۴۲۵٬۲۲۵
ویرایش
جز (جایگزینی متن - 'ت«' به 'ت «') |
جز (جایگزینی متن - 'م«' به 'م «') |
||
خط ۶۵: | خط ۶۵: | ||
از آنجا كه اين روابط و پىآمدهاى آن، در زندگى و شعر ابن زيدون تأثيرى ژرف داشته، بررسى اجمالى آن ضرورى است. ولاده، دختر المستكفى بالله، زنى زيبا و بىپروا بود. او خود را از قيد آداب و رسوم رها ساخته و بهويژه پس از سقوط خلافت اموى(423ق)، رفتارى آزاد و بىمحابا در پيش گرفته بود و از آنجا كه از ادب و هنر نيز بهره فراوان داشت، در خانه خود محفلهاى ادبى و هنرى تشكيل مىداد و در آنها پذيراى بزرگان ادب و سياست مىشد. ابن زيدون كه در اين هنگام در اوج شهرت بود و در عالم سياست نيز مقامى والا داشت، احياناً در يكى از همين مجالس با ولاده آشنا شد و همچون بسيارى ديگر از بزرگان پايتخت شيفته او گشت. روابط اين دو به زودى به عشقى پرشور مبدل شد و آوازه آن بر سر زبانها افتاد. | از آنجا كه اين روابط و پىآمدهاى آن، در زندگى و شعر ابن زيدون تأثيرى ژرف داشته، بررسى اجمالى آن ضرورى است. ولاده، دختر المستكفى بالله، زنى زيبا و بىپروا بود. او خود را از قيد آداب و رسوم رها ساخته و بهويژه پس از سقوط خلافت اموى(423ق)، رفتارى آزاد و بىمحابا در پيش گرفته بود و از آنجا كه از ادب و هنر نيز بهره فراوان داشت، در خانه خود محفلهاى ادبى و هنرى تشكيل مىداد و در آنها پذيراى بزرگان ادب و سياست مىشد. ابن زيدون كه در اين هنگام در اوج شهرت بود و در عالم سياست نيز مقامى والا داشت، احياناً در يكى از همين مجالس با ولاده آشنا شد و همچون بسيارى ديگر از بزرگان پايتخت شيفته او گشت. روابط اين دو به زودى به عشقى پرشور مبدل شد و آوازه آن بر سر زبانها افتاد. | ||
شاعر، نخستين ملاقات خويش را با ولاده پس از آشنايى با او شرح داده است. با اينهمه، چندى بعد، ولاده به دلايلى از شاعر رنجيد و از او روىگردان شد. دلجويىهاى مصرانه شاعر نيز كه گاه به عتاب مىآميخت و سرانجام نيز به خشم و خشونت گراييد، نه تنها از آزردگى ولاده نكاست، بلكه رفته رفته و سرانجام بهكلى او را از شاعر گريزاند و به ديگر عشاق متمايل كرد. در ميان اين شيفتگان، ابن قلاس و ابن عبدوس از همه شناختهترند. ابن زيدون نيز نوميد از بازيافتن ولاده، خشم خود را بر سر رقيبان ريخت و نخست به دوست خود، ابن قلاس و سپس به ابن عبدوس تاخت و در قصايدى آنان را از ارتباط با ولاده برحذر داشت، اما چون ابن عبدوس را در عشق رقيبى سرسخت يافت و دانست كه او در صدد جلب محبت ولاده است، رسالهاى گزنده و طنزآميز نگاشت و در آن، ابن عبدوس را سخت به باد تمسخر گرفت. اين رساله، كه به | شاعر، نخستين ملاقات خويش را با ولاده پس از آشنايى با او شرح داده است. با اينهمه، چندى بعد، ولاده به دلايلى از شاعر رنجيد و از او روىگردان شد. دلجويىهاى مصرانه شاعر نيز كه گاه به عتاب مىآميخت و سرانجام نيز به خشم و خشونت گراييد، نه تنها از آزردگى ولاده نكاست، بلكه رفته رفته و سرانجام بهكلى او را از شاعر گريزاند و به ديگر عشاق متمايل كرد. در ميان اين شيفتگان، ابن قلاس و ابن عبدوس از همه شناختهترند. ابن زيدون نيز نوميد از بازيافتن ولاده، خشم خود را بر سر رقيبان ريخت و نخست به دوست خود، ابن قلاس و سپس به ابن عبدوس تاخت و در قصايدى آنان را از ارتباط با ولاده برحذر داشت، اما چون ابن عبدوس را در عشق رقيبى سرسخت يافت و دانست كه او در صدد جلب محبت ولاده است، رسالهاى گزنده و طنزآميز نگاشت و در آن، ابن عبدوس را سخت به باد تمسخر گرفت. اين رساله، كه به اسم «رساله هزليه» معروف است، به زودى در سراسر اندلس شهرت يافت و مايه رسوايى ابن عبدوس گرديد، چنانكه وى ناگزير شد تا مدتها از ولاده كناره گيرد. خود ولاده نيز از حملات ابن زيدون بىنصيب نماند و شاعر در همان رساله، تصويرى اهانتآميز از او پرداخت. | ||
مؤلف، در شرح اين رساله، ابتدا با ذكر شماره، طى 168 بند، قسمتهايى از عبارت «رساله هزليه» را آورده و سپس به شرح آن پرداخته است. وى، به توضيح لغاتى كه در متن اين رساله آمده، از طريق كتبى مانند«مفردات» راغب، دقت داشته و از جهت ادبيات عرب و مباحث صرف و نحوى نيز به بررسى آن پرداخته است. همچنين در هر قسمت كه نام اشخاصى ذكر شده، شارح، به معرفى و شرح حال آن شخصيت اشاره نموده است. | مؤلف، در شرح اين رساله، ابتدا با ذكر شماره، طى 168 بند، قسمتهايى از عبارت «رساله هزليه» را آورده و سپس به شرح آن پرداخته است. وى، به توضيح لغاتى كه در متن اين رساله آمده، از طريق كتبى مانند«مفردات» راغب، دقت داشته و از جهت ادبيات عرب و مباحث صرف و نحوى نيز به بررسى آن پرداخته است. همچنين در هر قسمت كه نام اشخاصى ذكر شده، شارح، به معرفى و شرح حال آن شخصيت اشاره نموده است. |
ویرایش