۱۰۶٬۳۲۴
ویرایش
جز (جایگزینی متن - ' ' به ' ') |
Hbaghizadeh (بحث | مشارکتها) جز (جایگزینی متن - '.↵↵↵↵رده:کتابشناسی' به '. ==وابستهها== {{وابستهها}} رده:کتابشناسی') برچسبها: ویرایش همراه ویرایش از وبگاه همراه |
||
(۱۸ نسخهٔ میانی ویرایش شده توسط ۳ کاربر نشان داده نشد) | |||
خط ۱: | خط ۱: | ||
{{جعبه اطلاعات کتاب | |||
| تصویر =NUR10064J1.jpg | |||
| عنوان =رستم التواریخ | |||
| عنوانهای دیگر = | |||
| پدیدآوران = | |||
[[رستمالحکماء، محمدهاشم]] (نویسنده) | |||
| | |||
| | |||
[[مهرآبادی، میترا]] (مصحح) | [[مهرآبادی، میترا]] (مصحح) | ||
| زبان =فارسی | |||
|زبان | | کد کنگره =DSR 1168 /ر5ر5 | ||
| موضوع = | |||
ایران - اوضاع اجتماعی | |||
|کد کنگره | |||
|موضوع | |||
ایران - تاریخ - افشاریان، 1148 - 1218ق. | ایران - تاریخ - افشاریان، 1148 - 1218ق. | ||
خط ۳۲: | خط ۲۱: | ||
ایران - تاریخ - قرن 10 - 14ق. | ایران - تاریخ - قرن 10 - 14ق. | ||
| ناشر = | |||
|ناشر | دنیاى كتاب | ||
| مکان نشر =تهران - ایران | |||
| سال نشر = 1382 ش | |||
|مکان نشر | |||
|سال نشر | |||
| کد اتوماسیون =AUTOMATIONCODE10064AUTOMATIONCODE | |||
| چاپ =1 | |||
| شابک =964-346-001-0 | |||
| تعداد جلد =1 | |||
| کتابخانۀ دیجیتال نور =10064 | |||
| کتابخوان همراه نور =10064 | |||
| کد پدیدآور = | |||
| پس از = | |||
| پیش از = | |||
}} | |||
'''رستمالتواريخ'''، اثر آصف (رستمالحكماء) محمد هاشم، كتابى مفيد و مفرح بخش است و گوشهاى از اوضاع و احوال سياسى و اجتماعى دورانى را كه موضوع كتاب است، نشان مىدهد و ما معتقديم كه اگر كسى با دقت لازم آن را مطالعه نمايد، از خلال سطور و جملهها نكات با ارزش بسيارى دربارهى طرز فكر و زندگى و رفتار و كردار و حتى گاهى گفتار مردم آن عهد به دست مىآورد كه گمان نمىرود، به توان به آسانى در جاى ديگرى پيدا كرد. | '''رستمالتواريخ'''، اثر آصف (رستمالحكماء) محمد هاشم، كتابى مفيد و مفرح بخش است و گوشهاى از اوضاع و احوال سياسى و اجتماعى دورانى را كه موضوع كتاب است، نشان مىدهد و ما معتقديم كه اگر كسى با دقت لازم آن را مطالعه نمايد، از خلال سطور و جملهها نكات با ارزش بسيارى دربارهى طرز فكر و زندگى و رفتار و كردار و حتى گاهى گفتار مردم آن عهد به دست مىآورد كه گمان نمىرود، به توان به آسانى در جاى ديگرى پيدا كرد. | ||
«رستمالتواريخ»، آئينه قد نماى مملكت ماست، در زمانى كه پس از غلبه يافتن افغانها بر آخرين پادشاه صوفى اغتشاش و آشفتگى و هرج و مرج (به استثناى دورههاى بسيار كوتاهى) سرتاسر ايران را فرا گرفت و يك نوع دورهى ملوكالطوايفى منحوس و خونبازى شروع گرديد كه از جمله دورههاى بسيار غم افزاى مملكت ما به شمار مىآيد و عاملان آن تقريبا بدون استثنا همه از رؤسا و خوانين ايلات و عشاير گوناگون ايرانى نژاد و اغلب غير ايرانى نژاد بودند و قريب به يك قرن ايران را به صورت قتلگاه مهيبى درآورده، در هر گوشه و كنار جوىهاى خون، | «رستمالتواريخ»، آئينه قد نماى مملكت ماست، در زمانى كه پس از غلبه يافتن افغانها بر آخرين پادشاه صوفى اغتشاش و آشفتگى و هرج و مرج (به استثناى دورههاى بسيار كوتاهى) سرتاسر ايران را فرا گرفت و يك نوع دورهى ملوكالطوايفى منحوس و خونبازى شروع