پرش به محتوا

تلخیص المحصل: تفاوت میان نسخه‌ها

جز
جایگزینی متن - ' ' به ' '
جز (جایگزینی متن - ':«' به ': «')
جز (جایگزینی متن - ' ' به ' ')
خط ۶۴: خط ۶۴:
كتاب به طور كلى به چهار ركن و هر ركن گاه به اقسام و مسائلى تقسيم مى‌شود كه در ذيل مى‌آيد:
كتاب به طور كلى به چهار ركن و هر ركن گاه به اقسام و مسائلى تقسيم مى‌شود كه در ذيل مى‌آيد:


الركن الاول فى المقدمات: مؤلف در اين ركن 3 مقدمه بيان مى‌كند. مقدمۀ اول در بيان علوم بديهيه و مباحث مربوط به آن مى‌باشد. مقدمۀ دوم در موردنظر و احكام آن مى‌باشد.
الركن الاول فى المقدمات: مؤلف در اين ركن 3 مقدمه بيان مى‌كند. مقدمۀ اول در بيان علوم بديهيه و مباحث مربوط به آن مى‌باشد. مقدمۀ دوم در موردنظر و احكام آن مى‌باشد.


در مقدمۀ سوم مؤلف به دليل و اقسام آن مى‌پردازد. او دليل را به ادلۀ نقليه و عقليه و مركب از اين دو تقسيم مى‌كند و استدلال را تقسيم مى‌كند به قياس، استقراء و تمثيل. سپس در توضيح هر يك از آنها و اين كه كدام يك از آنها افادۀ علم مى‌كند، سخن مى‌گويد.
در مقدمۀ سوم مؤلف به دليل و اقسام آن مى‌پردازد. او دليل را به ادلۀ نقليه و عقليه و مركب از اين دو تقسيم مى‌كند و استدلال را تقسيم مى‌كند به قياس، استقراء و تمثيل. سپس در توضيح هر يك از آنها و اين كه كدام يك از آنها افادۀ علم مى‌كند، سخن مى‌گويد.


الركن الثانى فى تقسيم المعلومات: مؤلف حول موجودات، معدوم و حال بحث مى‌كند. او موجودات را در تقسيمى به واجب و ممكن تقسيم كرده و خواص واجب لذاته و ممكن لذاته را طى مسائلى بيان مى‌كند. او در تقسيمى ديگر موجودات را به قديم و محدث تقسيم كرده و محدث را به عرض و جوهر تقسيم مى‌كند. او اعراض را به دو قسمت اصلى تقسيم مى‌كند: الاعراض فى غير الحى و الاعراض التى لا يتصف بها غير الحى و هر كدام از اين دو را هم به اقسامى ديگر تقسيم كرده و احكام هر يك از آنها و احكام كلى اعراض را بيان مى‌كند. او اجسام را به جواهر فلكيه و عنصريه و مركبات تقسيم مى‌كند و ملائكه و جن را از جواهر مجرده مى‌داند. و در خاتمۀ اين ركن بحث مى‌كند، از احكام موجودات كه عبارت است از مباحث وحدت و كثرت و علت و معلول.
الركن الثانى فى تقسيم المعلومات: مؤلف حول موجودات، معدوم و حال بحث مى‌كند. او موجودات را در تقسيمى به واجب و ممكن تقسيم كرده و خواص واجب لذاته و ممكن لذاته را طى مسائلى بيان مى‌كند. او در تقسيمى ديگر موجودات را به قديم و محدث تقسيم كرده و محدث را به عرض و جوهر تقسيم مى‌كند. او اعراض را به دو قسمت اصلى تقسيم مى‌كند: الاعراض فى غير الحى و الاعراض التى لا يتصف بها غير الحى و هر كدام از اين دو را هم به اقسامى ديگر تقسيم كرده و احكام هر يك از آنها و احكام كلى اعراض را بيان مى‌كند. او اجسام را به جواهر فلكيه و عنصريه و مركبات تقسيم مى‌كند و ملائكه و جن را از جواهر مجرده مى‌داند. و در خاتمۀ اين ركن بحث مى‌كند، از احكام موجودات كه عبارت است از مباحث وحدت و كثرت و علت و معلول.


الركن الثالث فى الالهيات: مؤلف مباحث الهيات را به چهار قسم تقسيم مى‌كند. قسم اول در بيان ذات خداوند و اثبات وجود بارى تعالى مى‌باشد. در قسم دوم ابتداء بحث مى‌كند، از صفات سلبيه خداوند عز و جل، سپس در مورد صفات ثبوتيه او سخن مى‌گويد. در قسم ثالث مؤلف بحث مى‌كند، از افعال خداوند و از قضاء و قدر و اثبات مى‌كند، حسن و قبح عقلى را و اين كه خداوند عادل است. در قسم رابع از اسماء بارى تعالى بحث مى‌كند.
الركن الثالث فى الالهيات: مؤلف مباحث الهيات را به چهار قسم تقسيم مى‌كند. قسم اول در بيان ذات خداوند و اثبات وجود بارى تعالى مى‌باشد. در قسم دوم ابتداء بحث مى‌كند، از صفات سلبيه خداوند عز و جل، سپس در مورد صفات ثبوتيه او سخن مى‌گويد. در قسم ثالث مؤلف بحث مى‌كند، از افعال خداوند و از قضاء و قدر و اثبات مى‌كند، حسن و قبح عقلى را و اين كه خداوند عادل است. در قسم رابع از اسماء بارى تعالى بحث مى‌كند.


