پرش به محتوا

تیمور، احمد: تفاوت میان نسخه‌ها

جز
جایگزینی متن - ' ' به ' '
جز (جایگزینی متن - ' ' به ' ')
خط ۳۸: خط ۳۸:
'''احمد بن اسماعيل بن محمد تيمور'''، معروف به تيمور پاشا، اديب، پژوهشگر و مورخ مصرى بود. وى فرزند يكى از خاندان‌هاى بزرگ مصرى بود كه در دوران خردسالى پدرش را از دست داد و خواهرش عايشه تيموريه، سرپرستى وى را به عهده گرفت.
'''احمد بن اسماعيل بن محمد تيمور'''، معروف به تيمور پاشا، اديب، پژوهشگر و مورخ مصرى بود. وى فرزند يكى از خاندان‌هاى بزرگ مصرى بود كه در دوران خردسالى پدرش را از دست داد و خواهرش عايشه تيموريه، سرپرستى وى را به عهده گرفت.


اصل خاندان تيمورى از كردستان عراق و شهر موصل است. محمد كاشف جدّ وى، اولين كس از اين خاندان بود كه همراه سپاهيان محمدعلى پاشا (حاكم وقت)، به منظور جنگ با مماليك به مصر آمد. بعدها پسر وى اسماعيل (پدر احمد) نيز مسئول ديوان اسماعيل خديوى در مصر گرديد. احمد در ابتدا با زبان‌هاى عربى، فرانسوى، تركى و تا حدودى فارسى آشنا شد؛ پس از آن وارد مدرسه فرانسوى مارسل در قاهره گرديد. او سپس از محضر بزرگان علم و ادب، بهره‌مند شد. نخستين استاد وى شيخ عبدالوهاب رضوان مخللاتى (محلاتى) و پس از او، شيخ حسن طويل و محمد محمود شنقيطى بودند كه علوم عقلى و نقلى را به وى آموختند. سراى وى در آن ايام، محل تردد بزرگان علم ادب، امثال شيخ محمد عبده، سامى بارودى و اسماعيل صبرى شاعر مصرى بود. تيمورپاشا همچنين با شيخ طاهر جزائرى و [[کردعلی، محمد|محمد كردعلى]] (وزير معارف وقت سوريه) آشنايى و پيوند داشت و آشنايى خود با شيخ حسن طويل و بهره‌مندى از وى را از بزرگ‌ترين نعمت‌هاى الهى براى خود به شمار مى‌آورد. ارادت وى به شيخ محمد عبده به حدى بود كه در مجاورت منزل او، خانه‌اى خريد تا بتواند از مصاحبت وى بيشتر بهره‌مند گردد.
اصل خاندان تيمورى از كردستان عراق و شهر موصل است. محمد كاشف جدّ وى، اولين كس از اين خاندان بود كه همراه سپاهيان محمدعلى پاشا (حاكم وقت)، به منظور جنگ با مماليك به مصر آمد. بعدها پسر وى اسماعيل (پدر احمد) نيز مسئول ديوان اسماعيل خديوى در مصر گرديد. احمد در ابتدا با زبان‌هاى عربى، فرانسوى، تركى و تا حدودى فارسى آشنا شد؛ پس از آن وارد مدرسه فرانسوى مارسل در قاهره گرديد. او سپس از محضر بزرگان علم و ادب، بهره‌مند شد. نخستين استاد وى شيخ عبدالوهاب رضوان مخللاتى (محلاتى) و پس از او، شيخ حسن طويل و محمد محمود شنقيطى بودند كه علوم عقلى و نقلى را به وى آموختند. سراى وى در آن ايام، محل تردد بزرگان علم ادب، امثال شيخ محمد عبده، سامى بارودى و اسماعيل صبرى شاعر مصرى بود. تيمورپاشا همچنين با شيخ طاهر جزائرى و [[کردعلی، محمد|محمد كردعلى]] (وزير معارف وقت سوريه) آشنايى و پيوند داشت و آشنايى خود با شيخ حسن طويل و بهره‌مندى از وى را از بزرگ‌ترين نعمت‌هاى الهى براى خود به شمار مى‌آورد. ارادت وى به شيخ محمد عبده به حدى بود كه در مجاورت منزل او، خانه‌اى خريد تا بتواند از مصاحبت وى بيشتر بهره‌مند گردد.


احمد از همان ابتدا عضو مجلس شيوخ در مصر گرديد؛ اما پيوسته مى‌كوشيد راهى بيابد تا از مشغله‌هاى اجرايى و سياسى دورى گزيند و همه عمر و توان خويش را صرف امور علمى و تحقيقاتى كند؛ از اين رو، به طنز مى‌گفت: من از سياست فقط ماده «ساسَ يَسوسُ» را مى‌شناسم كه در فرهنگهاى لغت خوانده‌ام؛ اما از سوى ديگر، همواره از عضويت در شوراهاى علمى و مشاركت در امور مربوط به آن، با گشاده‌رويى استقبال مى‌كرد و با طيب خاطر عضويت در مجمع علمى (فرهنگستان مصر) و مجمع علمى عربى دمشق و ديگر مجامع علمى و فرهنگى آن روز را مى‌پذيرفت و مديريت دارالكتب المصريه هميشه در چاپ و نشر آثار، از راهنمايى‌هاى عالمانه وى استفاده مى‌كرد.
احمد از همان ابتدا عضو مجلس شيوخ در مصر گرديد؛ اما پيوسته مى‌كوشيد راهى بيابد تا از مشغله‌هاى اجرايى و سياسى دورى گزيند و همه عمر و توان خويش را صرف امور علمى و تحقيقاتى كند؛ از اين رو، به طنز مى‌گفت: من از سياست فقط ماده «ساسَ يَسوسُ» را مى‌شناسم كه در فرهنگهاى لغت خوانده‌ام؛ اما از سوى ديگر، همواره از عضويت در شوراهاى علمى و مشاركت در امور مربوط به آن، با گشاده‌رويى استقبال مى‌كرد و با طيب خاطر عضويت در مجمع علمى (فرهنگستان مصر) و مجمع علمى عربى دمشق و ديگر مجامع علمى و فرهنگى آن روز را مى‌پذيرفت و مديريت دارالكتب المصريه هميشه در چاپ و نشر آثار، از راهنمايى‌هاى عالمانه وى استفاده مى‌كرد.
۴۲۵٬۲۲۵

ویرایش