گرديد كه از جمله دورههاى بسيار غم افزاى مملكت ما به شمار مىآيد و عاملان آن تقريبا بدون استثنا همه از رؤسا و خوانين ايلات و عشاير گوناگون ايرانى نژاد و اغلب غير ايرانى نژاد بودند و قريب به يك قرن ايران را به صورت قتلگاه مهيبى درآورده، در هر گوشه و كنار جوىهاى خون، عموماًاز خون بىگناهان جارى ساختند و آبادىهاى بسيارى را خراب و گاهى با خاک يكسان نمودهاند و باعث قحط و غلاهاى بسيار شديد شدند. به طورى كه مىتوان ادعا نمود كه در صفحه ايران كمتر شهر، قصبه و حتى دهكدهاى باقى ماند كه مورد تاخت و تاز و خونريزى و غارت و تاراج گرديده و مردمش مورد تجاوزهاى سخت جانى، مالى، بىعصمتى، بىعرض، ناموسى و بيداد واقع نشده باشند. | ||
== انگيزه تألیف== | == انگيزه تألیف== | ||
خط ۵۸: | خط ۴۶: | ||
گر چه مؤلف در سبب تألیف كتاب، از زبان پدرش خطاب به او چنين نوشته است: | گر چه مؤلف در سبب تألیف كتاب، از زبان پدرش خطاب به او چنين نوشته است: | ||
«اى فرزند سعادتمند، اين حكايات را كه از من مىشنوى با كمال وضوح و ختصار به عبارات شيرين بيان كن كه به فهم همه كس از خاص و عام | «اى فرزند سعادتمند، اين حكايات را كه از من مىشنوى با كمال وضوح و ختصار به عبارات شيرين بيان كن كه به فهم همه كس از خاص و عام نزدیک باش». | ||
ولى افسوس كه فرزند سعادتمند؛ يعنى رستمالحكماء همه جا به پند و دستور پدر عمل نكرده است، چنانكه مثال كتاب خود را با اين عبارت شروع نموده است: | ولى افسوس كه فرزند سعادتمند؛ يعنى رستمالحكماء همه جا به پند و دستور پدر عمل نكرده است، چنانكه مثال كتاب خود را با اين عبارت شروع نموده است: | ||
خط ۶۵: | خط ۵۳: | ||
== ساختار== | == ساختار== | ||
كتاب با سخن ناشر و پيش گفتار مصحح شروع شده و با مقدمهاى از مؤلف و نصايحى از او به متن كتاب پرداخته شده است. | كتاب با سخن ناشر و پيش گفتار مصحح شروع شده و با مقدمهاى از مؤلف و نصايحى از او به متن كتاب پرداخته شده است. | ||
== گزارش محتوا== | == گزارش محتوا== | ||
كتاب، از لحاظ تبويب و فصلبندى بسيار درهم و برهم و آشفته است؛ به طورى كه گاهى مطالب چنان درهم و پيچيده است كه رشته سخن از دست بيرون مىرود و خوانند سرگردان مىماند و درست نمىداند كه صحبت از چه كسى در ميان است، دقت نسبتا زيادى لازم است تا به توان از اشتباه مصون ماند. | كتاب، از لحاظ تبويب و فصلبندى بسيار درهم و برهم و آشفته است؛ به طورى كه گاهى مطالب چنان درهم و پيچيده است كه رشته سخن از دست بيرون مىرود و خوانند سرگردان مىماند و درست نمىداند كه صحبت از چه كسى در ميان است، دقت نسبتا زيادى لازم است تا به توان از اشتباه مصون ماند. | ||
خط ۱۰۰: | خط ۸۴: | ||
12- ابوالفتح خان ايخانى بختيارى كه مؤلف او را از نسل شيخ زاهد گيلانى استاد شيخ صفىالدين موسوى نوشته است. | 12- ابوالفتح خان ايخانى بختيارى كه مؤلف او را از نسل شيخ زاهد گيلانى استاد شيخ صفىالدين موسوى نوشته است. | ||
13- محمدحسن خان ولد صدق شاه سلطان حسين كه مادرش از اعيان قاجار تيمورى بود (بموجب گفته مؤلف ). | 13- محمدحسن خان ولد صدق شاه سلطان حسين كه مادرش از اعيان قاجار تيمورى بود (بموجب گفته مؤلف). | ||
14- كريم خان زند (وكيلالدوله زند). | 14- كريم خان زند (وكيلالدوله زند). | ||
خط ۱۱۸: | خط ۱۰۲: | ||
