۴۲۵٬۲۲۵
ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش |
|||
خط ۴۳: | خط ۴۳: | ||
'''نهضت مختار ثقفى (64-67ق)''' اثر محمودرضا افتخارزاده، اثرى است كه در راستاى بررسى انتقادى نهضتهاى تاريخى شيعه، به بررسى شخصيت مختار و ابعاد مختلف قيام او و اتهامات نسبت داده شده به وى پرداخته است. اين كتاب به زبان فارسى و در سال 1374 نوشته شده است. | |||
== ساختار == | == ساختار == | ||
خط ۶۵: | خط ۶۵: | ||
در فصل دوم، اقوال و ديدگاههاى تاريخى و معاصر در مورد مختار، در پنج بخش زير بررسى شده است: | در فصل دوم، اقوال و ديدگاههاى تاريخى و معاصر در مورد مختار، در پنج بخش زير بررسى شده است: | ||
#پيشوايان معصوم(ع)؛ نويسنده معتقد است منبع اصلى اين نقطهنظرها، [[اختيار معرفة الرجال (تصحیح مصطفوی)|رجال كشى]] است كه با ذكر سلسله سند آمده است از جمله: از [[امام على(ع)]] نقل شده كه آنحضرت، مختار را به هنگام كودكى در مدينه بر زانو نشانده و در حالى كه بر سرش دست مىكشيده فرموده: اى زيرك! اى زرنگ!. در خبر ديگرى كه نشان مىدهد جامعه شيعى دوره حضور تحتتأثير تبليغات امويان و مخالفان قرار داشته و عوام و احتمالاً خواص شيعه از مختار بد مىگفتهاند، از [[امام جعفر صادق(ع)|امام صادق(ع)]] نقل است كه فرمود: مختار را دشنام ندهيد چرا كه قاتلان خاندان ما را كشت و به خونخواهى ما برخاست، بيوه زنان ما را شوهر داد و به هنگام سختى زندگى، اموالى در ميان ما تقسيم كرد <ref>همان، ص57</ref>. | |||
#علماى اماميه؛ كه از جمله آنها، كشّى از علماى شيعى سده سوّم و چهارم هجرى است كه از كانونهاى علمى- سياسى شيعه بدور بوده كه به نظر نويسنده، چون در جامعه سنّيان مىزيسته، از جوّ تند تبليغاتى ضد شيعه و شايعات تاريخى مخالفان متأثّر شده و مختار را بنيانگذار فرقه كيسانيه مىداند. وى پس از نقل روايات موافق و مخالف، چنين اظهار نظر كرده كه مختار همان كسى است كه مردم را به سوى ابن حنفيه فرا مىخواند كه به آن كيسانيه گفتهاند و آنان همان مختاريه مىباشند. اما اين نظريه توسط رجالشناسان اماميه نقد و رد شده است <ref>همان، ص60</ref>. | |||
#علماى سنى؛ كه از جمله علماى ذكر شده، ابن سعد است كه در طبقات، مختار را بر اساس روايات تاريخى و شايعات اموى ارزيابى كرده كه: او نامههائى به اسم ابن حنفيه جعل مىكرد و مردم را به نفع خود و به نام او دعوت مىنمود. در حالىكه ابن حنفيه نسبت به وى نظر خوبى نداشت و [[امام سجاد(ع)]] هم بدون تقيه و آزادانه و در حضور مردم مختار را لعن مىكرد و هدايايش را پس فرستاد و پس از قتل مختار، براى تصرف در اموال اهدائى او از عبدالملك بن مروان اجازه گرفت <ref>همان، ص64</ref>. | |||
#محققان مسلمان؛ كه از جمله آنها، محمّد ابوزهره است كه با تكيه بر گفتههاى مبرّد، [[ابن حزم، علی بن احمد|ابن حزم]] و [[ذهبى]]، مختار را از خوارج مىداند كه سپس شيعه شد و بنيانگذار فرقه كيسانيه گرديد و مىگويد: انديشه مختار بذر پليدى بود كه جز زشتى چيزى ببار نياورد (همان، ص67). در مقابل، عبدالرزاق مقرّم، مختار را مسلمان شيعه خالصى مىداند كه براى خدا و خونخواهى امام حسين(ع) قيام كرد <ref>همان، ص69</ref>. | |||
#شرقشناسان غربى؛ از جمله فان فلوتن كه معتقد است مختار با تأئيد و پشتيبانى موالى كوفه توانست قدرت را به دست گيرد و اين در نتيجه آگاهى او از اوضاع اجتماعى روزگارش بود. او به موالى آموخته بود كه حقى مساوى با اعراب دارند و بايد احقاق حقوق خويش نمايند و به آنان قول داده بود كه در صورت پيروزى ميان آنان و اعراب، تساوى حقيقى و حقوقى برقرار خواهد كرد. به همين خاطر بيشتر ياران مختار از موالى بودند و تعداد اندكى عرب در سپاه او حضور داشتند <ref>همان، ص70</ref>. | |||
در فصل سوم، تحريفات و اتهاماتى كه به مختار نسبت داده شده، مورد بحث و بررسى قرار گرفته است. به اعتقاد نويسنده، در اين ترديدى نيست كه قيام مختار، بزرگترين و تكاندهندهترين حادثه سياسى- نظامى و موفقترين قيام شيعى تاريخ امويان محسوب مىشود و تنها قيامى است كه به پيروزى و تشكيل حكومت رسيد. بديهى است كه امويان از قيام مختار آسيب بسيارى ديدند و تلفات بسيارى دادند؛ در اين قيام مهمترين و برجستهترين فرماندهان سياسى- نظامى شامى و عراقى خود را از دست دادند و بيشاز يك سال بخش بزرگى از قلمرو امپراطورى عربى- اموى در اختيار مختار بود و مىرفت كه به اساس رژيم در تماميت آن پايان دهد. بنابراين جاى شگفتى نيست كه بيشترين تحريفات و تبليغات عليه مختار صورت گرفته است <ref>همان، ص75</ref>. | در فصل سوم، تحريفات و اتهاماتى كه به مختار نسبت داده شده، مورد بحث و بررسى قرار گرفته است. به اعتقاد نويسنده، در اين ترديدى نيست كه قيام مختار، بزرگترين و تكاندهندهترين حادثه سياسى- نظامى و موفقترين قيام شيعى تاريخ امويان محسوب مىشود و تنها قيامى است كه به پيروزى و تشكيل حكومت رسيد. بديهى است كه امويان از قيام مختار آسيب بسيارى ديدند و تلفات بسيارى دادند؛ در اين قيام مهمترين و برجستهترين فرماندهان سياسى- نظامى شامى و عراقى خود را از دست دادند و بيشاز يك سال بخش بزرگى از قلمرو امپراطورى عربى- اموى در اختيار مختار بود و مىرفت كه به اساس رژيم در تماميت آن پايان دهد. بنابراين جاى شگفتى نيست كه بيشترين تحريفات و تبليغات عليه مختار صورت گرفته است <ref>همان، ص75</ref>. |
ویرایش