الركن الرابع فى السمعيات: مؤلف بعضى از مباحث اعتقادى را از سمعيات شمرده و در چهار قسم آنها را بيان كرده است(البته بايد توجه داشت كه تقسيم‌بندى ابواب كتاب از [[فخر رازی، محمد بن عمر|فخر رازى]] است).
الركن الرابع فى السمعيات: مؤلف بعضى از مباحث اعتقادى را از سمعيات شمرده و در چهار قسم آنها را بيان كرده است(البته بايد توجه داشت كه تقسيم‌بندى ابواب كتاب از [[فخر رازی، محمد بن عمر|فخر رازى]] است).


القسم الاول فى النبوات: مؤلف در اين مبحث از معجزات و فوائد بعثت، ضرورت نبوت، عصمت انبياء(ع) و افضليت انبياء از ملائكة بحث مى‌كند.
القسم الاول فى النبوات: مؤلف در اين مبحث از معجزات و فوائد بعثت، ضرورت نبوت، عصمت انبياء(ع) و افضليت انبياء از ملائكة بحث مى‌كند.


القسم الثانى فى المعاد: در اين مبحث از معاد، نفس، تناسخ، وعد و وعيد بحث مى‌شود.
القسم الثانى فى المعاد: در اين مبحث از معاد، نفس، تناسخ، وعد و وعيد بحث مى‌شود.


القسم الثالث فى الاسماء و الاحكام: مؤلف در اين مبحث از ايمان و كفر و مسائل مربوط به اين دو بحث مى‌كند.
القسم الثالث فى الاسماء و الاحكام: مؤلف در اين مبحث از ايمان و كفر و مسائل مربوط به اين دو بحث مى‌كند.


القسم الرابع فى الامامة: مؤلف در اين مبحث ابتداء اقوال فرق مختلف را حول وجوب امامت بيان كرده، سپس فرق مختلف شيعه را به اماميه، كيسانيه، زيديه و غلاة تقسيم كرده و عقائد آنها را بيان مى‌كند. او فرق مختلف كيسانيه و زيديه را شمرده و عقائد هر يك از آنها را بيان مى‌كند و در پايان مبحثى را اختصاص مى‌دهد به مذهب اماميه و شرح عقائد و اثبات حقانيت آن.
القسم الرابع فى الامامة: مؤلف در اين مبحث ابتداء اقوال فرق مختلف را حول وجوب امامت بيان كرده، سپس فرق مختلف شيعه را به اماميه، كيسانيه، زيديه و غلاة تقسيم كرده و عقائد آنها را بيان مى‌كند. او فرق مختلف كيسانيه و زيديه را شمرده و عقائد هر يك از آنها را بيان مى‌كند و در پايان مبحثى را اختصاص مى‌دهد به مذهب اماميه و شرح عقائد و اثبات حقانيت آن.


==ويژگيها و معايب كتاب==
==ويژگيها و معايب كتاب==




1- انصاف و عدم تعصب در نقل و نقد آراء [[فخر رازی، محمد بن عمر|فخر رازى]]: مؤلف در توضيح آراء [[فخر رازی، محمد بن عمر|فخر رازى]] تمام انصاف را مراعات كرده و با تعصب مطالب او را نقد نمى‌كند، بلكه او خود در مقدمۀ كتاب مى‌گويد: «ان جماعة من الافاضل عمدوا الى شرح هذا الكتاب و توضيح غوامضه و جماعة اخرى ردوا على قواعده و جرحوها و لكن اكثرهم حادوا عن طريق الانصاف و لم تسلم احكامهم من الهوى و التجنى».
1- انصاف و عدم تعصب در نقل و نقد آراء [[فخر رازی، محمد بن عمر|فخر رازى]]: مؤلف در توضيح آراء [[فخر رازی، محمد بن عمر|فخر رازى]] تمام انصاف را مراعات كرده و با تعصب مطالب او را نقد نمى‌كند، بلكه او خود در مقدمۀ كتاب مى‌گويد: «ان جماعة من الافاضل عمدوا الى شرح هذا الكتاب و توضيح غوامضه و جماعة اخرى ردوا على قواعده و جرحوها و لكن اكثرهم حادوا عن طريق الانصاف و لم تسلم احكامهم من الهوى و التجنى».


