۴۲۵٬۲۲۵
ویرایش
جز (جایگزینی متن - 'آیتالله' به 'آیتالله ') |
جز (جایگزینی متن - 'ا(' به 'ا (') |
||
| خط ۵۳: | خط ۵۳: | ||
مطالب مطرح شده در رساله، اجمالا، عبارت است از: اشاره به اخبارى كه اولين مخلوق را عقل دانستهاند و معناى اقبال و ادبار آن(در روايت آمده كه خدا به عقل گفت: اقبل؛ يعنى روى آور، پس روى به خدا آورد، سپس فرمود: ادبر؛ يعنى پشت كن، پس به خدا پشت كرد...)؛ عدم صرف بودن ممكن، قبل از ايجاد و شيئيت يافتن و داراى استعداد و اقتضا شدن، پس از تعلق ايجاب واجب به آن؛ توضيح در مورد علم فعلى و انفعالى و تقسيم هر كدام به اجمالى و تفصيلى و كيفيت تعلق علم خدا به مخلوقات؛ وجود همه موجودات در هر ظرفى كه فرض شوند، از خداست و تشخص خاص آنها(كه اشعرى آن را كسب و معتزلى آن را فعل مىخواند)، از مباشر قريب. | مطالب مطرح شده در رساله، اجمالا، عبارت است از: اشاره به اخبارى كه اولين مخلوق را عقل دانستهاند و معناى اقبال و ادبار آن(در روايت آمده كه خدا به عقل گفت: اقبل؛ يعنى روى آور، پس روى به خدا آورد، سپس فرمود: ادبر؛ يعنى پشت كن، پس به خدا پشت كرد...)؛ عدم صرف بودن ممكن، قبل از ايجاد و شيئيت يافتن و داراى استعداد و اقتضا شدن، پس از تعلق ايجاب واجب به آن؛ توضيح در مورد علم فعلى و انفعالى و تقسيم هر كدام به اجمالى و تفصيلى و كيفيت تعلق علم خدا به مخلوقات؛ وجود همه موجودات در هر ظرفى كه فرض شوند، از خداست و تشخص خاص آنها (كه اشعرى آن را كسب و معتزلى آن را فعل مىخواند)، از مباشر قريب. | ||
نمونهاى از تعليقات استاد حسنزاه: دهدار، در اين رساله، قائل به اصالت وجود و وحدت جعل است كه موافق نظر بلند اهل نظر است كه ممكن، در عقل، مؤلف از وجود و ماهيت است، ولى در خارج، اعيان موجودات، بلكه وجودات متشخصه، متحققهاند كه همه، شئون و اطوار و تجليات و آثار حق تعالىاند و وجود، منبع خير و ماهيت، منبع شر است، چنانكه پس از استنتاج مذكور، فرمود: «و سر اين، آن است كه ممكن، موجود مؤلف است در عقل، از دو چيز: يكى، ماهيت او كه عدم و منبع شر است و يكى، وجود كه منبع خير است. الخ». | نمونهاى از تعليقات استاد حسنزاه: دهدار، در اين رساله، قائل به اصالت وجود و وحدت جعل است كه موافق نظر بلند اهل نظر است كه ممكن، در عقل، مؤلف از وجود و ماهيت است، ولى در خارج، اعيان موجودات، بلكه وجودات متشخصه، متحققهاند كه همه، شئون و اطوار و تجليات و آثار حق تعالىاند و وجود، منبع خير و ماهيت، منبع شر است، چنانكه پس از استنتاج مذكور، فرمود: «و سر اين، آن است كه ممكن، موجود مؤلف است در عقل، از دو چيز: يكى، ماهيت او كه عدم و منبع شر است و يكى، وجود كه منبع خير است. الخ». | ||
ویرایش