۴۲۵٬۲۲۵
ویرایش
جز (جایگزینی متن - '،ه' به '، ه') |
جز (جایگزینی متن - ')م' به ') م') |
||
خط ۴۵: | خط ۴۵: | ||
حضرت رسول(ص)به او عنايت و علاقۀ خاص داشت و در حق او دعاهايى فرموده است كه مشهور است: «اللّهم فقّهه فى الدين و علم التأويل»/«اللّهم فقّهه فى الدين و علّمه التأويل». | حضرت رسول(ص)به او عنايت و علاقۀ خاص داشت و در حق او دعاهايى فرموده است كه مشهور است: «اللّهم فقّهه فى الدين و علم التأويل»/«اللّهم فقّهه فى الدين و علّمه التأويل». | ||
او 1660 حديث از رسول اللّه(ص)نقل كرده است. او قرآن شناسى خود را حاصل صحبت و مصاحبت استادش حضرت امير المؤمنين على (ع)مىداند.او را حبر الامّة/بحر الامة، ترجمان القرآن، و رئيس المفسرين لقب دادهاند.(-دايرة المعارف تشيع، مقالۀ«ابن عبّاس»،ج /1 344).ابن مسعود با همه جلالت قدر و مقام شامخى كه در قرآن شناسى دارد، او را ترجمان القرآن خوانده است. | او 1660 حديث از رسول اللّه(ص)نقل كرده است. او قرآن شناسى خود را حاصل صحبت و مصاحبت استادش حضرت امير المؤمنين على (ع) مىداند.او را حبر الامّة/بحر الامة، ترجمان القرآن، و رئيس المفسرين لقب دادهاند.(-دايرة المعارف تشيع، مقالۀ«ابن عبّاس»،ج /1 344).ابن مسعود با همه جلالت قدر و مقام شامخى كه در قرآن شناسى دارد، او را ترجمان القرآن خوانده است. | ||
مجاهد كه خود مفسرى بزرگ است و تفسيرش محفوظ مانده و به طبع رسيده است،در حق او مىگويد: «چون تفسير مىكرد، همه چيز را واضح و روشن مىكرد». | مجاهد كه خود مفسرى بزرگ است و تفسيرش محفوظ مانده و به طبع رسيده است،در حق او مىگويد: «چون تفسير مىكرد، همه چيز را واضح و روشن مىكرد». | ||
خط ۵۶: | خط ۵۶: | ||
آثار قرآن پژوهى او كه خوشبختانه هر دو باقى مانده است، يكى تفسير اوست.اين تفسير كم حجم است، حدودا برابر با تفسير جلالين،يا نيمى از تفسير بيضاوى. اين اثر به صورت کتاب مدوّنى به دست ما نرسيده است، بلكه در دل تفسير بزرگ [[طبری آملی، محمد بن جریر|طبرى]] محفوظ بوده است.و بعضى از محققان از جمله فيروزآبادى صاحب لغتنامۀ معروف قاموس، آن را از ميان تفسير [[طبری آملی، محمد بن جریر|طبرى]] بر آوردهاند و به صورت کتابى منسجم مدون كردهاند.جمع و تدوين فيروزآبادى از اين تفسير تنوير المقباس من تفسير ابن عباس نام دارد و بارها به طبع رسيده است.اثر قرآنى مهم ديگر ابن عباس لغتنامهاى است سرشار از شواهد شعر جاهلى با مقدارى توضيح تفسيرى.اين لغتنامه پس از تفسيرهاى كوتاهى كه حضرت رسول(ص)دربارۀ بعضى سورههاى قرآنى به دست دادهاند و خوشبختانه محفوظ مانده و [[سيوطى]] آن را به ترتيب سورهها (با نظم قرآنى، ولى نه براى همۀ سورهها)مرتب كرده و در اتقان آورده است، آرى از هر اثر قرآن پژوهى محفوظ ماندۀ ديگر قديمتر است. | آثار قرآن پژوهى او كه خوشبختانه هر دو باقى مانده است، يكى تفسير اوست.اين تفسير كم حجم است، حدودا برابر با تفسير جلالين،يا نيمى از تفسير بيضاوى. اين اثر به صورت کتاب مدوّنى به دست ما نرسيده است، بلكه در دل تفسير بزرگ [[طبری آملی، محمد بن جریر|طبرى]] محفوظ بوده است.و بعضى از محققان از جمله فيروزآبادى صاحب لغتنامۀ معروف قاموس، آن را از ميان تفسير [[طبری آملی، محمد بن جریر|طبرى]] بر آوردهاند و به صورت کتابى منسجم مدون كردهاند.جمع و تدوين فيروزآبادى از اين تفسير تنوير المقباس من تفسير ابن عباس نام دارد و بارها به طبع رسيده است.اثر قرآنى مهم ديگر ابن عباس لغتنامهاى است سرشار از شواهد شعر جاهلى با مقدارى توضيح تفسيرى.اين لغتنامه پس از تفسيرهاى كوتاهى كه حضرت رسول(ص)دربارۀ بعضى سورههاى قرآنى به دست دادهاند و خوشبختانه محفوظ مانده و [[سيوطى]] آن را به ترتيب سورهها (با نظم قرآنى، ولى نه براى همۀ سورهها) مرتب كرده و در اتقان آورده است، آرى از هر اثر قرآن پژوهى محفوظ ماندۀ ديگر قديمتر است. | ||
نافع بن ازرق و يكى از دوستانش به نام نجدة بن عويمر يك روز كه ديدند ابن عباس فارغبال در صحن مسجد الحرام نزديك كعبه نشسته است، مدعيانه و براى آنكه به خيال خود عجز ابن عباس را در مسائل قرآنى آشكار كنند، با او سؤالاتى مطرح كردهاند و شرح و معناى حدودا دويست كلمه يا تعبير قرآنى را از او پرسيدهاند.پاسخهاى ابن عباس همه متين و مستند به شعر كهن است.چنانكه گفته شد اين قديمترين واژهنامۀ قرآنى محفوظ مانده است و هم در اتقان [[سيوطى]] مندرج است و هم مستقلا تحت عنوان-مسائل نافع بن ازرق به چاپ رسيده است. | نافع بن ازرق و يكى از دوستانش به نام نجدة بن عويمر يك روز كه ديدند ابن عباس فارغبال در صحن مسجد الحرام نزديك كعبه نشسته است، مدعيانه و براى آنكه به خيال خود عجز ابن عباس را در مسائل قرآنى آشكار كنند، با او سؤالاتى مطرح كردهاند و شرح و معناى حدودا دويست كلمه يا تعبير قرآنى را از او پرسيدهاند.پاسخهاى ابن عباس همه متين و مستند به شعر كهن است.چنانكه گفته شد اين قديمترين واژهنامۀ قرآنى محفوظ مانده است و هم در اتقان [[سيوطى]] مندرج است و هم مستقلا تحت عنوان-مسائل نافع بن ازرق به چاپ رسيده است. |
ویرایش