پرش به محتوا

رساله در پادشاهی صفوی: تفاوت میان نسخه‌ها

جز
جایگزینی متن - ' ' به ' '
جز (جایگزینی متن - 'مولف' به 'مؤلف ')
جز (جایگزینی متن - ' ' به ' ')
خط ۵۹: خط ۵۹:




موضوع اصلى اين رساله، دفاع از سلطنت صفوى وتلاش براى لزوم اطاعت از آنان به عنوان امراى شيعه و در عين حال تاكيد بر رعايت عدالت از سوى آنان است. مؤلف در سرتاسر اين رساله تلاش مى‌كند از سلطنت دفاع كند و به توجيه مشروعيت آن بپردازد. به عبارت ديگر هدف اصلى مؤلف دفاع از سلطنت صفوى است. او به عنوان يك شيعه دوازده امامى و به خصوص يك روحانى و عالم دينى بر اين نكته واقف است كه توجيه سلطنت با اصول شيعه درباره امامت سازگارى ندارد؛ اما تلاش مى‌كند با ارائه استدلال‌هايى از اين دشوارى عبور كرده و سلاطين صفويه را حاكمان و اميرانى مشروع نشان دهد. گاه آنان را موعود برخى از روايات دانسته و زمانى بر اساس عمل به امر به معروف و نهى از منكر و گاه با توجيهات ديگر مشروعيت آنان را مورد تاكيد قرار مى‌دهد.
موضوع اصلى اين رساله، دفاع از سلطنت صفوى وتلاش براى لزوم اطاعت از آنان به عنوان امراى شيعه و در عين حال تاكيد بر رعايت عدالت از سوى آنان است. مؤلف در سرتاسر اين رساله تلاش مى‌كند از سلطنت دفاع كند و به توجيه مشروعيت آن بپردازد. به عبارت ديگر هدف اصلى مؤلف دفاع از سلطنت صفوى است. او به عنوان يك شيعه دوازده امامى و به خصوص يك روحانى و عالم دينى بر اين نكته واقف است كه توجيه سلطنت با اصول شيعه درباره امامت سازگارى ندارد؛ اما تلاش مى‌كند با ارائه استدلال‌هايى از اين دشوارى عبور كرده و سلاطين صفويه را حاكمان و اميرانى مشروع نشان دهد. گاه آنان را موعود برخى از روايات دانسته و زمانى بر اساس عمل به امر به معروف و نهى از منكر و گاه با توجيهات ديگر مشروعيت آنان را مورد تاكيد قرار مى‌دهد.


اين رساله از اين زاويه، رساله‌اى بى‌مانند و داراى استدلال‌هايى است كه كمتر در جاى ديگرى مى‌توان يافت. به ويژه به لحاظ ايجاد ارتباط ميان برخى از روايات منسوب به اهل بيت و سلاطين صفويه، به عنوان مصداق برخى اين روايات پيش‌گويانه، نبايد مشابهى وجود داشته باشد.
اين رساله از اين زاويه، رساله‌اى بى‌مانند و داراى استدلال‌هايى است كه كمتر در جاى ديگرى مى‌توان يافت. به ويژه به لحاظ ايجاد ارتباط ميان برخى از روايات منسوب به اهل بيت و سلاطين صفويه، به عنوان مصداق برخى اين روايات پيش‌گويانه، نبايد مشابهى وجود داشته باشد.
خط ۶۵: خط ۶۵:
بنياد استدل‌هاى ارائه شده در اين رساله، روايات و گه‌گاه آيات است. در ظاهر، توجيهات تفسيرى نويسنده اندك است؛ اما همان مقدارى كه شرح داده شده، قابل توجه و حاوى نكات بديعى در حوزه نظريه پردازى براى دولت و سلطنت صفوى از سوى عالمان دين است.
بنياد استدل‌هاى ارائه شده در اين رساله، روايات و گه‌گاه آيات است. در ظاهر، توجيهات تفسيرى نويسنده اندك است؛ اما همان مقدارى كه شرح داده شده، قابل توجه و حاوى نكات بديعى در حوزه نظريه پردازى براى دولت و سلطنت صفوى از سوى عالمان دين است.


نكته قابل تاويلات شگفتى است كه مؤلف از روايات مورد استناد ارائه نموده است و گاه مصداق‌يابى‌هايى را به انجام رسانده و آن روايات را حمل بر شاه اسماعيل صفوى يا به طور كلى دولت صفويه مى‌كند. درباره آيات نيز گاه تفسيرهايى متفاوت ارائه مى‌شود و عنوان تاويل به خود مى‌گيرد.
نكته قابل تاويلات شگفتى است كه مؤلف از روايات مورد استناد ارائه نموده است و گاه مصداق‌يابى‌هايى را به انجام رسانده و آن روايات را حمل بر شاه اسماعيل صفوى يا به طور كلى دولت صفويه مى‌كند. درباره آيات نيز گاه تفسيرهايى متفاوت ارائه مى‌شود و عنوان تاويل به خود مى‌گيرد.