چنانكه مىدانيم، اين بيست نفر از تاريخ جلوش شاه حسين بر تخت سلطنت در سال 1105ق (يا بهتر بگوييم از تاريخ خلع او از سلطنت در سال 1135ق) تا بر تخت نشستن فتحعلى شاه قاجار در سال 1212ق كه روى هم رفته 77 سال مىشود، هر يك به نوبت چند سالى كه تقريبا متوسط 3 سال و دو ماه در ايران يا قسمتى از ايران حكمرانى كردهاند و از آن جايى كه تقريبا بدون استثناء هر كدام آنها به وسيله جنگ و خونريزى و قتل و غارت به مقام حكمرانى رسيدهاند، مىتوان حدس زد كه با حكومت و سلطنت 20 نفر در مدت كوتاه هفتاد هفت سال اوضاع و احوال ايران و مردم ايران از چه قرار بوده است. | چنانكه مىدانيم، اين بيست نفر از تاريخ جلوش شاه حسين بر تخت سلطنت در سال 1105ق (يا بهتر بگوييم از تاريخ خلع او از سلطنت در سال 1135ق) تا بر تخت نشستن فتحعلى شاه قاجار در سال 1212ق كه روى هم رفته 77 سال مىشود، هر يك به نوبت چند سالى كه تقريبا متوسط 3 سال و دو ماه در ايران يا قسمتى از ايران حكمرانى كردهاند و از آن جايى كه تقريبا بدون استثناء هر كدام آنها به وسيله جنگ و خونريزى و قتل و غارت به مقام حكمرانى رسيدهاند، مىتوان حدس زد كه با حكومت و سلطنت 20 نفر در مدت كوتاه هفتاد هفت سال اوضاع و احوال ايران و مردم ايران از چه قرار بوده است. | ||
مثلاًنادرشاه كه پنجمين اين بيست نفر است و هانوى انگليسى كه در همان اوقات در ايران بوده و تأليفات گرانبهايى در شرح وقايع سلطنت نادرشاه از خود باقى گذاشته است، در ضمن يكى از كتابهاى خود چنين نوشته است: «ممكن نبود كه انسان فقر و فاقه و بيچارگى ملت را ببيند و مغلوب ترحم نگردد». | |||
مؤلف، شرح حال دوست، دشمن، بزرگ، كوچك و حتى مهمتر طويه و جلادراهم عالى جاه و والاجاه خوانده و هر كدام را | مؤلف، شرح حال دوست، دشمن، بزرگ، كوچك و حتى مهمتر طويه و جلادراهم عالى جاه و والاجاه خوانده و هر كدام را عموماًبا عناوين و القاب ذكر شده، دوره دراز ياد كرده است و از ذكر صفات ضد و نقيص روبرگردان نبوده است، چنانكه مثلاًحتى محمود افغان غلجه را «والاجاء» و اشرف افغان را «دادگستر» و «باعدل و انصاف» و علىمرادخان زند را در اول يك جمله «با عدل و انصاف» و سپس «سفاك و خونريز» و همچنين كريمخان زند را ابتدا «بسيار فهيم و عادل و منصف» و فورا، پس از آن «سفاك» خوانده است. | ||
با اين حال آشكار است، خواننده گاهى تكليف خود را نمىداند و دچار دودلى و ترديد مىگردد و اين خود نشان مىدهد كه هم وطنان ما در آن دوره با چه نوع حكمرانان و گردنكشان و مورخانى سرو كار داشتهاند. | با اين حال آشكار است، خواننده گاهى تكليف خود را نمىداند و دچار دودلى و ترديد مىگردد و اين خود نشان مىدهد كه هم وطنان ما در آن دوره با چه نوع حكمرانان و گردنكشان و مورخانى سرو كار داشتهاند. | ||
خط ۱۲۶: | خط ۱۱۰: | ||
در پايان كتاب فهرستى از اعلام (اماكن و اشخاص ذكر شده است. | در پايان كتاب فهرستى از اعلام (اماكن و اشخاص ذكر شده است. | ||
== منابع == | == منابع مقاله == | ||
مقدمه و متن كتاب به همراه مقالهاى از سيد محمد على جمالزاده، مجلات زبان و ادبيات، فروردين 1350 شماره 88. | |||
==وابستهها== | |||
{{وابستهها}} | |||
[[رده:کتابشناسی]] | [[رده:کتابشناسی]] | ||
[[رده:تاریخ]] | [[رده: تاریخ]] | ||
[[رده:تاریخ ایران]] | [[رده: تاریخ ایران]] |