پرش به محتوا

شرح نهج‌البلاغة المقتطف من بحارالأنوار للعلامة المجلسي: تفاوت میان نسخه‌ها

جز
جایگزینی متن - 'ز«' به 'ز «'
جز (جایگزینی متن - 'ا«' به 'ا «')
جز (جایگزینی متن - 'ز«' به 'ز «')
خط ۷۱: خط ۷۱:
محقق كتاب، در بخش دوم مقدمه به اين نكته اشاره مى‌كند كه «[[بحار الأنوار الجامعة لدرر أخبار الأئمة الأطهار(ع)|بحار الانوار]]» به لحاظ كيفيت و كميت از بزرگ‌ترين جوامع حديثى نزد فرق اسلامى است، سپس به مصادر «[[بحار الأنوار الجامعة لدرر أخبار الأئمة الأطهار(ع)|بحار الانوار]]» و كيفيت تأليف آن مى‌پردازد و در انتها، از شيوه [[علامه مجلسى]] در شرح«نهج البلاغة»، سخن مى‌گويد كه به اختصار ارائه مى‌شود:
محقق كتاب، در بخش دوم مقدمه به اين نكته اشاره مى‌كند كه «[[بحار الأنوار الجامعة لدرر أخبار الأئمة الأطهار(ع)|بحار الانوار]]» به لحاظ كيفيت و كميت از بزرگ‌ترين جوامع حديثى نزد فرق اسلامى است، سپس به مصادر «[[بحار الأنوار الجامعة لدرر أخبار الأئمة الأطهار(ع)|بحار الانوار]]» و كيفيت تأليف آن مى‌پردازد و در انتها، از شيوه [[علامه مجلسى]] در شرح«نهج البلاغة»، سخن مى‌گويد كه به اختصار ارائه مى‌شود:


علامه، پس از نقل قطعه‌اى از«نهج البلاغة» در موضوع يا فصل مرتبط با آن، به شرح مختصر يا تفصيلى آن مى‌پردازد. در اين شروح و در شرح كلمات مشكل يا در بيان مطالب، براى اثبات آنها، گاه براهين و ادله‌اى را نيز از كتب حديثى ديگر ذكر مى‌كند. وى، در شرح الفاظ، از مهم‌ترين كتب لغت عربى مانند: «الصحاح» جوهرى، «قاموس اللغة» فيروزآبادى يا «[[تاج العروس من جواهر القاموس|تاج العروس]]» زبيدى به‌صورت گسترده استفاده مى‌كند.
علامه، پس از نقل قطعه‌اى از «نهج البلاغة» در موضوع يا فصل مرتبط با آن، به شرح مختصر يا تفصيلى آن مى‌پردازد. در اين شروح و در شرح كلمات مشكل يا در بيان مطالب، براى اثبات آنها، گاه براهين و ادله‌اى را نيز از كتب حديثى ديگر ذكر مى‌كند. وى، در شرح الفاظ، از مهم‌ترين كتب لغت عربى مانند: «الصحاح» جوهرى، «قاموس اللغة» فيروزآبادى يا «[[تاج العروس من جواهر القاموس|تاج العروس]]» زبيدى به‌صورت گسترده استفاده مى‌كند.


مجلسى، از شروح مهم«نهج البلاغة» كه اسامى آنها خواهد آمد، استفاده كرده است، اما اين، بدين معنا نيست كه شرح [[علامه مجلسى]] تكرار شروح معروف است. نويسنده، معتقد است كه اين، كلام كسانى است كه به‌صورت سطحى به شروح [[علامه مجلسى]] نظر كرده‌اند. علامه، در بسيارى از موارد، گفته‌هاى شارحين «نهج البلاغة» را نقد و تحليل كرده و در خلال ردّ آنها ديدگاهى را كه به نظرش صحيح مى‌آيد، بيان مى‌كند.شروح چهارگانه‌اى كه [[علامه مجلسى]] بيش از ديگر شروح بر آنها تكيه كرده عبارت است از:
مجلسى، از شروح مهم«نهج البلاغة» كه اسامى آنها خواهد آمد، استفاده كرده است، اما اين، بدين معنا نيست كه شرح [[علامه مجلسى]] تكرار شروح معروف است. نويسنده، معتقد است كه اين، كلام كسانى است كه به‌صورت سطحى به شروح [[علامه مجلسى]] نظر كرده‌اند. علامه، در بسيارى از موارد، گفته‌هاى شارحين «نهج البلاغة» را نقد و تحليل كرده و در خلال ردّ آنها ديدگاهى را كه به نظرش صحيح مى‌آيد، بيان مى‌كند.شروح چهارگانه‌اى كه [[علامه مجلسى]] بيش از ديگر شروح بر آنها تكيه كرده عبارت است از:
خط ۸۳: خط ۸۳:
4. «شرح نهج البلاغة» علامه كيدرى.
4. «شرح نهج البلاغة» علامه كيدرى.


در «شرح نهج البلاغة» [[علامه مجلسى]]، آراى جديدى وجود دارد كه در ساير شروح ذكر شده، ديده نمى‌شود و نيازمند نگارش مقاله مستقلى است؛ «ولايت فقيه» و «مسئله حكومت علماى اسلام» در زمان غيبت ولى‌عصر(عج) از آن جمله است. امير المؤمنين(ع)، در خطبه سوم از«نهج البلاغة» معروف به خطبه «شقشقية» مى‌فرمايد: «سوگند به خدايى كه دانه را شكافت و جان را آفريد، اگر حاضر نمى‌شدند آن جماعت كثير و يارى نمى‌كردند كه حجت تمام شود و نبود عهدى كه خدا از علما گرفته است كه راضى نشوند بر سيرى ظالم و گرسنگى مظلوم، هرآينه ريسمان شتر خلافت را بر كوهان آن مى‌انداختم و...».
در «شرح نهج البلاغة» [[علامه مجلسى]]، آراى جديدى وجود دارد كه در ساير شروح ذكر شده، ديده نمى‌شود و نيازمند نگارش مقاله مستقلى است؛ «ولايت فقيه» و «مسئله حكومت علماى اسلام» در زمان غيبت ولى‌عصر(عج) از آن جمله است. امير المؤمنين(ع)، در خطبه سوم از «نهج البلاغة» معروف به خطبه «شقشقية» مى‌فرمايد: «سوگند به خدايى كه دانه را شكافت و جان را آفريد، اگر حاضر نمى‌شدند آن جماعت كثير و يارى نمى‌كردند كه حجت تمام شود و نبود عهدى كه خدا از علما گرفته است كه راضى نشوند بر سيرى ظالم و گرسنگى مظلوم، هرآينه ريسمان شتر خلافت را بر كوهان آن مى‌انداختم و...».


[[علامه مجلسى]]، در شرح آن مى‌نويسد: «العلماء»، يا ائمه(ع) يا اعم از آنها است و لذا دلالت دارد بر اينكه در زمان غيبت، فقيه جامع شرايط، حاكم بين مردم است.
[[علامه مجلسى]]، در شرح آن مى‌نويسد: «العلماء»، يا ائمه(ع) يا اعم از آنها است و لذا دلالت دارد بر اينكه در زمان غيبت، فقيه جامع شرايط، حاكم بين مردم است.
۴۲۵٬۲۲۵

ویرایش