۴۲۵٬۲۲۵
ویرایش
جز (جایگزینی متن - ' ' به ' ') |
جز (جایگزینی متن - 'عبد ' به 'عبد') |
||
خط ۸۷: | خط ۸۷: | ||
در فقه ما كه ريشه در نقل دارد بايد توجه داشت كه عقل نيز يكى از ادله غير قابل انكار آن بوده و جايگاهش هيچگاه نبايد تضعيف گردد چنانكه نبايد جايگاه آن در فقه كه به عنوان يك علم نقلى است با جايگاه آن در فلسفه و علوم الهى كه علوم عقلى هستند، خلط شود؛ در فقه كاربرد عقل فقط براى ادراك مطالب است و مواد مدركه همگى يا بيشترشان منقولات شرعى مىباشند. | در فقه ما كه ريشه در نقل دارد بايد توجه داشت كه عقل نيز يكى از ادله غير قابل انكار آن بوده و جايگاهش هيچگاه نبايد تضعيف گردد چنانكه نبايد جايگاه آن در فقه كه به عنوان يك علم نقلى است با جايگاه آن در فلسفه و علوم الهى كه علوم عقلى هستند، خلط شود؛ در فقه كاربرد عقل فقط براى ادراك مطالب است و مواد مدركه همگى يا بيشترشان منقولات شرعى مىباشند. | ||
نكته بعدى اين است كه مانع اساسى براى تطور فقه اعتبار خبر واحد است؛ آن هم اعتبارى كه اصوليون بدان معتقدند نه اعتبارى كه اخباريون بدان اعتقاد دارند، زيرا خبر واحد راهى است كه سالك را به اكثر احكام و فروع هدايت مىكند، لكن طى اين مسير بدون چراغ عقل ممكن نيست، چرا كه عقل گر چه براى به دست آوردن فروعات شرعى كافى نيست، اما براى درك آنچه شارع ما را به آن | نكته بعدى اين است كه مانع اساسى براى تطور فقه اعتبار خبر واحد است؛ آن هم اعتبارى كه اصوليون بدان معتقدند نه اعتبارى كه اخباريون بدان اعتقاد دارند، زيرا خبر واحد راهى است كه سالك را به اكثر احكام و فروع هدايت مىكند، لكن طى اين مسير بدون چراغ عقل ممكن نيست، چرا كه عقل گر چه براى به دست آوردن فروعات شرعى كافى نيست، اما براى درك آنچه شارع ما را به آن متعبدنموده، لازم است. | ||
ايشان، اعتقاد به اعتبار خبر واحد را در تطور اصول فقه نيز داراى تأثير بسزايى مىدانند. نتيجهاى كه ايشان گرفتهاند اين است كه همين قول به اعتبار خبر واحد، باعث تطور و تحول عظيم فقه در زمان [[طوسی، محمد بن حسن|شيخ طوسى]] گرديد و علت اينكه در زمان استاد وى، [[علمالهدی، علی بن حسین|سيد مرتضى]] يا در زمان [[ابن زهره، حمزه بن علی|ابن زهره]] و[[ابنادریس، محمد بن احمد| ابن ادريس]] اين تكامل حاصل نشده بود اين بود كه آنها منكر اعتبار خبر واحد بودند. | ايشان، اعتقاد به اعتبار خبر واحد را در تطور اصول فقه نيز داراى تأثير بسزايى مىدانند. نتيجهاى كه ايشان گرفتهاند اين است كه همين قول به اعتبار خبر واحد، باعث تطور و تحول عظيم فقه در زمان [[طوسی، محمد بن حسن|شيخ طوسى]] گرديد و علت اينكه در زمان استاد وى، [[علمالهدی، علی بن حسین|سيد مرتضى]] يا در زمان [[ابن زهره، حمزه بن علی|ابن زهره]] و[[ابنادریس، محمد بن احمد| ابن ادريس]] اين تكامل حاصل نشده بود اين بود كه آنها منكر اعتبار خبر واحد بودند. |
ویرایش