نويسنده كه شيعه امامى است، اساس ملك را از آن پيامبر و وصى او مى‌داند. به نظر وى ملك صرفا به معناى پادشاهى نيست، بلكه اعم از آن است؛ به طورى كه شامل امامت هم مى‌شود؛ يعنى پادشاهى دو نوع است. نخست پادشاهى اهل حق و ديگرى پادشاهى اهل باطل.
نويسنده كه شيعه امامى است، اساس ملك را از آن پيامبر و وصى او مى‌داند. به نظر وى ملك صرفا به معناى پادشاهى نيست، بلكه اعم از آن است؛ به طورى كه شامل امامت هم مى‌شود؛ يعنى پادشاهى دو نوع است. نخست پادشاهى اهل حق و ديگرى پادشاهى اهل باطل.
خط ۷۳: خط ۷۳:
از خلال گفته‌هاى نويسنده چنين برمى‌آيد كه به نظر وى سلاطين شيعه مى‌توانند با عمل بر اساس امر به معروف و نهى از منكر مشروعيت يابند. به نظر وى گرچه پاشاه شيعه بر اساس ديدگاه‌هاى بنيادى شيعه صاحب حق امامت نيست؛ اما بر اساس اصل امر به معروف و نهى از منكر مى‌تواند در سطحى پايين‌تر مشروعيت داشته باشد و نوعى حاكم و امام درجه دوم به حساب آيد.
از خلال گفته‌هاى نويسنده چنين برمى‌آيد كه به نظر وى سلاطين شيعه مى‌توانند با عمل بر اساس امر به معروف و نهى از منكر مشروعيت يابند. به نظر وى گرچه پاشاه شيعه بر اساس ديدگاه‌هاى بنيادى شيعه صاحب حق امامت نيست؛ اما بر اساس اصل امر به معروف و نهى از منكر مى‌تواند در سطحى پايين‌تر مشروعيت داشته باشد و نوعى حاكم و امام درجه دوم به حساب آيد.


مؤلف پس از بحث درباره سلطنت و سلاطين اموى و عباسى و قدح ايشان، براى اينكه تكليف سلاطين شيعه روشن شود، آنان را با قيدى از ديگران جدا مى‌كند. وى پس از نقل احاديثى در اين باره كه هر گروهى روز قيامت با امام و پادشاه خويش محشور مى‌شوند، حشر پادشاهان شيعيان و امراء ايشان را با پيامبر اكرم(ص) و ائمه اطهار مى‌داند و اين مدخل ورود به بحث از سلاطين صفوى است كه تقريبا تا پايان كتاب به بيان ويژگى‌هاى آنان پرداخته و از آنان دفاع كرده است. وى غالبا رواياتى را از كتاب الغيبه [[طوسی، محمد بن حسن|شيخ طوسى]] و مآخذ ديگر نقل و به رغم ظاهر آنها تلاش كرده است تا برخى از آنها را بر دولت صفوى منطبق كند. اين بخش؛يعنى تطبيق، قسمت زيادى از مباحث كتاب را به خود اختصاص داده است.
مؤلف پس از بحث درباره سلطنت و سلاطين اموى و عباسى و قدح ايشان، براى اينكه تكليف سلاطين شيعه روشن شود، آنان را با قيدى از ديگران جدا مى‌كند. وى پس از نقل احاديثى در اين باره كه هر گروهى روز قيامت با امام و پادشاه خويش محشور مى‌شوند، حشر پادشاهان شيعيان و امراء ايشان را با پيامبر اكرم(ص) و ائمه اطهار مى‌داند و اين مدخل ورود به بحث از سلاطين صفوى است كه تقريبا تا پايان كتاب به بيان ويژگى‌هاى آنان پرداخته و از آنان دفاع كرده است. وى غالبا رواياتى را از كتاب الغيبه [[طوسی، محمد بن حسن|شيخ طوسى]] و مآخذ ديگر نقل و به رغم ظاهر آنها تلاش كرده است تا برخى از آنها را بر دولت صفوى منطبق كند. اين بخش؛يعنى تطبيق، قسمت زيادى از مباحث كتاب را به خود اختصاص داده است.


تمسك نويسنده به كمترين احتمالات براى تثبيت موقعيت صفويان ادامه دارد، صفويانى كه از ديد متدينين ارزش زيادى داشتند و شيعيان را از زير فشار تقيه نجات داده و شرايط را به گونه‌اى آماده كردند كه به آسانى بتوانند مذهب خويش را ابراز و اظهار كنند.
تمسك نويسنده به كمترين احتمالات براى تثبيت موقعيت صفويان ادامه دارد، صفويانى كه از ديد متدينين ارزش زيادى داشتند و شيعيان را از زير فشار تقيه نجات داده و شرايط را به گونه‌اى آماده كردند كه به آسانى بتوانند مذهب خويش را ابراز و اظهار كنند.
۴۲۵٬۲۲۵

ویرایش