پرش به محتوا

الكهف و الرقيم في شرح بسم الله الرحمن الرحيم: تفاوت میان نسخه‌ها

جز
جایگزینی متن - 'ا«' به 'ا «'
جز (جایگزینی متن - 'ف«' به 'ف «')
جز (جایگزینی متن - 'ا«' به 'ا «')
خط ۶۷: خط ۶۷:
باء در پاسخ مى‌گويد: سرورم! قبول دارم كه تو اصل منى؛ در حالى كه مى‌دانم اصل و فرع دو چيزند و اين جثه من، كشيده و تركيب يافته است و وجودى براى من جز به آن نيست و تو جوهرى هستى لطيف كه در همه چيز يافت مى‌شوى و من جسمى هستم ستبر و متراكم كه به مكانى خاص مقيدم، پس از كجا من توام و چگونه حكم تو حكم من است؟
باء در پاسخ مى‌گويد: سرورم! قبول دارم كه تو اصل منى؛ در حالى كه مى‌دانم اصل و فرع دو چيزند و اين جثه من، كشيده و تركيب يافته است و وجودى براى من جز به آن نيست و تو جوهرى هستى لطيف كه در همه چيز يافت مى‌شوى و من جسمى هستم ستبر و متراكم كه به مكانى خاص مقيدم، پس از كجا من توام و چگونه حكم تو حكم من است؟


فصل چهارم: «باء»، همان نفس است و در ميان حروف بسمله تنها«باء»، حرف ظلمانى است و حروف ظلمانى عبارتند از: ب، ج، د، ز، ف، ش، ت، ث، خ، ذ، ض، ظ، غ. خداوند متعال حرف «باء» را در ابتداى هر سوره‌اى قرار داد و سر آن اين است كه اولين حجابى كه ميان انسان و ذات مقدس الهى قرار دارد، ظلمت وجود انسان است، پس زمانى كه اين حجاب فانى شود و جز خدا در ميان نباشد، اسماء و صفات او حجابى خواهند بود بر او.
فصل چهارم: «باء»، همان نفس است و در ميان حروف بسمله تنها «باء»، حرف ظلمانى است و حروف ظلمانى عبارتند از: ب، ج، د، ز، ف، ش، ت، ث، خ، ذ، ض، ظ، غ. خداوند متعال حرف «باء» را در ابتداى هر سوره‌اى قرار داد و سر آن اين است كه اولين حجابى كه ميان انسان و ذات مقدس الهى قرار دارد، ظلمت وجود انسان است، پس زمانى كه اين حجاب فانى شود و جز خدا در ميان نباشد، اسماء و صفات او حجابى خواهند بود بر او.


مصنف در بقيه فصول، به ترتيب، از اقسام الفت ايجاد كردن الف بين حروف، باقى ماندن الف به حالت اطلاق خود على‌رغم سريان آن در همه حروف، سريان الف در همه حروف به‌گونه سريان نقطه در آنها، سريان حق در همه اجناس عالم بدون مقيد شدن به آنها، واحد بودن عدد الف، معناى اثنينيت باء، ناتوانى خلق از ادراك حق مگر در سطح رحمانيت، كشيدن باء در بسم الله پس از اسقاط الف، حقيقت جامع بودن ميم بسم الله نسبت به غيب و شهادت، حروف اسم جلاله(الله) و عرش سخن گفته است.
مصنف در بقيه فصول، به ترتيب، از اقسام الفت ايجاد كردن الف بين حروف، باقى ماندن الف به حالت اطلاق خود على‌رغم سريان آن در همه حروف، سريان الف در همه حروف به‌گونه سريان نقطه در آنها، سريان حق در همه اجناس عالم بدون مقيد شدن به آنها، واحد بودن عدد الف، معناى اثنينيت باء، ناتوانى خلق از ادراك حق مگر در سطح رحمانيت، كشيدن باء در بسم الله پس از اسقاط الف، حقيقت جامع بودن ميم بسم الله نسبت به غيب و شهادت، حروف اسم جلاله(الله) و عرش سخن گفته است.
۴۲۵٬۲۲۵

ویرایش