2-مقبول بودن كتاب در نزد غير شيعه: مؤلف همچنانكه گفته شد، مطالب [[فخر رازی، محمد بن عمر|فخر رازى]] را به دور از تعصب توضيح و نقد مى‌كند، بلكه در توضيح كلامات ايشان كمال سعى را مبذول مى‌دارد، از اين رو اين كتاب در نزد اهل تسنن كتاب مقبولى به حساب مى‌آيد و چنانكه خواهد آمد، اكثر شروح اين كتاب از جانب اهل تسنن مى‌باشد.
2-مقبول بودن كتاب در نزد غير شيعه: مؤلف همچنانكه گفته شد، مطالب [[فخر رازی، محمد بن عمر|فخر رازى]] را به دور از تعصب توضيح و نقد مى‌كند، بلكه در توضيح كلامات ايشان كمال سعى را مبذول مى‌دارد، از اين رو اين كتاب در نزد اهل تسنن كتاب مقبولى به حساب مى‌آيد و چنانكه خواهد آمد، اكثر شروح اين كتاب از جانب اهل تسنن مى‌باشد.


3-غلبۀ جنبۀ كلامى مؤلف بر جهات فلسفى او: از آن جا كه [[فخر رازی، محمد بن عمر|فخر رازى]] از متكلمين محسوب مى‌شود و آراء و عقائد متكلمين در موارد عديده‌اى مخالف آراء فلاسفه است، مؤلف كه جنبۀ فلسفى‌اش غالب بر جنبۀ كلامى اوست، در مسائل مختلف صرفا به توضيح و تفصيل كلام [[فخر رازی، محمد بن عمر|فخر رازى]] اكتفاء مى‌كند؛ مثلا ذيل قاعدۀ الواحد، [[فخر رازی، محمد بن عمر|فخر رازى]] مى‌گويد: «العلة الواحدة يجوز ان يصدر عنها اكثر من معلول واحد» <ref>ص 237</ref>خواجه تنها به شرح قول فخر اكتفاء كرده، بدون اين كه قول حكماء را اثبات كند و ذيل اعادۀ معدوم، [[فخر رازی، محمد بن عمر|فخر رازى]] مى‌گويد: «اعادة المعدوم عند اصحابنا جائزة» <ref>ص 390</ref> و خواجه صرفا به اين كلام اكتفاء مى‌كند كه «القول بالاعادة لا يصح الامع القول بان المعدوم شىء ثابت حتى يزول عنه العدم تارة و الوجود اخرى». <ref>ص 391</ref>
3-غلبۀ جنبۀ كلامى مؤلف بر جهات فلسفى او: از آن جا كه [[فخر رازی، محمد بن عمر|فخر رازى]] از متكلمين محسوب مى‌شود و آراء و عقائد متكلمين در موارد عديده‌اى مخالف آراء فلاسفه است، مؤلف كه جنبۀ فلسفى‌اش غالب بر جنبۀ كلامى اوست، در مسائل مختلف صرفا به توضيح و تفصيل كلام [[فخر رازی، محمد بن عمر|فخر رازى]] اكتفاء مى‌كند؛ مثلا ذيل قاعدۀ الواحد، [[فخر رازی، محمد بن عمر|فخر رازى]] مى‌گويد: «العلة الواحدة يجوز ان يصدر عنها اكثر من معلول واحد» <ref>ص 237</ref>خواجه تنها به شرح قول فخر اكتفاء كرده، بدون اين كه قول حكماء را اثبات كند و ذيل اعادۀ معدوم، [[فخر رازی، محمد بن عمر|فخر رازى]] مى‌گويد: «اعادة المعدوم عند اصحابنا جائزة» <ref>ص 390</ref> و خواجه صرفا به اين كلام اكتفاء مى‌كند كه «القول بالاعادة لا يصح الامع القول بان المعدوم شىء ثابت حتى يزول عنه العدم تارة و الوجود اخرى». <ref>ص 391</ref>


مؤلف در مبحث امامت، تنها به معرفى [[فخر رازی، محمد بن عمر|فخر رازى]] از شيعۀ اماميه اكتفاء مى‌كند و فقط قضيۀ بداء و تقيه را كه فخر به شيعۀ اماميه نسبت داده توضيح مى‌دهد.
مؤلف در مبحث امامت، تنها به معرفى [[فخر رازی، محمد بن عمر|فخر رازى]] از شيعۀ اماميه اكتفاء مى‌كند و فقط قضيۀ بداء و تقيه را كه فخر به شيعۀ اماميه نسبت داده توضيح مى‌دهد.


4-حجت نبودن خبر واحد: يكى از بحث‌هاى اصول فقه حجيت و عدم حجيت خبر واحد مى‌باشد.
4-حجت نبودن خبر واحد: يكى از بحث‌هاى اصول فقه حجيت و عدم حجيت خبر واحد مى‌باشد.
۴۲۵٬۲۲۵

ویرایش