۴۲۵٬۲۲۵
ویرایش
جز (جایگزینی متن - 'ا(' به 'ا (') |
جز (جایگزینی متن - ':«' به ': «') |
||
خط ۱۰۹: | خط ۱۰۹: | ||
ما براى تحليل و مستندسازى موارد بالا سخنان او را از كتاب مىآوريم. | ما براى تحليل و مستندسازى موارد بالا سخنان او را از كتاب مىآوريم. | ||
بلاشر در صفحه 11 اينگونه بيان مىكند:«بايد اذعان داشت كه هنوز نكات فراوانى در تاريخ قرآن همچنان مبهم و مرموز، | بلاشر در صفحه 11 اينگونه بيان مىكند: «بايد اذعان داشت كه هنوز نكات فراوانى در تاريخ قرآن همچنان مبهم و مرموز، | ||
و از بسيارى جهات دور از دسترس باقى مانده است». | و از بسيارى جهات دور از دسترس باقى مانده است». | ||
خط ۱۱۶: | خط ۱۱۶: | ||
از نظر بلاشر، مشكل اساسى در عصر بعثت كه كتابت وحى را مشكل يا غير ممكن مىكند دو عامل است:يكى خط عربى كه در ذات خود امكان خواندن يك كلمه را به دو يا چند نحو فراهم مىآورد يعنى استفاده از خطى بسيار ناقص الاصل براى نوشتن قرآن و عامل ديگر تعداد اندك باسوادان در شبه جزيره عربستان<ref>در آستانه قرآن ص 16</ref> | از نظر بلاشر، مشكل اساسى در عصر بعثت كه كتابت وحى را مشكل يا غير ممكن مىكند دو عامل است:يكى خط عربى كه در ذات خود امكان خواندن يك كلمه را به دو يا چند نحو فراهم مىآورد يعنى استفاده از خطى بسيار ناقص الاصل براى نوشتن قرآن و عامل ديگر تعداد اندك باسوادان در شبه جزيره عربستان<ref>در آستانه قرآن ص 16</ref> | ||
از اينجا وارد زير مجموعه دوم از آراء بلاستر مىشويم او مىآورد:«هيچ سندى نداريم كه نشان دهد،پيامبر به نوشتن وحى كه خود دريافت مىكرد، بپردازد، بلكه او اين مأموريت را به كاتبان وحى واگذار كرده است».<ref>همو،ص 26</ref> | از اينجا وارد زير مجموعه دوم از آراء بلاستر مىشويم او مىآورد: «هيچ سندى نداريم كه نشان دهد،پيامبر به نوشتن وحى كه خود دريافت مىكرد، بپردازد، بلكه او اين مأموريت را به كاتبان وحى واگذار كرده است».<ref>همو،ص 26</ref> | ||
و در جاى ديگر مىآورد:«از تاريخ نزول آيات اوّليه، تا موقعى كه اين آيات به قيد تحرير درآمد،يك فاصله زمانى وجود داشته است...محمد(ص)بنابر احاديث، وحشت عظيمى احساس كرد، او در آغاز ندانست كه برگزيده خداى قادر است.»<ref>همو،ص 29</ref> | و در جاى ديگر مىآورد: «از تاريخ نزول آيات اوّليه، تا موقعى كه اين آيات به قيد تحرير درآمد،يك فاصله زمانى وجود داشته است...محمد(ص)بنابر احاديث، وحشت عظيمى احساس كرد، او در آغاز ندانست كه برگزيده خداى قادر است.»<ref>همو،ص 29</ref> | ||
از اينجا بلاشر دلائل عدم نگارش و تدوين كامل قرآن از طرف پيامبر(ص)را معرفى مىكند.عدم آگاهى پيامبر(ص)از رسالتش،فقدان امكانات مادى و موضوع وجود قرائتهاى مختلف كه پيامبر(ص)از برترى دادن يك قرائتبر قرائت ديگر احتراز مىجست.<ref>همو،ص 42 تا 45</ref>. | از اينجا بلاشر دلائل عدم نگارش و تدوين كامل قرآن از طرف پيامبر(ص)را معرفى مىكند.عدم آگاهى پيامبر(ص)از رسالتش،فقدان امكانات مادى و موضوع وجود قرائتهاى مختلف كه پيامبر(ص)از برترى دادن يك قرائتبر قرائت ديگر احتراز مىجست.<ref>همو،ص 42 تا 45</ref>. | ||
و در مورد بلاشر با استناد به گفتوگويى كه زيد بن ثابت با خليفه اوّل دارد اين كه گفته «چگونه كارى را انجام خواهيد داد كه پيامبر(ص) انجام نداده است» مطرح مىكند:«هيچگونه دليل قطعى نداريم كه تصور كنيم محمد(ص)شخصا به تشكيل مجموعهاى از آيات قرآنى دستور فرموده باشد حتى دلائل در اختيار داريم كه طبق آنها مىتوان گفت، اين امر بوسيله خود او طرحريزى نشده است.»<ref>همو،ص 36</ref> و در صفحه 42 دليل آنرا اينگونه بيان مىكند.