۴۲۵٬۲۲۵
ویرایش
جز (جایگزینی متن - ':ت' به ': ت') |
جز (جایگزینی متن - '،خ' به '، خ') |
||
خط ۷۹: | خط ۷۹: | ||
دو. جايگاه اثر (قرآن و سنت) در تفسير | دو. جايگاه اثر (قرآن و سنت) در تفسير | ||
واقعيت آن است كه قرآن از آن لحظه كه قالبى زمينى پيدا كرد و محدود به حدود فرشيان- چه از جهت واژگان و مفاهيم و چه شيوهها و چينشها-شد، گرفتار ابهام، ايهام و اجمالهاى ناخواسته گشت. اينگونه مشكلات موجود در پارهاى از آيات نه از سر تعمد و تفطن كه زاييده اضطرار بود. محدوديتهاى زبان و روان | واقعيت آن است كه قرآن از آن لحظه كه قالبى زمينى پيدا كرد و محدود به حدود فرشيان- چه از جهت واژگان و مفاهيم و چه شيوهها و چينشها-شد، گرفتار ابهام، ايهام و اجمالهاى ناخواسته گشت. اينگونه مشكلات موجود در پارهاى از آيات نه از سر تعمد و تفطن كه زاييده اضطرار بود. محدوديتهاى زبان و روان بشرى، خداوندگار زبان و بيان را به ايهامگويى و ابهامآفرينى -كه از ضرورتهاى همزبانى با بشر است- وا داشت. يكى از مباحث دراز دامن و حساس در تفسير و علوم قرآنى شيوه برطرف كردن متشابهات گفتارى موجود در متون دينى است. پارهاى از عالمان مسلمان برآنند كه تنها راه حل اين مشكل، خود وحى است و هرگونه منبع ديگرى براى رفع اين مشكل غيرقابل دفاع است. | ||
ابن عاشور در مقدمه دوم و سوم در ابتداى تفسيرش به بحث تفسير مأثور پرداخته و به شدت به مخالفان تفسير به غيرمأثور خرده گرفته است و مىگويد: تفسير مأثور گرچه پذيرفتنى است، اما اينگونه تفسير به شدت اندك است. وى در مقام تبيين علومى كه مفسر بدان نيازمند است، تفسير برخى آيات را با آيات ديگر و يا با رواياتى كه از ناحيه نبى اكرم(ص) و آنچه از صحابه در ذيل پارهاى از آيات رسيده، از قبيل تخصيص عمومات و تقييد مطلقات و... دانسته و مفسر را از آنها بى نياز مىداند. البته وى خود در برخى موارد از تفسير مأثور بهره گرفته است؛ اما نمىتوان اين موارد را نشانه عدول وى از نظريهاش دانست. | ابن عاشور در مقدمه دوم و سوم در ابتداى تفسيرش به بحث تفسير مأثور پرداخته و به شدت به مخالفان تفسير به غيرمأثور خرده گرفته است و مىگويد: تفسير مأثور گرچه پذيرفتنى است، اما اينگونه تفسير به شدت اندك است. وى در مقام تبيين علومى كه مفسر بدان نيازمند است، تفسير برخى آيات را با آيات ديگر و يا با رواياتى كه از ناحيه نبى اكرم(ص) و آنچه از صحابه در ذيل پارهاى از آيات رسيده، از قبيل تخصيص عمومات و تقييد مطلقات و... دانسته و مفسر را از آنها بى نياز مىداند. البته وى خود در برخى موارد از تفسير مأثور بهره گرفته است؛ اما نمىتوان اين موارد را نشانه عدول وى از نظريهاش دانست. |
ویرایش