پرش به محتوا

رحلات بوركهارت في بلاد النوبة و السودان: تفاوت میان نسخه‌ها

جز
جایگزینی متن - 'عبد ' به 'عبد'
جز (جایگزینی متن - 'مقدمهنويس' به 'مقدمه‌نويس')
جز (جایگزینی متن - 'عبد ' به 'عبد')
خط ۷۹: خط ۷۹:
از جمله مناطقى كه بوركهارت از آن گزارش كرده سرزمين قبيله‌نشين «برر» است كه در اصل به اين سرزمين عربزبان ميرفاب اطلاق مى‌شده است و خود را از نوادگان جعليّين مى‌دانستند. بوركهارت (1814م) جنوبى‌ترين بخش سرزمين ميرفابى را قلمرو كوچك و مجزايى وصف كرده كه به رأسالوادى مشهور بوده و حكومت آن را يكى از اعضاى خاندان تمساح در دست داشته است. سرزمين بربر مركز بارزگانى مهمى بود؛ جادهاى كه از مصر عليا آغاز، و پس از گذاشتن از صحراى نوبه، در اين سرزمين به نيل منتهى مى‌شد؛ كاروان‌هايى نيز كه از سنّار و شندى به مصر مى‌رفتند از همين جا مى‌گذشتند. در زمانى كه بوركهارت از اين سرزمين ديدن كرده دهكدهاى با نام «اَنخيزه» پايتخت بربر بوده و شهر بربر كه در زمان حاكميت ترك و مصر به عنوان شهر معروف بوده است، در زمان بوركهارت بيرونق بوده است.
از جمله مناطقى كه بوركهارت از آن گزارش كرده سرزمين قبيله‌نشين «برر» است كه در اصل به اين سرزمين عربزبان ميرفاب اطلاق مى‌شده است و خود را از نوادگان جعليّين مى‌دانستند. بوركهارت (1814م) جنوبى‌ترين بخش سرزمين ميرفابى را قلمرو كوچك و مجزايى وصف كرده كه به رأسالوادى مشهور بوده و حكومت آن را يكى از اعضاى خاندان تمساح در دست داشته است. سرزمين بربر مركز بارزگانى مهمى بود؛ جادهاى كه از مصر عليا آغاز، و پس از گذاشتن از صحراى نوبه، در اين سرزمين به نيل منتهى مى‌شد؛ كاروان‌هايى نيز كه از سنّار و شندى به مصر مى‌رفتند از همين جا مى‌گذشتند. در زمانى كه بوركهارت از اين سرزمين ديدن كرده دهكدهاى با نام «اَنخيزه» پايتخت بربر بوده و شهر بربر كه در زمان حاكميت ترك و مصر به عنوان شهر معروف بوده است، در زمان بوركهارت بيرونق بوده است.


از جمله اماكن نوبه كه بوركهارت گزارش كرده، معبد الدكه است. او داخل معبد را از نقوش تاريخى خالى دانسته، ولى ديوارهاى خارجى و غرفه داخلى را پر از نقشه‌هاى دينى گزارش كرده است. جالب است كه او نوشته‌هاى زوار بر در و ديوارهاى ورودى معبد را يادداشت كرده و در كتاب نقل كرده است.
از جمله اماكن نوبه كه بوركهارت گزارش كرده، معبدالدكه است. او داخل معبدرا از نقوش تاريخى خالى دانسته، ولى ديوارهاى خارجى و غرفه داخلى را پر از نقشه‌هاى دينى گزارش كرده است. جالب است كه او نوشته‌هاى زوار بر در و ديوارهاى ورودى معبدرا يادداشت كرده و در كتاب نقل كرده است.


نويسنده در لابلاى مطالب مقايسه‌هاى خوبى به دست مى‌دهد كه به لحاظ مردم شناسى و جامعه شناختى حائز اهميت است. در يك فقره از كتاب او چنين گزارش مى‌دهد كه در سودان عتق و آزاد كردن عبد، نادر است؛ در حالى كه در شبه جزيره عرب و مصر عكس اين است و به ندرت بندهاى را خواهى يافت كه مدتى را در خدمت خانواده محترمى بوده باشد و آزاد نشده باشد؛ با ازدواج با كنيزى از كنيزان خانواده يا اين كه او را مختار مى‌كنند كه در خدمت آن خانواده بماند و در عوض خدمتش اجرت دريافت كند. همچنين كنيز نيز اگر براى مولايش فرزندى به دنيا بياورد، آزاد مى‌شود.
نويسنده در لابلاى مطالب مقايسه‌هاى خوبى به دست مى‌دهد كه به لحاظ مردم شناسى و جامعه شناختى حائز اهميت است. در يك فقره از كتاب او چنين گزارش مى‌دهد كه در سودان عتق و آزاد كردن عبد، نادر است؛ در حالى كه در شبه جزيره عرب و مصر عكس اين است و به ندرت بندهاى را خواهى يافت كه مدتى را در خدمت خانواده محترمى بوده باشد و آزاد نشده باشد؛ با ازدواج با كنيزى از كنيزان خانواده يا اين كه او را مختار مى‌كنند كه در خدمت آن خانواده بماند و در عوض خدمتش اجرت دريافت كند. همچنين كنيز نيز اگر براى مولايش فرزندى به دنيا بياورد، آزاد مى‌شود.
۴۲۵٬۲۲۵

ویرایش