«امروز ما بدين سوال به كمك فرضيه مىتوانيم پاسخ دهيم شايد محمد(ص)و معاصرين او مبادرت به كارى را كه منجر به ايجاد نسخهاى از معيار كتاب آسمانى شود، كفرآميز مىدانستند». وارد بحث وحى تا چهاندازه مىتوانند مورد وثوق و اطمينان باشند | و در مورد بلاشر با استناد به گفتوگويى كه زيد بن ثابت با خليفه اوّل دارد اين كه گفته «چگونه كارى را انجام خواهيد داد كه پيامبر(ص) انجام نداده است» مطرح مىكند: «هيچگونه دليل قطعى نداريم كه تصور كنيم محمد(ص)شخصا به تشكيل مجموعهاى از آيات قرآنى دستور فرموده باشد حتى دلائل در اختيار داريم كه طبق آنها مىتوان گفت، اين امر بوسيله خود او طرحريزى نشده است.»<ref>همو،ص 36</ref> و در صفحه 42 دليل آنرا اينگونه بيان مىكند.«امروز ما بدين سوال به كمك فرضيه مىتوانيم پاسخ دهيم شايد محمد(ص)و معاصرين او مبادرت به كارى را كه منجر به ايجاد نسخهاى از معيار كتاب آسمانى شود، كفرآميز مىدانستند». وارد بحث وحى تا چهاندازه مىتوانند مورد وثوق و اطمينان باشند | ||
را از نظر بلاشر مرور مىكنيم.وى معتقد است گردآورى قرآن امرى تقليدى از يهود و نصارى بوده است و ديگر فراموشى بخشى از آيات نزد خود حضرت(ص)بوده و از همه عجيبتر اينكه وى اشاره مىكند.دلايلى مبنى براينكه پيامبر(ص)دستور به تشكيل مجموعهاى به نام قرآن داده باشد در دست نيست و بدين وسيله امر كتابت را ابتكارى از ناحيه صحابه مىداند<ref>همو 33 تا 37</ref> | را از نظر بلاشر مرور مىكنيم.وى معتقد است گردآورى قرآن امرى تقليدى از يهود و نصارى بوده است و ديگر فراموشى بخشى از آيات نزد خود حضرت(ص)بوده و از همه عجيبتر اينكه وى اشاره مىكند.دلايلى مبنى براينكه پيامبر(ص)دستور به تشكيل مجموعهاى به نام قرآن داده باشد در دست نيست و بدين وسيله امر كتابت را ابتكارى از ناحيه صحابه مىداند<ref>همو 33 تا 37</ref> | ||
خط ۱۳۲: | خط ۱۳۲: | ||
بعد از نخستين نزول وحى بود كه مسلمين به فكر حفظ كتبى آيات نازله افتادند و سپس بلاشر به اين نتيجه ميرسد در آن زمان با روش محكمى تعقيب شده باشد نتيجه حاصله اطمينان خيلى زيادى به بار نخواهد آورد همه اين اسناد، امروز از بين رفتهاند و درباره آنها جزء فرضيه كلمه ديگرى را نمىتوانيم به كار ببريم و ما امروز تنها بر مصحفى اتكا مىكنيم كه پس از دوران محمد(ص)گردآمدهاند.<ref>همو،ص 31</ref> | بعد از نخستين نزول وحى بود كه مسلمين به فكر حفظ كتبى آيات نازله افتادند و سپس بلاشر به اين نتيجه ميرسد در آن زمان با روش محكمى تعقيب شده باشد نتيجه حاصله اطمينان خيلى زيادى به بار نخواهد آورد همه اين اسناد، امروز از بين رفتهاند و درباره آنها جزء فرضيه كلمه ديگرى را نمىتوانيم به كار ببريم و ما امروز تنها بر مصحفى اتكا مىكنيم كه پس از دوران محمد(ص)گردآمدهاند.<ref>همو،ص 31</ref> | ||
بلاشر با اين سخنان،كتابت كاتبان وحى را زير سوال مىبرد و بعد ادامه ميدهد:«اساسا در دوران محمد(ص)حافظه به عنوان وسيله اساسى نقل و حفظ قرآن شمرده مىشود»<ref>همو،ص 31</ref> | بلاشر با اين سخنان،كتابت كاتبان وحى را زير سوال مىبرد و بعد ادامه ميدهد: «اساسا در دوران محمد(ص)حافظه به عنوان وسيله اساسى نقل و حفظ قرآن شمرده مىشود»<ref>همو،ص 31</ref> | ||
حال به نقل سخنان بلاشر در رابطه با زير مجموعه چهارم ميرسيم در قسمت قبل كه احاديث منقوله در كتب اهل سنّت بر عدم توانايى حفظ كامل در رابطه با پيامبر اكرم(ص)را مطرح نمود در اينجا مىگويد:وقتى پيامبر(ص)نتواند به حفظ كامل قرآن نائل شود و آيات را فراموش كند، تكليف صحابه معلوم است.و در ص 31 مىآورد. | حال به نقل سخنان بلاشر در رابطه با زير مجموعه چهارم ميرسيم در قسمت قبل كه احاديث منقوله در كتب اهل سنّت بر عدم توانايى حفظ كامل در رابطه با پيامبر اكرم(ص)را مطرح نمود در اينجا مىگويد:وقتى پيامبر(ص)نتواند به حفظ كامل قرآن نائل شود و آيات را فراموش كند، تكليف صحابه معلوم است.و در ص 31 مىآورد. |
ویرایش