصل و سپس استدلال مخالفين را ذكر نموده، در بسيارى از موارد، احتجاج مخالفين همان است كه در كتاب معالم ذكر شده؛ و حتى در برخى موارد، عبارات هم عيناً همان عبارات [[ابن شهید ثانی، حسن بن زینالدین|صاحب معالم]] است. در موارد ديگر هم عبارات ايشان در بيان احتجاج مخالفين خلاصهتر از عبارات [[ابن شهید ثانی، حسن بن زینالدین|صاحب معالم]] است. همين طور پاسخ ايشان به مخالفين نيز در برخى از موارد شبيه پاسخ [[ابن شهید ثانی، حسن بن زینالدین|صاحب معالم]] يا عيناً همان پاسخ است. | ||
مختار فيض در هر اصل هم بيشتر همانند مختار صاحب معالم است، و استدلال ايشان بر مختار خود در مواردى خلاصهاى از استدلال صاحب معالم است. و در مواردى نيز ايشان تحقيقات صاحب معالم را نقل كرده و سپس آن را موجّه دانسته است. | مختار فيض در هر اصل هم بيشتر همانند مختار [[ابن شهید ثانی، حسن بن زینالدین|صاحب معالم]] است، و استدلال ايشان بر مختار خود در مواردى خلاصهاى از استدلال [[ابن شهید ثانی، حسن بن زینالدین|صاحب معالم]] است. و در مواردى نيز ايشان تحقيقات [[ابن شهید ثانی، حسن بن زینالدین|صاحب معالم]] را نقل كرده و سپس آن را موجّه دانسته است. | ||
اگر چه نقد الاصول شباهتهاى زيادى به كتاب معالمالاصول دارد، لكن وجوه افتراق آن با اين كتاب نيز متعدّد است. برخى وجوه افتراق چنين است: | اگر چه نقد الاصول شباهتهاى زيادى به كتاب معالمالاصول دارد، لكن وجوه افتراق آن با اين كتاب نيز متعدّد است. برخى وجوه افتراق چنين است: | ||
خط ۵۹: | خط ۵۹: | ||
1- عناوين و مباحث برخى از اصول از مباحث خاصّ اين كتاب است و در معالم ذكر نشده، همانند: اصل پنج از اصول عموم و خصوص در بيان اين كه فعل در سياق نفى و فعل متعدّى واقع در سياق نفى آيا ظهور در عموم دارد يا خير؟، و اصل هفت از اصول عموم و خصوص در بيان اختلاف در مقتضى، و اصل هفت از اصول ادلّه عقل در وجوب يا عدم وجوب عمل به احتياط. | 1- عناوين و مباحث برخى از اصول از مباحث خاصّ اين كتاب است و در معالم ذكر نشده، همانند: اصل پنج از اصول عموم و خصوص در بيان اين كه فعل در سياق نفى و فعل متعدّى واقع در سياق نفى آيا ظهور در عموم دارد يا خير؟، و اصل هفت از اصول عموم و خصوص در بيان اختلاف در مقتضى، و اصل هفت از اصول ادلّه عقل در وجوب يا عدم وجوب عمل به احتياط. | ||
2- در موارد كمى وجوه استدلال فيض بر مختار خود بيشتر از وجوه صاحب معالم است، همچون اصل دوم از مباحث القول فى ساير المشتركات در جواز تأخير بيان از وقت حاجت، و اصل چهارم از اصول القول فى التقليد در جواز تقليد مجتهد ميّت، و تحرير مبحث عبادات مكروهه در اجتماع امر و نهى. | 2- در موارد كمى وجوه استدلال فيض بر مختار خود بيشتر از وجوه [[ابن شهید ثانی، حسن بن زینالدین|صاحب معالم]] است، همچون اصل دوم از مباحث القول فى ساير المشتركات در جواز تأخير بيان از وقت حاجت، و اصل چهارم از اصول القول فى التقليد در جواز تقليد مجتهد ميّت، و تحرير مبحث عبادات مكروهه در اجتماع امر و نهى. | ||
3- در مواضعى از كتاب، تحقيقات صاحب معالم ذكر و در آن خدشه شده است. همچون اصل اوّل از مباحث اجتهاد در مسأله تجزّى اجتهاد، و اصل دهم از القول فى الأوامر و النواهى در جواز تعلق امر و نهى به شىء واحد. | 3- در مواضعى از كتاب، تحقيقات [[ابن شهید ثانی، حسن بن زینالدین|صاحب معالم]] ذكر و در آن خدشه شده است. همچون اصل اوّل از مباحث اجتهاد در مسأله تجزّى اجتهاد، و اصل دهم از القول فى الأوامر و النواهى در جواز تعلق امر و نهى به شىء واحد. | ||
4- مباحث مطرح شده در تنبيهات و تذنيبات از تحقيقات خاصّ فيض و تفريعات نيز از ابتكارات وى در اين كتاب مىباشد كه در ذيل برخى از مباحث اصول كتاب، مسائل فقهى متفرّع بر آن اصل را بيان و نحوه تطبيق و استنباط آن مسائل را تبيين نموده و حكم آن مسائل فقهى را بر مبناى مختار خود ذكر كرده است و در برخى از تفريعات خصوصاً آنجا كه دو وجه مبنايى در مسأله اصولى وجود داشته به ذكر عبارت «وجهان مبنيان» در حكم آن مسأله بسنده كرده است. | 4- مباحث مطرح شده در تنبيهات و تذنيبات از تحقيقات خاصّ فيض و تفريعات نيز از ابتكارات وى در اين كتاب مىباشد كه در ذيل برخى از مباحث اصول كتاب، مسائل فقهى متفرّع بر آن اصل را بيان و نحوه تطبيق و استنباط آن مسائل را تبيين نموده و حكم آن مسائل فقهى را بر مبناى مختار خود ذكر كرده است و در برخى از تفريعات خصوصاً آنجا كه دو وجه مبنايى در مسأله اصولى وجود داشته به ذكر عبارت «وجهان مبنيان» در حكم آن مسأله بسنده كرده است. |
ویرایش